برندگان جایزه «گنکور» در شاخه‌های زندگی نامه، شعر، داستان کوتاه و رمان اول معرفی شدند.

«سلینجر صمیمی» نوشته دنیس دمونپیون از انتشارات رابرت لافونت به عنوان برنده سال ۲۰۱۸ آکادمی گنکور در بخش بهترین کتاب بیوگرافی شناخته شد.

این کتاب زندگینامه‌ای با بررسی تنها رمان سلینجر یعنی «ناتور دشت» که نسل جدیدی از خوانندگان را در امریکا و جهان به دنبال خود کشاند، نوشته شده است. سلینجر، نویسنده مشهور امریکایی که سال ۲۰۱۰ درگذشت، از زمان انتشار این کتاب در سال ۱۹۵۱ و در زمانی که ۳۲ سال داشت، با موفقیت بزرگی روبه‌رو شد اما وی با موفقیت همین کتاب، این امکان را یافت تا زندگی‌ای منزوی و به دور از اجتماع و رسانه‌ها در شهر کوچک کورنیش برای خودش بسازد.

در هر حال زندگی وی خیلی رمانتیک بود و در حالی که وی در ۲۰ سالگی رویای راه‌یافتن به هالیوود را در سر می‌پروراند، ناکام ماندن تلاشش برای ازدواج با اونا اونیل که بعد همسر چارلی چاپلین شد، او را با دلسردی روبه‌رو ساخت. حضور او در جنگ جهانی دوم و اسارت و زندانی شدنش در کمپ اسرا بخش‌های دیگری از زندگی وی است که در این کتاب به آنها توجه شده است.

نوشتن تنها عامل نجات سلینجر از شرایط دشوار زندگی در سنگرها و کمپ بود و او ۱۰ سال با هولدن کالفید در ذهنش زندگی کرد و سرانجام داستان این پسر ۱۷ ساله را روی کاغذ آورد.

«سلینجر صمیمی» در ۴۰۰ صفحه به قیمت ۲۱ یورو منتشر شده است.

دنیس دمونپیون، نویسنده و روزنامه‌نگار ۶۴ ساله فرانسوی که سابقه کار برای خبرگزاری فرانسه و لیبراسیون را دارد، کتاب بیوگرافی «میشل اولبک» نویسنده مشهور فرانسوی را نیز نوشته است. وی در جدیدترین کتابش در خلال داستان‌های کوچک و بزرگ برگرفته از مسائل تاریخی و برش‌هایی از زندگی سلینجر، ردپای این نویسنده جوان را در نیویورک دنبال کرده است.

جایزه گنکور که نخستین دوره جایزه‌اش را ۲۱ دسامبر سال ۱۹۰۳ اعطا کرد، علاوه بر جایزه اصلی خود که هر سال در ماه نوامبر اهدا می‌شود و مهم‌ترین و معتبرترین جایزه ادبی فرانسه به‌شمار می‌آید، جوایز جانبی دیگری نیز دارد: جایزه گنکور برای اولین رمان، جایزه گنکور دبیرستانی‌ها، جایزه گنکور داستان کوتاه، جایزه گنکور شعر، جایزه گنکور زندگینامه‌نویسی و جوایز گنکور به انتخاب برخی کشورها.

سال پیش «پسر دوما یا آنتی اودیپ» نوشته ماریان شوپ برنده این رقابت شده بود.

به گزارش ایسنا به نقل از اوست فرانس،‌ «ایوون لو من»، شاعر فرانسوی جایزه شعر گنکور را برای مجموعه‌ آثار منتشرشده‌اش توسط انتشارات «برونو دوسی» به خود اختصاص داد.

نام «کارولین لامرچ»، نویسنده بلژیکی نیز برای مجموعه داستان‌های کوتاه «‌ما در حاشیه هستیم» که روابط بین انسان و حیوانات را شرح می‌دهد به عنوان برنده جایزه داستان کوتاه گنکور اعلام شد. در سال ۲۰۱۸  نیز «رجیس جافری» به عنوان برنده جایزه داستان کوتاه گنکور انتخاب شده بود.

همچنین «ماری گوتیه»، نویسنده فرانسوی به عنوان برنده جایزه رمان اول گنکور  برای کتاب «پوشش کوتاه»‌ که یک داستان کوتاه احساسی است،‌ انتخاب شد. کتاب «پوشش کوتاه» در ماه ژانویه منتشر شده است. سال گذشته جایزه رمان اول گنکور به «‌ماهیر گوان» برای کتاب «برادر بزرگ» اهدا شده بود.

به هر یک از برندگان جایزه گنکور در شاخه‌های داستان کوتاه و رمان اول ۳۸۰۰ یورو و به برنده جایزه در شاخه شعر ۶۰۰۰ یورو اهدا می‌شود

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...