«‌فرهاد پیربال‌» شاعر و نویسنده نامدار کُرد، در اعتراض به آن‌چه چاپ غیرقانونی کتاب‌هایش عنوان کرده، یک کتاب‌فروشی را آتش زد.

به گزارش ایسنا به نقل از رودا،‌ «‌فرهاد پیربال»‌ به جرم آتش‌زدن یک کتاب‌فروشی محلی در «‌اربیل» در اعتراض به آن‌چه انتشار پنج کتابش بدون دریافت اجازه عنوان کرده، توسط پلیس دستگیر شد. این درحالی است که این انتشارات اتهام‌های واردشده از سوی «‌پیربال» را رد می‌کند.

به گفته «سوران عزیز»‌، مسئول کتاب‌فروشی «‌خانه وفا»،‌ بیش از ۵۰۰۰ کتاب در جریان این آتش‌سوزی از بین رفته‌اند.

«‌پیربال» این کتاب‌فروشی را به نقض قوانین کپی‌رایت متهم کرده است.

«‌پیربال» پیش‌تر در صفحه فیسبوک خود نوشته بود: «پیش از این به این کتاب‌فروشی گفته بودم که پنج کتاب من را بدون اجازه و بدون هیچ‌گونه قرارداد قانونی چاپ کرده و با فروش هر کتاب ۱۵۰۰۰ دیناری ۷۰۰۰ دینار را برای خود برمی‌دارد. از آن‌ها خواستم این کار را تکرار نکنند. خواستم کتاب‌هایم را پس بدهند،‌ در غیر این صورت کتاب‌فروشی آن‌ها را آتش خواهم زد. آن‌ها از من خواستند شکایت خود را به دادگاه ببرم.»

«‌عزیز»‌ در مصاحبه‌ای می‌گوید:‌ «ما دو کتاب از «‌پیر بال»‌ منتشر کرده‌ایم. با او ملاقات کردیم و حداقل سه نویسنده می‌توانند ادعای ما را تایید کنند. ما برای او احترام قائل شدیم و به او گفتیم قصد داریم کتاب‌هایش را به چاپ برسانیم. او موافقت کرد و حتی قدردان این موضوع هم شد.»‌

مسئول این کتاب‌فروشی با اشاره به این که ‌«‌پیربال»‌ دو روز پیش از آتش زدن کتاب‌فروشی‌،‌ آن‌ها را تهدید کرده بود، اظهار می‌کند: «من این موضوع را به مسئولان شهر اطلاع دادم و از آن‌ها خواستم دو مامور به کتاب‌فروشی بفرستند، اما آن‌ها مرا نادیده گرفتند.‌»

«فرهاد پیربال» مدرک‌ دکترای تاریخ ادبیات کردی خود را از دانشگاه «‌سوربن» فرانسه دریافت کرده است. این شاعر و نویسنده تاکنون بیش از ۴۳ کتاب به چاپ رسانده و به عنوان یک از نامدارترین چهره‌های ادبیات کرد شناخته می‌شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...