کرول فیشر سلر [Carol Saller] در کتاب «ویراستار خرابکار» [The Subversive Copy Editor: Advice from Chicago (or, How to Negotiate Good Relationships with Your Writers, Your Colleagues, and Yourself)] از آداب رایانه‌نگاری گفته تا مدیریت ضرب‌الاجل‌ها، کنار آمدن با نویسندگان بدقلق و این‌که کی باید خودکار قرمز را زمین گذاشت. «هدف» سَلِر از توصیف رویکردش این نیست که چگونه ویرایش کنیم، بلکه می‌خواهد بگوید چگونه از ویراستاری سرِ سلامت به گور ببریم.

کرول فیشر سلر [Carol Saller] در کتاب «ویراستار خرابکار» [The Subversive Copy Editor: Advice from Chicago (or, How to Negotiate Good Relationships with Your Writers, Your Colleagues, and Yourself)]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نویسندگان و ویراستاران هر سال بیش از سه هزار سؤال دستورزبانی و شیوه‌‌نامه‌ای به بخش پرسش و پاسخ شیوه‌نامه‌ برخط شیکاگو می‌فرستند، پرسش‌هایی گاه مرموز و گاه واقعاً خنده‌دار. ویراستاری به نام کرول فیشر سِلِر این سؤال‌ها را تک‌تک می‌خواند و اغلب شاهد درگیری‌های بی‌نتیجه میان ویراستاران و نویسندگانی است که بر سر «درست» و «غلط» شیوه‌ نگارش با هم به توافق نمی‌رسند. سَلِر در این کتاب با کنار گذاشتن این نگاه خصمانه، عملاً به ویراستاران راه و چاهی نشان می‌دهد که خود را با این شرایط وفق دهند تا محیط کار و اعصابشان سالم بماند. از آداب رایانه‌نگاری گفته تا مدیریت ضرب‌الاجل‌ها، کنار آمدن با نویسندگان بدقلق و این‌که کِی باید خودکار قرمز را زمین گذاشت. «هدف» سَلِر از توصیف رویکردش این نیست که چگونه ویرایش کنیم، بلکه می‌خواهد بگوید چگونه از ویراستاری سرِ سلامت به گور ببریم.

کرول فیشر سَلِر ویراستار ارشد انتشارات دانشگاه شیکاگو و ویراستار بخش پرسش و پاسخ شیوه‌نامه‌ برخط شیکاگو است. چه در ویراستاری زبده‌اید و چه تازه وارد این حیطه شده‌اید، ویراستار خرابکار توصیه‌های حکیمانه‌ای دارد که همه ابعاد اینکار را پوشش می‌دهد. کتابی است که باید در کتابخانه هر ویراستاری باشد. کتابی بسیار گرانبها برای مشتاقان ویراستاری و سودمند برای کسانی که در این حرفه مشغول به کارند. این کتاب برای نویسندگانی که تا حدی ویراستار کار خود هستند، راهگشاست که با ترجمه فاطمه ترابی در 184 صفحه و با قیمت 48 هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.

در بخش «یادداشت مترجم» آمده است: «ویراستار خرابکار کتابی است در باب ویرایش و فراتر از آن. حتی شاید بتوان آن را دستورالعملی کوتاه، خودمانی و مشفقانه برای بهبود مناسبات انسانی حرفه‌ای خواند. اما نه نصيحت‌گونه و ملال‌آور. متن اصلی طنز ظریف و قلقلک دهنده‌ای دارد که در حد توانم سعی کرده‌ام لذت آن را به خواننده فارسی زبان بچشانم. نویسنده از مثال‌های دستور زبانی و آیین نگارشی در توضیح نکته‌هایی ورای یادگیری دستور و نگارش سود برده است. کوشیده‌ام آنها را تا حد امکان در ترجمه انعکاس یا در پانوشت‌ها توضیح دهم. در اندک مواردی از مثال‌های مشابه در فارسی هم بهره جسته‌ام. اکثر منابع انگلیسی را مطابق متن اصلی در پانوشت‌ها آورده‌ام تا خوانندگان انگلیسی‌دان و کنجکاو بتوانند به آنها هم رجوع کنند. برای دیدن فهرست نسبتا جامعی از منابع مربوط به ویرایش در زبان فارسی به مقاله احمد خندان با عنوان: کتاب‌شناسی گزیده و توصیفی ویرایش و نشر در زبان فارسی» در کتاب ویرایش از زبان ویراستاران رجوع کنید.»

همچنین در «پیش‌گفتار» آمده است: «صدایتان را می‌شنوم. از سال ۱۹۹۷ که انتشارات دانشگاه شیکاگو شروع به انتشار بخش پرسش و پاسخ در باب شیوه‌نامه کرد، چون ویراستار بخش پرسش و پاسخ شیوه‌نامه شیکاگو بوده‌ام که ماهی یک بار چاپ می‌شد، سؤالات شما در باب این موضوع از زیر دست من رد شده است. دانشجویان، استادان دانشگاه، ویراستاران فنی، تجارت پیشگان و مؤلفانی که حین نوشتن و ویرایش با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند ده‌ها هزار سؤال از من پرسیده‌اند. تا امروز که این پیشگفتار را می‌نویسم، تارنمای شیوه‌نامه شیکاگو هر ماه حدود دو میلیون بازدیدکننده داشته و بیشترین بازدید هم از بخش پرسش و پاسخ بوده است. بخت یارمان بوده که بیشتر بازدیدکنندگان سؤال نمی‌پرسند.

