به گزارش فارس، آیین رونمایی از رمان «نامه آخر» با حضور اعظم بروجردی نویسنده رمان، مریم بصیری نویسنده و کارشناس ادبی، هادی خورشاهیان کارشناس و مجری برگزار شد.

«نامه آخر» اعظم بروجردی

اعظم بروجردی با تشکر از گروه پهلوان و بیان اینکه رمان «نامه آخر»  ابتدا به صورت نمایشنامه بوده است، گفت: این رمان یک تحلیل تاریخی نسبت به مسئله مهدویت است و برای نوشتن این رمان به جز مطالعات تاریخی و دینی، تحقیقات میدانی نیز داشتم. با توجه به وضعیت فعلی جامعه و جهان آن را به صورت رمان داستانی نوشتم.

وی در ادامه افزود: شخصیت‌های رمان «نامه آخر» در نمایشنامه به صورت بدون پرداخت و کوتاه و کلیدی آمده بودند، اما در رمان دامنه داستانیِ هرکدام از شخصیت‌ها گسترش یافته است.

این مولف در پاسخ به نقد ِکارشناس برنامه در خصوص عدم پرداخت گسترده نسبت به شخصیت‌های اصلی داستان همچون خاتون و پهلوان گفت: این شخصیت‌ها برداشتی از شخصیت‌های بزرگان دینی ما بودند و من از درک تمام ابعاد وجودی امام زمان (عج) و حضرت زهرا (س) ناتوانم و شاید از این لحاظ نتوانستم به خوبی این شخصیت‌ها را توصیف کنم.

بروجردی در ادامه افزود: در گذشته شعری با این مضمون از حضرت علی (ع) خواندم که "ای نویسندگان، آنچه می‌نویسید سرنوشت خودتان است". از همان روز سعی کردم تا کتاب‌هایم را به گونه‌ای بنویسم که پایانش با روشنی به اتمام برسد.

سپس مریم بصیری به بیان نقد و نظرات خود درباره این اثر پرداخت و اظهار داشت: این کتاب از لحاظ خوشخوانی، طراحی جلد و رسم الخط نسبت به دیگر کتاب‌ها به خصوص در حوزه ادبیات داستانی شاخص‌تر است. در این رمان یک تاریخ قدیم، تاریخ معاصر و تاریخ مهدویت داریم که به خوبی با هم تلفیق و بیان شده است. بحث مهدویت در این رمان خیلی خوب در کنار هم قرار گرفته و ترکیبی زیبا را افریده است.

در ادامه بصیری تاریخچه پهلوان و پهلوان پروری در ایران باستان و زرتشت را بیان کرد و افزود: در ابتدا فرهنگ پهلوانی در فرهنگ ایرانی بوده است که شامل ایثار، جوانمردی و آیین خاصی در دوران زرتشت بود و بعد از ورود اسلام و شیعه به ایران و ویژگی‌های حضرت علی از جمله قدرت جسمانی،جوانمردی و... به فرهنگ پهلوانی و آیین زورخانه‌ای اضافه شد و نمادهایی نیز از این دست همچون در چوبی و .. در زورخانه‌ها است.

بصیری در ادامه افزود: اصلی‌ترین نمودی که در رمان وجود دارد، پهلوان است. پهلوانان غریب آشنایند. زیرا همه پیش زمینه ذهنی‌ای از پهلوانان داریم اما این نویسنده است که ابعاد و ویژگی‌های این یک پهلوانِ خاص را برای ما باز می‌کند. در این کتاب عنوانِ کشتی نجات آورده شده که ما در احادیث و روایات شخصیت مورد اشاره را داریم یا در پرداختِ شخصیت خاتون، بانوی هندی که ویژگی‌هایی شبیه فضه دارد. اینکه کسی بتواند خرده روایات اسلامی را در ادبیات پهلوانی و در قالب داستان بیاورد، کار بسیار دشواری است.

در انتها بخش‌های دیگری از رمان توسط آرزو افشاریان خوانده شد و با دعوت از نویسندگان و کارشناسان ادبیات داستانی از رمان «نامه آخر» رونمایی شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...