تضاد واقعیت و تخیل | ایبنا


کتاب «تاریخچه ادبیات فانتزی» [Short History of Fantasy] اثر فارا مندلسون [Farah Mendlesohn] با هدف بررسی انواع فانتزی و سیرِ تاریخی آن، مقالاتی را در این زمینه گردآوری کرده تا علاقه‌مندانِ این حوزه از دیدگاهِ تاریخی و ادبی، متوجه آنچه بر این نوع ادبی گذشته شوند.

تاریخچه ادبیات فانتزی» [Short History of Fantasy] اثر فارا مندلسون [Farah Mendlesohn]

زمانی که درباره ادبیات فانتزی گفت‌وگو می‌کنیم، ناخودآگاه ذهنمان به سمتِ تخیل، جادوگری و افسانه می‌رود. تخیل یعنی تصویر. تصویری که ذهنِ انسان را به جاهایی برده و موجب شکل‌پذیریِ ذهن او شده و برایش لذت می‌آفریند. به همین دلیل است که ادبیات فانتزی گونه پرطرفداری است که عموماً کودکان و نوجوانان، مخاطبانِ ویژۀ این ژانر هستند. معمولاً افراد اهل داستان، با این نوعِ ادبی شروع می‌کنند.

نکته برجسته این نوعِ ادبی در نظر منتقدان، سیرِ تطور تاریخیِ آن است. بدین سبب هیچ‌گاه کتاب یا مقاله‌ای در این‌باره نوشته نشده پس از عواملِ شگرف این ادبیات، شکلِ روایت آن است. از طرفی، نویسندگان مطرح در این حوزه، همواره سعی داشته‌اند متنِ خود را متمایز از فانتزی و تخیل تعریف کرده یا میانِ فانتزی و علمی‌تخیلی بودن‌اش تفاوتی قایل نبوده‌اند. همین مسئله کار را پیچیده‌تر کرده است. برای این‌که آگاهیِ ما از انواعِ ادبی دیگر، نسبت به این نوع ادبی بیشتر است. پس، مرزِ میان فانتزی و علمی بودنِ این روایت‌ها، علتی شده تا نویسندگان و منتقدان به دسته‌بندی و ذکرِ انواعِ این نوعِ ادبی بپردازند. فانتزی بیانِ واقعیت در قالبِ تضاد است. چیزی است که علاقه‌مندانِ آن، به آن تخیل ‌می‌گویند که غالباً اژدها یا جادوگر دو عنصرِ پررنگِ روایت‌های آن هستند. ادبیات فانتزی رابطه‌ای است که میانِ نویسندۀ متن و خواننده برقرار می‌شود. بسیاری از بهترین نقدهای ادبیات فانتزی را نویسندگانِ فانتزی نوشته‌اند. چه از متن‌های رسمی باشد (مقاله‌های سی.اس. لوییس، جی.آر.آر. تالکین، م.جان هریس و دایانا وین جونز معدودی از معروف‌ترین نمونه‌ها هستند) و چه از صفحات داستان‌هایشان. بسیاری از آثار فانتزی پاسخ مستقیمی هستند در همین زمینه. امروزه این ژانر با همین عنوانِ مستقل، جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا است یعنی تقریباً دوسومِ تمام کتاب‌هایی که اکنون تحت عنوان "فانتزی و ادبیات علمی‌تخیلی" به فروش می‌رسند، فانتزی هستند که معمولاً از تصویرِ روی جلد نیز تشخیص داده می‌شوند. به‌گونه‌ای‌که براساس آمارِ انجام شده، تقریباً هزار نفر که خود را هوادارِ ادبیات علمی‌تخیلی می‌خواندند، گروه‌های جوان‌ترشان بیشتر فانتزی خوانده بودند تا داستانِ علمی‌تخیلی.

کتاب تاریخچه ادبیات فانتزی با هدف بررسی انواع فانتزی و سیرِ تاریخی آن، مقالاتی را در این زمینه گردآوری کرده تا علاقه‌مندانِ این حوزه از دیدگاهِ تاریخی و ادبی، متوجه آنچه بر این نوع ادبی گذشته شوند. اکتفای کتابِ حاضر بر این است که بر نویسندگانی متمرکز شود که با افتخار، خود را فانتزی‌نویس می‌دانند و کتاب‌هایشان به ‌صورتِ قانون در ادبیات فانتزی درآمده‌اند. کتاب‌ِ پیش‌رو انواع مختلفی از فانتزی را بررسی می‌کند از جمله: فانتزی هراس، داستان ارواح و فانتزی کودکان. بنا به دلایلی که ذکر شد، از آن‌جایی که کتابی درباره تاریخ کوتاه فانتزی وجود ندارد، شروع این اثر، با "فانتزی" به عنوان صورت ادبی در قرن هجدهم آغاز می‌شود، و با نگاهی به پشت سر و نمونه‌های پیشین آن: با حماسه‌ها، عاشقانه‌ها و قصه‌های پریان ادامه می‌دهد. سپس پیش‌ رفته و شاخه‌های مختلف فانتزی را بررسی می‌کند. درحالی‌که در فصل دوم و سوم به تأثیر عظیم دو نویسندۀ اواسط قرن بیستم (تالکین و لوییس) پرداخته و در ادامۀ کتاب تقریباً به صورت دهه به دهه پیش می‌رود. از 1950 تا اولین دهۀ قرن بیست‌ویکم، به گرایش‌های غالب و نیز به گفت‌وگوهای در حاشیه اشاره می‌کند. با این همه در فصل دهم از رولینگ، پولمن و پرچت نام برده و تأثیری که این سه نویسنده در سال‌های 1990 و 2000 داشتند و در پایان برای جمع‌بندی به ذکر انواع فانتزی‌ها می‌پردازد.

کتابِ حاضر برای علاقه‌مندان به خواندنِ تئوری‌ و نظریه‌های ادبی در این نوع نوشته شده و نشر پریان آن را در 500 نسخه به بازارِ فروش عرضه کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...