دومین جلد از مجموعه شکوه شعر شیعی با عنوان «قصاید ولایی سروش اصفهانی» منتشر شد.

قصاید ولایی سروش اصفهانی مریم مرادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب با مقدمه، گزینش و شرح ابیات دکتر مریم مرادی از سوی انتشارات کتاب نیستان روانه بازار نشر شد.

میرزا محمدعلی ملقب به خان و شمس الشعرا و متخلص به سروش، فرزند قنبرعلی اصفهانی سدهی، شاعر قصیده‌سرای سدۀ ۱۳ ق. در اصفهان به دنیا آمد. سروش در ابتدای جوانی از زادگاهش به اصفهان رفت و چند سالی در سایۀ حمایت سید بیدآبادی (م ۱۲۶۰ ق) مجتهد و مدرس مشهور آن دوره زیست و اندکی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در دورۀ ولیعهدی ناصرالدین شاه در تبریز به خدمت آن شاهزاده راه یافت و با سرودن قصایدی در مدح او به شهرت رسید. پس از جلوس ناصرالدین شاه در تهران، ملک‌الشعرای دربار وی شد.

آثار سروش عبارت‌اند از شمس‌المناقب در مدح و منقبت پیامبر (ص) و خاندان نبوت، مثنوی روضه الانوار در ذکر واقعۀ کربلا، دیوانی به نام زینه‌المدایح و قصاید، فتح‌نامه‌ها و مثنوی‌های اردیبهشت‌نامه، ساقی‌نامه و الهی‌نامه. دیوان کامل او نخستین بار در سال ۱۳۳۹ -۱۳۴۰ ش. با مقدمۀ جلال همایی و به اهتمام محمدجعفر محجوب در دو جلد به چاپ رسید.

آنچه در این مجموعه به کوشش مریم مرادی شرح و تحلیل شده، قصایدی است که در شمس‌المناقب سروش، در مدح حضرت رسول (ص) و اهل‌بیت اطهار سروده شده است. این شرح با رویکردی ادبی و روایی تبیین شده است و در شرح ابیات، علاوه بر توضیح دشواری‌ها، سعی بر آن بوده که منشأ دینی تفکر شاعر نیز شناسایی شود تا معلوم گردد کدام مضمون ساختۀ خود سروش بوده و کدام مضمون از مأثورات و روایات به شعر راه یافته است. نتیجۀ به‌دست‌آمده حاکی از آن است که مهم‌ترین وجوه تفکر دینی شاعر تصاویری بوده که از معصومین، بالاخص حضرت امیرالمؤمنین (ع) و جایگاه امام در نظام خلقت، عرضه شده است. افعال و صفاتی که سروش در وصف اهل‌بیت (ع) ذکر می‌کند، در پنج بخش مطرح می‌شود: الف) افعال و صفاتی که مخصوص خداست و به اذن الهی انسان کامل نیز به آن دست می‌یابد؛ ب) خویشکاری و کارویژه‌هایی که ملک مقرب الهی عهده‌دار آن است؛ ج) بیان تصاویر و مضامینی دربارۀ اهل‌بیت (ع) که به باورهای کلامی شاعر مربوط است؛ د) تأویل‌های ولایی از اشارات قرآنی که مربوط به اهل‌بیت (ع) است؛ ه) فضایل انسانی اهل‌بیت (ع) مانند شجاعت، عدالت، سخاوت و امثال آن.

در این گزیده، اشعار منقبتی سروش از دیوان او به تصحیح محمدجعفر محجوب گزینش شده است. سروش مجموعاً هفتاد قصیدۀ منقبتی دارد که از این میان، دو قصیده به دلیل اینکه ارزش مدحی نداشت و صرفاً عنوان آن به امیرالمؤمنین (ع) اختصاص یافته بود، از این مجموعه حذف شد. این کتاب با عنوان «قصاید ولایی سروش اصفهانی» در ۳۰۵ صفحه نگارش یافته است و دومین اثر از پروژۀ شکوه شعر شیعی محسوب می‌شود که انتشارات نیستان با همکاری موسسه ادب‌پژوهی شیعی (سلیس) آن را منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...