کتاب «خروجی غرب» نوشته محسن حمید نویسنده پاکستانی، با ترجمه راهله میلانی منتشر شد.

خروجی غرب محسن حمید Exit West

به گزارش ایرنا، محسن حمید، نویسنده پاکستانی (متولد ۱۹۷۱)، با آثار داستانی؛ شامل دود بید ۲۰۰۰/ Moth Smoke، بنیادگرای ناراضی ۲۰۰۷/ Reluctant Fundamentalist چطور در آسیای نوظهور ثروتمند شویم ۲۰۱۳/ How to Get Filthy Rich in Rising Asia و خروجی غرب ۲۰۱۷/ Exit West است.

حمید که به دلیل تحصیلات پدرش از سه تا نه سالگی را در آمریکا گذراند، در هجده سالگی به آمریکا برگشت و در دانشگاه پرینستون شاگرد تونی موریسون (نویسنده آمریکایی ۱۹۳۱ تا ۲۰۱۹) و جویس اوت (متولد ۱۹۳۸) بود. سپس از دانشکده حقوق هاروارد دانش آموخته شد و در حالیکه برای بازپرداخت وام‌های تحصیلی‌اش برای دو شرکت حقوقی کار می‌کرد، اولین داستانش به نام دود بید را نوشت. این رمان جزء رمان‌های پرفروش به انتخاب روزنامه نیویورک تایمز و نامزدهای نهایی جایزه پن/PEN آمریکا شد.

از محسن حمید آثار دیگری نیز به فارسی ترجمه شده است؛ بنیادگرای ناراضی که دو ترجمه از آن در سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ به بازار آمده است. کتاب خروجی غرب نیز پیش از این به نام‌های دیگری از جمله از غرب خارج شو به ترجمه مهناز ولی، خروجی غربی: سه ترجمه (دودمان بهرامی؛ مرضیه سادات پیمان، حسین حسنی) و فرار به غرب ترجمه مهرداد یوسفی، برگردان و راهی بازار شده است.

کتاب خروجی غرب در کشوری در آستانه جنگ داخلی می‌گذرد در حالیکه دو جوان با هم آشنا می‌شوند: دختری حساس و مستقل به نام نادیا و پسری متین و آرام به نام سعید. این دو، رابطه عاشقانه‌ای پنهانی را شروع می‌کنند و به خاطر شرایط بد و ناآرام پیرامون، به یکدیگر نزدیک می‌شوند. زمانی که آتش جنگ شعله‌ور می‌شود و خیابان‌های آشنای سابق را به میدان‌های نبرد و محل انفجار بمب‌های مختلف تبدیل می‌کند، نادیا و سعید درباره درهایی می‌شنوند که می‌توان از آنها برای فرار به دنیایی بهتر استفاده کرد. با افزایش درگیری و خشونت، راه دیگری برایشان نمی‌ماند. نادیا و سعید با ترک زادگاه و زندگی سابقشان، یکی از این درها را می‌یابند و از آن عبور می‌کنند...

مترجم در مقدمه خود بر کتاب نوشته: محسن حمید در این کتاب توضیح می‌دهد که مکان جغرافیایی تقدیر است و جغرافیا این دو جوان عاشق را وادار به ترک محل زندگی‌شان می‌کند. حمید راه خارق‌العاده‌ای پیش پای پناهندگان داستانش قرار می‌دهد: آنها از طریق درهای سحرآمیزی عبور می‌کنند. این درها بی آنکه داستان را از واقعیت دور کنند باعث می‌شوند که ضرباهنگ داستان تندتر و متمرکزتر شود...(ص. ۴)

کتاب خروجی غرب توسط انتشارات مروارید و با ترجمه راهله میلانی در ۱۷۰ صفحه خواندنی شده است. 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...