چاپ دوم ترجمه جلال ستاری از «شعله شمع» [Flamme d'une chandelle = The flame of a candle‬] گاستون باشلار [Gaston Bachelard,]، فیلسوف و فیزیکدان مشهور فرانسوی منتشر شد. این کتاب کوچک اما در عین حال بسیار مهم درباره استعارات و تصاویر خیال شعله است.

شعله شمع [Flamme d'une chandelle = The flame of a candle‬] گاستون باشلار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات توس دومین چاپ کتاب «شعله شمع» اثر گاستون باشلار و ترجمه جلال ستاری را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۱۰۴ صفحه و بهای ۱۹ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۷۷ با شمارگان ۳۳۰۰ نسخه و بهای ۳۸۰ تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود.

گاستون باشلار، فیزیکدان، فیلسوف و نظریه‌پرداز ادبی فرانسوی است. او در ریاضیات و فیزیک تحت تأثیر انیشتین و هایزنبرگ و نظریات آنها درباره نسبیت و عدم قطعیت بود. او ۹ کتاب درباره شعور شاعرانه نوشت و خود را در زمره بزرگان نحله پساساختارگرایی قرار داد. از جمله دیگر کتاب‌های مهم او «روانکاوی آتش» است که این متن نیز با ترجمه جلال ستاری به فارسی ترجمه و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

باشلار خود را کسی می‌دانست که اصول علمی، فلسفی و ادبی را در راستای بدل شدن به یک خواننده خیال‌ها با هم تلفیق کرده است. به زعم او متن که که دربرگیرنده جهان فیزیکی‌ای است که ما در پیوست با آگاهی در آن اقامت داریم، سرآغاز پویایی برای تجلی و توسعه طرح انسانی تخیل است.

وی پس از آشنایی با رمان‌نویس نیمه گمانی به نام هانری بوسکو کتاب «شعله شمع» را نوشته و به او تقدیم می‌کند. بوسکو در اشعار و رمان‌هایش به شیوه‌ای خیالساز طبیعت شکوهمند مدیترانه را ستایش کرده و اساطیر و افسانه‌های کهنسال و فرهنگ مردم حوزه مدیترانه و پرووانس را به زبانی نو و شیوه‌ای بدیع از سر می‌گیرد و احیا می‌کند. باشلار با مطالعه این رمان‌های اسرار آمیز و خیال پردازانه در باب روشنایی شمع و شب بیداری خیال پرداز آتش نوشته است.

کتاب ۶ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «گذشته شمع»، «تنهایی خیال پرداز شمع»، «راست قامتی شعله»، «تصاویر شاعرانه شعله در زندگانی گیاهی»، «نور چراغ» و «پایان سخن».

باشلار در این کتاب در فصول پی در پی کوتاهی خواسته بگوید که مشاهده یک شعله شمع چگونه خواب و خیال‌های شاهد خیال پرداز را هر دم نو می‌کند. شعله از میان چیزهای جهان که خیال پرور و تخیل برانگیزند، یکی از بزرگترین عاملان انگیزش تصاویر خیالین است.

به باور باشلار شعله ما را به تصور و تخیل و خیال بازی وا می‌دارد اما به محض خیال پردازی در برابر شعله شمع، مدرکات و مشهودات نسبت به آنچه تصور و تخیل می‌شود هیچ است. استعارات و تصاویر خیال شعله، ارزشی است که به قلمروهای گوناگون تفکر راه می‌یابد. باشلار خود مثالی به این شرح زده است: اگر شعله فاعل یکی از افعالی باشد که بیانگر مفهوم زندگی است، خواهید دید که بدان فعل، بیش از آنچه افاده می‌کند، جان و حیات می‌بخشد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...