چاپ نخست کتاب «خیال از نظر ابن‌سینا و صدرالمتألهین» به قلم دکتر زهره برقعی از سوی موسسه بوستان کتاب منتشر و روانه بازار نشر شد. نوشتار حاضر، می‌کوشد مساله خیال را از دیدگاه‌های ابن‌سینا و ملاصدرا بررسی کند.

به گزارش ایبنا، این اثر، خیال را که از مباحث اساسی در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی است و از مسایل مورد اختلاف فلسفه مشاء و حکمت متعالیه به شمار می‌آید، به عنوان مساله مورد اختلاف حکمت متعالیه و مشاء بررسی کرده است.

این اختلاف به ‌آن دلیل است که ابن‌سینا بر مادی بودن خیال و صور خیالی استدلال و
ملاصدرا با استفاده از براهین متعدد تجرد خیال را اثبات می‌کند.

خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی مورد بحث قرار گرفته است. افزون بر تفاوت معنای خیال در هر یک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به ویژه
ابن‌سینا و صدرالمتالهین درباره آن نیز متفاوت است.

در معرفت‌شناسی، خیال هم یکی از مراحل ادراک و هم یکی از «قوای مدرکه» که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به عنوان واسطه‌ای میان احساس و عقل، مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.

ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صور خیالی استدلال کرده است، اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در مباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه کرده است. به نظر می‌رسد در جمع میان آنها می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به تدریج از آن عدول کرده است.

صدرالمتالهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است. وی همچنین فعل و انفعالات مادی را ـ‌معدات ادراک‌ـ نه خود ادراک دانسته است.

در مباحث هستی‌شناسی، با این که ابن‌سینا به طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی، عالم مثال را نیز دربرمی‌گیرد. در مقابل، صدرالمتالهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.

در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتالهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس شده است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.

از مجموع مطالب مطرح شده در این اثر، آشکار می‌شود که برای دست‌یابی به دیدگاه‌های
ابن‌سینا و صدرالمتالهین درباره خیال، لازم است خیال در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی مورد بحث و توجه جدی قرار گیرد.

مطالب این رساله در پنج فصل ارایه شده‌اند. در فصل نخست، ابتدا مفاهیم چهار واژه کلیدی ماده، مجرد، جسم و خیال مورد قرار شده و ریشه، معانی لغوی و اصطلاحی آنها بیان و سپس تاریخچه مختصری از مبحث خیال ذکر شده است.

فصل دوم به خیال در معرفت‌شناسی اختصاص یافته و نقش خیال در حصول معرفت و ادراک بشری مطرح شده و ادله تجرد یا مادی بودن قوه خیال نقد و بررسی شده و در پایان سعی شده است با جمع‌بندی سخنان ابن‌سینا، تقریبی میان دو قول ایجاد شود.

در فصل سوم، از عالم خیال به عنوان عالمی واسط و رابط میان عالم عقول و عالم طبیعت سخن به میان آمده است. علاوه بر اثبات آن، براهین منکران، مطرح و ابطال و آثار و ویژگی‌های عالم خیال و حقایق و موجودات متعلق به آن بیان شده است.

فصل چهارم، مراتب و درجات سیر تکامل معنوی انسان، طرح و به سه مرتبه کلی حسی، مثالی و عقلی تقسیم شده و مرتبه خیالی (مثالی، برزخی) که صدرا آن را با استفاده از تجرد خیال اثبات کرده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. صعود به مرتبه مثالی و عقلی، نه به معنای ادراک مفاهیم ماهوی و کلی است، چنان که کلمات فیلسوفان مشاء، ناظر به آن است، بلکه به معنای درک و نیل به حقایق مجرد عالم مثال و عقول است.

در فصل پنجم نیز آثار و نتایج تجرد مثالی خیال و عوامل بازدارنده و مانع خیال، با تاکید بر آرای ابن‌سینا و صدرا، توضیح داده شده‌اند. نقش تجرد خیال در مباحثی نظیر خداشناسی، در بحث تنزیه و تشبیه صفات الهی، معاد، عالم قبر و برزخ، حشر نفوس ناقص، و معاد جسمانی، بعضی مراتب وحی و نبوت، معراج، الهامات و مکاشفات، تجربه‌های دینی، رویاهای صادق و تجرد نفوس حیوانی در این فصل بیان شده‌اند.

در انتهای این اثر، علاوه بر کتاب‌نامه، نمایه‌ای از آیات، روایات، اعلام و موضوعات نیز به چشم می‌خورند.

چاپ نخست کتاب «خیال از نظر ابن‌سینا و صدرالمتالهین» در شمارگان 1200 نسخه، 284 صفحه و بهای 65000 ریال راهی بازار نشر شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...