دنیا که نابرابری‌اش بی‌شمار شد
قابیل باز بر خر شیطان سوار شد

غزه نوار شادی خود را مچاله کرد
آوار درد در دل تنگش قطار شد

خاموش شد چه زود صدای عروسکان
گهواره چوبه‌های غم‌انگیز دار شد

لب‌هات داشت از دل و جان شیر می‌مکید
شیری که آب، نه، که به رنگ انار شد

خون می‌چکاند سینه‌ی مادر به کام تو
دنیا به چشم‌های سیاه تو تار شد

...حالا که می‌رسد به تو، خون گریه می‌کند
این شعر روی خط جنون گریه می‌کند

این کربلای چندم دنیاست؟ یا حسین!
خون است خون که در خُم دنیاست، یا حسین!

طوفان آتش است که در جان سنگ‌هاست
آری نوار غزه غزل‌خوان سنگ‌هاست

موسی! عصای معجزه‌ات را نشان بده
عیسی بلند شو به تن مرده جان بده

مولا! کجاست هیبت شمشیر ذوالفقار؟
انگار کوچ کرده از این فصل‌ها بهار

یک ذره عشق از سرمان هم زیادی است
حالا که معصیت همه‌جا چیز عادی است

دیگر رسیده آخر دنیا، ظهور کن
آقا تو را به حرمت زهرا{س} ظهور کن

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...