شیوه‌نامه شیکاگو یکی از شیوه‌نامه‌های معتبر زبان انگلیسی برای مبتدیان است. شاید پرکاربرترین نباشد، اما قطعا مشتاق‌ترین کاربران از آن استفاده می‌کنند. این شیوه‌نامه از آغاز انتشار در دهه ۱۸۹۰ میلادی تا به امروز، تقریبا برای هر نوع نوشته‌ای جز نوشته‌های روزنامه‌ها، به مرجعی رسمی برای نویسندگان و ویراستاران بدل شده است. شیوه‌نامه شیکاگو را گروه ویراستاری زبانی انتشارات دانشگاه شیکاگو تألیف کرده، و فصل‌هایی در باب همه موضوعات اعم از علائم سجاوندی و بزرگ‌نویسی حروف اول جمله‌ها، عبارات ریاضی و زبان‌های خارجی دارد. فصل‌های مستندسازی (شیوه نگارش توضیحات و بخش کتاب‌شناسی) الگوی کار بسیاری از دانشگا‌ه‌های دنیا شده است. از فاضل‌ترین نویسندگان و ویراستاران گرفته تا بی‌ملاحظه‌ترین آنها جزو کاربران این شیوه نگارش‌اند، و بیش از یک دهه است که ماهنامه پرسش و پاسخ پذیرای همگی آنان بوده است. در کار ویرایش، خواندن سؤالاتی که در تارنما می‌پرسند کار هیجان‌انگیز هرروزه ما است. تا آنجا که بتوانیم به سؤالات پاسخ می‌دهیم. بهترین پرسش‌ها را هم انتخاب می‌کنم و هر ماه در تارنما به آنها جواب می‌دهم.

مخاطب این کتاب همه دانشجویان، استادان، ویراستاران، اهالی کسب‌وکار و مؤلفانی‌اند که گاهی از تردید و سردرگمی در شیوه نگارش و دستور زبان به ستوه آمده‌اند. این کتاب به درد کسانی می‌خورد که قواعد را می‌دانند، اما با خود کلنجار می‌روند که کی و کجا از آنها استفاده کنند؛ به کار آنهایی می‌آید که از راه ویراستاری نان می‌خورند، کسانی که شغلشان ویراستاری نیست و نیز کسانی که می‌خواهند ویراستار شوند. امیدوارم در این کتاب بتوانم به شما آرامش و انرژی و انگیزه بدهم، اما نه با از اشتباه در آوردن معلم/ شاگردان مؤلف/ همکارا رئيسا ویراستارتان، و نه با انجام دادن تکالیفتان. حتی اصول اولیه ویراستاری فنی را نیز قرار نیست یادتان بدهم. در عوض این کتاب را کتاب «رابطه» فرض کنید، چون می‌خواهم درباره رابطه با خود، مؤلف و همکاران در زندگی حرفه‌ای تان سخن بگویم. قرار است چیزهایی بگویم که شاید تا به حال به فکرشان نبودید، چیزهایی که ممکن است بگویید خرابکارانه‌اند.»

در فصل اول این کتاب می‌خوانیم: «خواننده این کتاب کیست؟ با توجه به نامه‌هایی که به بخش پرسش و پاسخ می‌رسد، حدس می‌زنم خیلی از خوانندگان این کتاب ویراستاران حرفه‌ای نباشند. ولی این بدان معنا نیست که ویرایش نمی‌کنند. در جریان امور روزمره هر اداره، احتمال دارد کارمندی عهده‌دار نوشتن متنی شود و در هر متن احتمال بروز خطا وجود دارد. ویراستاری همانا حل مشکلات نوشته است. عنوان نشریه ویراستار اخیر به ویرایش تغییر کرده، به این دلیل که سال به سال از تعداد کسانی که نام ویراستار بر خود می‌نهند کاسته می‌شود. ویراستاری به نام وندالین نیکولز توضیح می‌دهد: «تعداد شرکت‌هایی که نشریات داخلی دارند رو به فزونی است. ویراستاران قراردادی حوزه کارشان را به ورای آنچه تاکنون راه دستشان بود گسترش داده‌اند. کم‌کم کسانی که ویرایش می‌کنند باید بتوانند آچار فرانسه باشند.

شاید به همین علت است که بیشتر نامه‌های بخش پرسش و پاسخ را کارمندانی فرستاده‌اند که آموزش ویراستاری ندیده‌اند و نیاز به راهنمایی دارند. هرکس با کلماتی که دیگران نوشته‌اند سر و کار دارد می‌تواند از توصیه‌های ویراستاری حرفه‌ای بهره ببرد. من به زبانی حرفم را می‌زنم که بهتر بلدم، یعنی زبان ویراستار کتاب. اما همان آموزه‌ها را می‌توان برای موضوعات مختلف و انواع نوشته‌هایی که ویرایش می‌کنید هم به‌کار بست، چه قرار باشد منتشر شوند و چه نه، نوشته‌هایی شامل روزنامه و مجله، متن‌های شرکت‌ها و مؤسسات غیرانتفاعی، مطالب برخط، خبرنامه‌ها، تبلیغات، کتاب‌های مصور، نامه‌های عاشقانه... صرف‌نظر از سمت و شغلی که دارید شما را به خواندن باقی این فصل دعوت می‌کنم.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...