زهره کهندل | قدس


كتاب «ملكا» ۱۸ نیایش و مناجات مشهورتر و رایج‌تر مفاتیح مانند «دعای كمیل» و «دعای سحرهای ماه رمضان» را به زبانی ساده و صمیمی بازنویسی كرده، کوشیده تا زمینه انس نوجوانان با مضامین معرفتی والای این نیایش‌ها را فراهم کند. «ملكا» به قلم سمیه‌ سادات لوح‌موسوی همراه با تصویرگری محمدرضا دوست‌ محمدی روانه بازار نشر شده است. با لوح‌موسوی، نویسنده و پژوهشگر علوم تربیتی درباره جزئیات نگارش این کتاب گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

ملكا» ۱۸ نیایش و مناجات مفاتیح سمیه‌ سادات لوح‌موسوی

انگیزه نوشتن این کتاب چه بود تا ادعیه را با زبان ساده برای نوجوانان برگردان کنید؟
من روانشناس و پژوهشگر حوزه تربیتی هستم، هنگام کار کردن با جوان‌ها و نوجوان‌ها، نیاز به مأمن و تکیه‌گاه را در آن‌ها دیدم. نوجوان‌ها و جوان‌ها برای پاسخ به این نیاز، گاهی در مسیر اشتباه قرار می‌گرفتند و گاهی هم راه درست را می‌رفتند. من می‌خواستم به نیازی که در جامعه وجود داشت پاسخ دهم. البته کار نگارش کتاب در حرم امام رضا(ع) کلید خورد و مقدمه آن را در بارگاه ملکوتی ثامن الحجج(ع) نوشتم.

این کتاب شامل ۱۸ مناجات مشهور و رایج مفاتیح‌الجنان است مانند دعای کمیل و دعاهای سحر ماه رمضان و چند دعای دیگر. این ادعیه بر چه اساسی انتخاب شدند؟
این کتاب برای گروه نوجوانان و جوانان نوشته شده است و برای انتخاب ادعیه با این گروه سنی صحبت کردم. براساس تعاریف جهانی، تا سن ۱۸ سال کودک فرض شده، من مطابق با استانداردهای بین‌المللی گروه سنی ۱۶ تا ۲۵ سال را نوجوان در نظر گرفتم و درباره نیاز به مأمن و تکیه‌گاه با آن‌ها صحبت می‌کردم. وعده علم و فناوری، ایجاد امنیت است در حالی که امنیت، گمشده امروز انسان‌هاست. دعاهایی که بچه‌ها با آن‌ها احساس امنیت می‌کردند یا آشنا بودند و دوستشان داشتند را انتخاب کردم. یکی از نکات قابل توجه در انتخاب ادعیه توسط بچه‌ها، آوای دعاها بود. آوا و لحن برای این گروه سنی خیلی مهم است. آهنگین بودن دعا، نوجوان‌ها را به سمت خودش جلب کرده بود. من سعی کردم در برگردان فارسی و برداشت آزاد از دعاها، واج‌آرایی و آهنگ کلمات را لحاظ کنم. معناهایی که بچه‌ها به دنبال آن بودند انس و الفت را به خواننده منتقل می‌کرد اینکه شما در برابر قدرتی قرار دارید که به شما انس و امنیت می‌دهد. دعاهایی که مفهوم آن‌ها تکیه به منشأ قدرت بود؛ این هم گمشده بچه‌های امروز است.

انتخاب زبان نگارشی را با چه ملاحظاتی انجام دادید چون کتاب زبانی ساده، صمیمی و روان دارد. اصولاً زبان نوجوان امروز چه ویژگی‌هایی دارد؟
در انتخاب سبک نوشتاری، از نوجوان‌ها و جوان‌ها کمک گرفتم. سعی کردم از ادبیات نگارشی قابل فهم برای این گروه سنی استفاده کنم. سخت‌ترین کار علم، بیان نکات پیچیده به زبان ساده است. کاری که اهل بیت(ع) انجام می‌دادند و نکات پیچیده ملکوت را به زبان ساده دنیوی برای مردم بیان می‌کردند. اگر قرار است به خودمان و دیگران برای انتشار مفاهیم دینی کمک کنیم، یکی از راه‌ها یادگیری خوب زبان عربی و انتقال مفاهیم سخت و پیچیده عربی به فارسی زبان‌هاست.

به خاطر سال‌هایی که در ایران نبودم و در یک کشور عربی زندگی کردم، این زبان را یاد گرفتم و در آن غوطه‌ور شدم، از رمان‌های عربی و کتاب‌های سخت و پیچیده فلسفی که برای تحصیل و تدریس می‌خواندم تا کتاب‌های کودک عربی که برای بچه‌هایم می‌خواندم. سعی کردم در «ملکا» زبان سخت عربی و کلمات پیچیده معنوی را به زبان ساده و همه‌فهم برگردان کنم. البته برخی کلماتی که فکر می‌کردم قابل فهم و ساده است پس از بازخورد مخاطبان متوجه شدم بچه‌ها این کلمه‌ها را متوجه نمی‌شوند یا با آن ارتباط برقرار نمی‌کنند که در چاپ‌های بعدی کتاب، زبان می‌تواند ساده‌تر شود.

