انتشارات علمی و فرهنگی رمان «در غرب خبری نیست»[‎[All Quiet on the Western Front (À l'Ouest, rien de nouveau) اثر اریش ماریا مارک [Erich Maria Remarque] را برای هشتمین نوبت تجدید چاپ کرد.

رمان در غرب خبری نیست»[‎[All Quiet on the Western Front (À l'Ouest, rien de nouveau) اثر اریش ماریا مارک [Erich Maria Remarque]

به گزارش 
کتاب نیوز 
به نقل از ایلنا، اریش ماریا مارک در زمان جنگ اول جهانی و در اوج جوانی از سوی آلمان به خدمت به زیر پرچم در جبهه غربی فراخوانده می‌شود و پس از حضور در جبهه‌هاست که این رمان را با تم ضد جنگ می‌نویسد و شهرت بسیاری را نیز به واسطه آن به دست می‌آورد.

«در غرب خبری نیست» داستانی ساده و سرراست است که سعی دارد تمامی مخاطبانش را با وحشت جنگ روبرو کند.

او در کتابش با لحنی خشک و واقع‌بینانه به کوچکترین لحظات وحشت و بیدادگری ، پلیدی و فرمایگی، وحشی‌گری و رقت و نیز ترس و بزرگ‌منشی حاکم بر جنگ، سرگذشت گروهی از سربازان جوان و سرگردان آلمانی را در آخرین روزهای جنگ اول جهانی روایت می‌کند که نوامیدانه جنگیده و حالا آزرده شده‌اند.

مهمترین ویژگی این داستان در مستند بودن آن است و تجربه نویسنده از موقعیتی که در مقام روایت پیش از آن خود تجربه‌اش کرده است.

کتاب به باور منتقدان داستان انسان‌هایی را بازگو می‌کند که جسمشان از مهلکه نبرد در جنگ رها شده اما روح و زندگی‌شان در جنگ نابود شده است.

این کتاب را بسیاری منتهی قدرت انسان در نوشتن داستان جنگی معرفی کرده‌اند؛ کتابی که به 25 زبان زنده دنیا ترجمه و میلیون‌ها نسخه از آن به فروش رفته است.

این رمان برای نخستین بار در سال 1346 در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر و به تازگی برای هشتمین نوبت با ترجمه سیروس تاجبخش با قیمت 19 هزار تومان تجدید چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...