داستان «و آنکه دیرتر آمد» به قلم «الهه بهشتی» که ملاقات یکی از شیعیان پاک سرشت با امام زمان (عج ) و عنایت ویژه حضرت به دوستارانش را روایت می‌کند، حالا با ۴۱ دوره چاپ به تیراژ ۱۲۲ هزار جلد رسیده است.

و آنکه دیرتر آمد الهه بهشتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، داستان «و آنکه دیرتر آمد» به قلم «الهه بهشتی» با ۴۱ دوره چاپ به تیراژ ۱۲۲ هزار جلد رسید.

«الهه بهشتی» در سال ۷۷ یکی از تشرّفات ثبت شده در کتاب نجم الثاقب را دستمایه داستانی قرار داد که تا امروز به رکود ۴۱ چاپ و نسخه ۱۲۲ هزار رسیده است. این کتاب، ملاقات یکی از شیعیان پاک‌سرشت با امام زمان (عج ) و عنایت ویژه حضرت به دوستارانش را روایت می‌کند.

در بخشی از کتاب آمده است:

نام من میرزا حسین است و شغلم کتابت. چهارده ماه پیش به بیماری سختی دچار شدم که تمام طبیبان از درمانم عاجز ماندند. دست به دامان ائمه (ع) شدم که اگر از این بیماری نجات پیدا کنم، در چهارده ماه و هر ماه یک حکایت در وصف حال ائمه (ع) بنویسم.

سیزده حکایت را نوشتم، اما چهاردهمین حکایت را، که در خورِ شأن ائمه باشد نیافتم. ناامید بودم که چطور نذرم را ادا کنم. تا اینکه یک روز مانده به تمام شدن مهلت به مجلسی دعوت شدم. رغبتی به رفتن نداشتم، اما رفتم، چون در جمع بودن مرا از خودخوری بازمی‌داشت و عجیب آن که در آنجا حکایتی بسیار غریب شنیدم که برای مردی به نام محمود فارسی رخ داده بود و چون در جزئیات واقعه اختلاف نظر بود و من که از خوشی یافتن چهاردهمین حکایت سر از پا نمی‌شناختم، عزم جزم کردم که هر طور شده همان روز از زبان محمود فارسی ماجرا را بشنوم؛ به خصوص که فهمیدم منزلش در همان شهر و حتی در نزدیکی است. پس به اصرار ار مسلم که حکایت محمود فارسی را شرح داده بود، خواستم مرا به خانه او ببرد. حالا از مسلم انکار که: «وقت گیر آورده‌ای …. مثلا ما مهمان هستیم و باشد فردا…. پاهایم رنجور است و ….» و از من اصرار که فردا دیر است و نذرم فنا می‌شود و…

عاقبت رضایت داد و به راه افتادیم. راست می‌گوید پیرمردی است زنده دل، اما پاهایش رنجور است. هم آهسته می‌آمد هم قدم به قدم می‌ایستاد و با رهگذران خوش و بش می‌کرد. عاقبت طاقت نیاوردم و پرسیدم: «راه زیادی مانده؟» در طول سال‌های گذشته استقبال مستمری از این داستان شده و «و آنکه دیرتر آمد» پس از ۲۲ سال به علت مایه اصلی داستان و قلم روان نویسنده، همچنان از طراوت و مقبولیت برخوردار است.

طرح جلد این کتاب نیز در اولین جشنواره کتاب‌آرایی دینی، مقام نخست را از آن خود کرد.

از الهه بهشتی کتاب «سرود سرخ انار» با ۲۲ تجدید چاپ و بیش از ۶۶ هزار نسخه نیز در انتشارات جمکران چاپ شده و اثر جدیدی با همکاری با این انتشارات را در ماه‌های اخیر به بازار کتاب ارائه خواهد داد. «و آنکه دیرتر آمد» در آغاز این فصل، چاپ چهل و یکم و تیراژ ۱۲۲ هزار نسخه را ثبت کرد.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...