شما در برگردان عربی به فارسی این دعاها برداشتی آزاد داشتید، در این برداشت آزاد چه نکاتی را با نگاه به ادبیات گروه سنی نوجوانان لحاظ کردید؟
خلاقیت جزو ویژگی‌های ادبیات این گروه سنی است، اینکه ادبیات و کلمات جدید باشند. با حفظ وفاداری به مفهوم معنوی و دینی ادعیه، سعی کردم کلمات خلاقانه و جدید به کار ببرم. پیچیدگی در دنیای بزرگسالان به معنای دروغ‌گویی در دنیای نوجوانان است بنابراین باید از پیچیده‌نویسی فاصله گرفت حتی در صحبت کردن با نوجوان‌ها، به محض اینکه ادبیاتمان سنگین و پیچیده می‌شود، بچه‌ها احساس می‌کنند چیزی پشت پرده وجود دارد که گفته نمی‌شود. هر چقدر با این گروه سنی ساده‌تر و صریح‌تر حرف بزنیم، پذیراتر هستند.

امروز در عصر جنگ تفکر، تعبیر و مفهوم به سر می‌بریم یعنی مفهوم مادری برای یک بزرگسال با یک نوجوان و جوان بسیار متفاوت است. پیچیده‌گویی برای بزرگسال به معنای ایهام و جذابیت است و برای نوجوان به معنای دروغ‌گویی است با این فرض که طرف دارد من را می‌پیچاند! به دلیل گسترش جهان ارتباطی و خوراک فرهنگی که این بچه‌ها دارند، مفاهیم برایشان در قشری‌ترین و ظاهری‌ترین شکل قرار می‌گیرد.

نمی‌توان این نیاز را ندید و گفت نوجوان هم باید در ادبیات کلاسیک و غنی، غور کند بنابراین سعی کردم زبان ساده و شفافی داشته باشم. از سوی دیگر، دنیای مدرن ارتباطی به بچه‌ها درباره اثرگذار بودنشان، فاعلیت می‌دهد و من سعی کردم عنصر فاعلیت ادعیه را در ترجمه نیز برای بچه‌ها نگه دارم چون دعاها احساس نیاز به جایگزین ناپذیر انسان‌ها را برآورده می‌کند. در دعاها اهل بیت(ع) به انسان‌ها نشان می‌دهند که تو برای خدا جایگزین ناپذیری.

من سعی کردم این مسئله را در برگردان دعاها پررنگ کنم. نکته دیگر در ترجمه، توجه به مسئولیت‌پذیری است، باید به نوجوان و جوان امروز یادآور شد که مسئول هستید در حالی که دنیای مدرن به عنصر مسئولیت‌پذیری بی‌توجه است. من سعی کردم در ادبیات نگارشی اثرم به این مهم توجه کنم.

چه حساسیت‌هایی برای ورود نوآوری به عرصه دین وجود دارد و چطور می‌توان مفاهیم دینی را در فرم‌های نو و جذاب درآورد؟
نوآوری در بیشتر عرصه‌ها پذیرفته می‌شود به جز در عرصه دین. من این نوآوری را به معنای پویایی می‌دانم و فقه ما باید پویا باشد اما ترس بیشتر نویسنده‌ها این است که نتوانند از این دروازه عبور کنند. برای این کتاب، ارشاد بارها ایراد گرفت و به کلمات و ترجمه آن اشکال وارد کرد تا تأییدیه چاپ کتاب را بدهد. وقتی اشکالات را فرستادند با ذکر منبع به آن‌ها گفتم چنین برگردان و برداشتی درست است چون سال‌ها در حوزه ادبیات عرب کار کردم. به نظرم اگر نویسندگان و پژوهشگران به ترجمه، تفسیر و پژوهش مسلط باشند از این دروازه می‌توانند عبور کنند. اگر منابع و ادله متقنی برای ایرادهای ارشاد نداشتم چاپ کتاب متوقف می‌شد. نویسندگان در حوزه‌هایی می‌نویسند که به راحتی از ممیزی ارشاد عبور کنند چون در حوزه تولیدات دینی، حساسیت‌ها بالاست. سخت‌گیری برای کتاب‌هایی با عنوان‌های دینی و مذهبی بسیار زیاد است و این موجب دلسردی نویسندگان می‌شود.

همین حساسیت‌ها سبب شده دین از ساحت عمومی خارج شود و شکل ویترینی پیدا کند، چقدر خلاقیت و ساده‌سازی مفاهیم دینی به عمومی کردن آن کمک می‌کند؟
ساحت دین را از دو منظر علما و مبلغان باید بررسی کرد. علما دانش و تخصص این حوزه را دارند و مبلغان هم مروجان مفاهیم دینی هستند. کسی که در صدا و سیما کار می‌کند مبلغ دین است.
نخبه‌های دینی، وظایف خودشان را در به‌روزرسانی امور دینی و جلوگیری از انحرافات دینی دارند و از علما نباید انتظار عمومی‌سازی دین را داشت، این کار مبلغان است. کسانی که تبلیغ دین را بر عهده دارند این حوزه را انحصاری کرده‌اند در حالی که میل به دینداری در فطرت آدمی وجود دارد. مبلغان دین نباید این ساحت را خصوصی و در پرانتز کنند. دین، فطرت آدمی را بیدار می‌کند و بشر نیاز به بیداری
دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...