کتاب «رسم و راه سامورایی (هاگاکوره) آیین‌نامه سلحشوران ژاپن» [Hagakure : the book of the samurai] اثر یاماموتو تسونه موتو [Yamamoto Tsunetomo] با ترجمه هاشم رجب‌زاده توسط انتشارات جهان کتاب بازنشر شد. این کتاب پیش از این توسط انتشارات آستان قدس رضوی منتشر شده بود.

رسم و راه سامورایی (هاگاکوره) آیین‌نامه سلحشوران ژاپن» [Hagakure : the book of the samurai] اثر یاماموتو تسونه موتو [Yamamoto Tsunetomo]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، برخی، دوره تاریخ تحول فکری و معنوی ژاپن را به ۴ دوره تقسیم می‌کنند و می‌گویند بنیاد و جوهر فرهنگ ژاپن در دوره اول (سده‌های ۸ تا ۱۲ میلادی) که آن را دوره فرهنگ ذوقی می‌نامند، بار آمد. دوره دوم عصر فرهنگ مذهبی خوانده می‌شود و با تاسیس حکومت مرکزی ایلخانی (با کوفو یا حکومت اردویی) در کاماکورا به سال ۱۱۹۲ به دست سردار نامور ژاپنی میناموتو یوریتومو آغاز شد و تا قرن هفده ادامه پیدا کرد. کاهنان و پیران بودایی و نیز مردان سامورایی، دو گروه برجسته فرهنگساز این‌دوره بودند. دوره سوم که با حکومت توکوگاوا آغاز می‌شود «عصر سیاست» است. در آغاز سده هفده توکوگاوا یه‌یاسو بر حریفان چیره شد و سال ۱۶۱۵ پایه‌های حکومت شوگونی (نظامی) خود و خاندانش را در اِدو (توکیوی کنونی)‌ استوار کرد. در این‌عصر سیاست، حکومت توکوگاو تلاش کرد از نظامات اخلاقی و جواهر فرهنگ و ادیشه‌ای که در دوره‌های پیشین به بار آمده بود، برای تحکیم حکومت خود بهره ببرد.

سنت و اخلاقیات سامورایی، که به گمان بسیاری از پژوهشگران، زمینه روحیه ژاپنی را ساخته، پیش از دوران حکومت شوگونی توکوگاوا پدید آمده و پس از روی کار آمدن این‌حکومت در سال‌های دوره صلح، صیقل خورد و پرداخته‌تر شد.

نمایندگان فرهنگ و نظام فکری دوره توکوگاوا مردان سامورایی و مردم شهرنشین بودند که این یک را «چوب‌نین» می‌نامند. مردان سامورایی هرچند از دوره کاموکورا (سال‌های ۱۱۸۵ تا ۱۳۳۵) چنین سهمی داشتند، اما کار و حالشان دگرگون شده بود و دوره صلح دیرپای که دو قرن و نیم حکومت توکوگاوا را ممتاز می‌کند، طبقه رزمنده را به دیوانسالار بدل کرد.

ترجیع‌بند سخن هاگاکوره، مرگ و اندیشه مرگ است. کتاب با این‌جمله شروع می‌شود: «چنین‌یافته‌ام که طریقت سامورایی مرگ است. آنجا که میان مردن و زنده‌ماندن سرگردان باشی، بی‌درنگ مرگ را برگزین!» اما سامورایی‌ها همیشه مرگ‌گزین نیستند و از مرگ، فلسفه زندگی را استخراج می‌کنند که پیامش زیستن راستین و انسانی است.

کتاب پیش‌رو ۵ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «بهره یک: زمینه تاریخی»، «بهره دو: روزگار و محیط هاگاکوره»، «بهره سه: هاگاکوره و نویسنده آن»، «بهره چهار: اندیشه هاگاکوره» و «آیین‌نامه سلحشوران ژاپن».

