غلامرضا اعوانی روند تصحیح و انتشار مجموعه‌ی آثار ابن ‌سینا را کند ارزیابی کرد.

رییس مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه‌ی ایران در گفت‌وگو با ایسنا، با تأکید بر ضرورت حمایت دولت از این پروژه‌ی فلسفی، گفت: سال 1428 قمری، که سال گذشته بود، هم‌زمان با هزاره‌ی درگذشت ابن‌ سینا بود. از چهار، پنج ‌سال پیش، یک پروژه داشتیم که به مناسبت هزاره‌ی درگذشت ابن ‌سینا، آثار این اندیشمند بزرگ مسلمان را تصحیح کنیم و برای هزاره‌ی درگذشتش هم یک کنگره برگزار شود، که در آن‌ سال‌ها هر کجا رفتیم، سرمان به سنگ خورد. تا این‌که دو سال پیش، کرسی ابن ‌سینا را به مؤسسه‌ دادند و کمک مختصری هم شد؛ اما پولی نیست که بشود روی آن حساب باز کرد. این کمک هم از سوی صندوق حمایت از پژوهشگران صورت گرفت، تا این‌که بنده خدمت ریاست‌جمهور رسیدم، و در نهاد ریاست‌جمهوری پی‌گیر موضوع هستند؛ اما با توجه به این‌که پروسه‌ی زمان‌بری است، کمی طول می‌کشد تا به نتیجه برسد.

اعوانی حجم آثار ابن ‌سینا را فراوان دانست و گفت: حدود 200 اثر کار کمی نیست و از سویی، تصحیح آثار ابن‌ سینا با این حجم دارای دو، سه بخش است که به دلیل نبودن بودجه‌، فعالیت‌های مؤسسه به کندی شکل می‌گیرد.
او افزود: هم‌اکنون با بودجه‌ی بسیار کمی که در اختیار داشته‌ایم، آرشیوی از نسخه‌های خطی ابن‌ سینا تدوین شده است. اکنون در حدود بیش از 30 ‌نفر در این فعالیت شرکت دارند و قرار است شش ویراستار زبده هم به این‌ها اضافه شود و البته چند کتاب از آثار ابن ‌سینا را هم آماده‌ی چاپ داریم. در عین‌ حال، یک کتاب‌شناسی نسخه‌شناسی آثار فلسفی، کلامی‌، عرفانی در دست اجراست، که در چند ماه آینده منتشر خواهد شد. اکنون نزدیک دو سال بر سر این مجموعه فعالیت کرده‌ایم و تا چند قرنی هم در تألیف این اثر پیش آمده‌ایم و بسیاری از نسخه‌هایی را که در ایران است، فهرست کرده و به دنبال نسخه‌های آثار فلسفی، کلامی و عرفانی در خارج از مرزهای ایران هستیم. اکنون 11 نفر که جمعی از استادان و دانشجویان هستند، کار را دنبال می‌کنند.

اعوانی همچنین با انتقاد از بی‌توجهی به علوم انسانی و فلسفه، رکود فعالیت‌های مؤسسه‌ی پژوهشی حکمت و فلسفه‌ی ایران را تا حد زیادی ناشی از کمبود بودجه عنوان کرد.
این استاد فلسفه گفت: در ایران، فراوان محقق داریم؛ منتها سرمایه می‌خواهد تا از این‌ها استفاده شود که یک موج و جریانی ایجاد شود و آن‌طور که در شأن ایران است، تلاش فکری و فلسفی به انجام برسد. ضرورت دارد بخشی از اعتباراتی که در جاهای دیگر هزینه می‌شود، در حوزه‌ی علوم انسانی و فلسفه سرمایه‌گذاری شود. این را بدانیم که فکر فلسفی ایران بزرگ‌ترین گنجینه‌ی فرهنگ ماست و عظمت ایران در تفکر آن است. تنها باید قدر این گنجینه را بدانیم و در این راه سرمایه‌گذاری کنیم. ایران در این زمینه در سطح جهانی حرف زیادی برای گرفتن دارد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...