فصل «آیین‌نامه سلحشوران ژاپن» عناوین زیادی دارد که فرهنگ سامورایی را به مخاطب معرفی می‌کنند و به این‌ترتیب‌اند:

نجوایی در شب، چهار سوگند، طریقت سامورایی مرگ است، گنجایی خود را بدان، نکته‌گیری بر دیگران نیک‌کرداری است، ادب نگاه دار، در کارها اندیشه دار، دل را همواره بیدار دار، همت در کارهای بزرگ بگذار، شور و پایمردی در کار آور، همت بلند دار، نشان از مرد راستین کمتر یابم، آدمی بازیچه چرخ، از بیننده روشن‌روان رای خواه، راه کمال بی‌پایان است، گفت آسان گیر بر خود کارها، در سرگردانیِ مرگ و زندگی مرگ بهتر است، کسی که اشتباه نکند اعتماد را نشاید، اندیشه را به جای پیروزی بر مرگ بدار، اندیشه خود را پرمایه مپندار، آراسته بودن نه شیوه زندگی سامورایی است، نیکان را نمونه ساز، در یاران شور برانگیز، درسی از روز بارانی، «برتری جویی» رسم و راه سامویی است، پیروز بودن از آغاز برد واقعی است، فرزند را درست بار آور، پیشه و هنر سلحشور را تباه سازد، از پیشامدها باک مدار، دوستان در روز سختی به کار آیند، بخت و دولت به کاردانی نیست، جواب کردن خدمتگزار، در خود بنگر، بازجوی امارت، حسابگری ناجوانمردی است، در کار دل و جان بگذار، سختکوشی پیروزی آورد، والایی بجوی، زبان را نگاه دار، در هفت نفس تصمیم بگیر، فروتنان محبوبند، زودتر شدن زیان دارد، هرچندبار که بیفتی باز برخیز، زیردستان را آفرین کُن، سخن‌پذیر باش، دل همه بر «طریقت» بدار، سخن نخستین شکوفه دل سامورایی است، هیچ کار نشدنی نیست، سستی منمای، مردِ تک‌فن به کار نیاید، درخت بارورتر سر به زیرتر است، جویای نام و دولت باش، شکست شکوهمند همانا پیروزی است، همیشه چون نخستین دیدار فروتن باش، مهر و پیوند مردان، جوان را نیرو به کار آید، در راه خدمت همت دار، آنچه که برازنده سامورایی نیست، شکوه عشق در راز نهفتن است، پیش از سخن گفتن شنونده را بیازمای، نازک‌دلان از پس دیگران برنیایند، سر سپردن در راه خدمت، سامورایی یار امیر است، نکوهند مباش، همواره بر سر عزم باش، اندوه گذشته را خوردن از بی‌خردی است، خود را بار آور، وقت را غنیمت دان، راز تندرستی اندازه نگهداشتن است، نیکی گفتار و کردار و پندار، چون آب بالا آید زورق اوج گیرد، هستی ناپایدار، سلحشور از پشت زخم نمی‌خورد، هر دم لحظه سرنوشت است، هنگام پریشانی سست‌دلی منمای، چهره را همواره گلگون باید داشت، داوری در میان مردم، از نیایش بازنمانم، دنیا دمی بیش نیست، خود را بشناس، سیرت و صورت مرد، هنر بنمای اگر داری نه گوهر، در میان پیرامونیان به کارها نتوان رسید، سکوت طلاست، خویشتندار باش، اگر هم می‌بازی جانانه بباز، آزادگی آموز، آنجا برو که بخونندت، شمشیر که در نیام بماند کُند می‌شود، چون بکوشی بیابی، پیران سخن به تجربه گفتند گفتمت، رنج‌آزمای باش، مردِ کار باش، خود را نگاه دار، بر زیردستان ببخشای، چهارگونه سامورایی، چون بجویی بیابی، پیروزی واقعی پیروز آمدن بر خویش است، هیچ کار را کوچک مگیر، اگر امیر خود را دانای هر راز داند دولت تباه شود، خودبینی تباهی آورد، بر خدایان تکیه مکن، سخن گفتار و استدلال، زنی با روح سلحشوری، نهیب «بوشیدو» در ضمیر سامورایی، زیرک‌نمودن با ناکامی انجامد، خاموشی گزین، روز را با اندیشه مرگ آغاز کن، ز آسانی نیابی شادمانی، در کارهای بزرگ از چیزهای کوچک بگذر، دولتمردان نوآیین.

پس از این‌مطالب هم در پایان کتاب، فهرست عناوین قطعه‌ها از شعر پارسی آمده است.

این‌کتاب با ۲۲۴ صفحه مصور، شمارگان ۴۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...