کتاب «دوستی در عصر اقتصاد؛ مقاومت در برابر نیروهای نولیبرالیسم» [Friendship in an age of economics : resisting the forces of neoliberalism] اثر تاد می [Todd May] در کنار نوشته‌هایی گنجانده نمی‌شود که از این می‌گویند که چطور می‌توان انسان‌ها را به نور و روشنایی بازگرداند. بلکه این کتاب درباره این است که ما در رویارویی با خودمان و دیگران چه کسی هستیم.

دوستی در عصر اقتصاد؛ مقاومت در برابر نیروهای نولیبرالیسم» [Friendship in an age of economics : resisting the forces of neoliberalism]  تاد می [Todd May]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، تاد می کتاب روشنگر و رادیکالش را با ذکر بخش بزرگی از مصائب ناممکنی زندگی در خیمه‌ نولیبرالیسم آغاز کرده و دوگانه‌ برساخت جهان نولیبرال یعنی «کارآفرین» و «مصرف‌کننده» را برابرمان گذاشته و درخصوص بلایی که جهان سرمایه بر سر «دوستی» آورده، بحث می‌کند. کتاب «دوستی در عصر اقتصاد»، اقامه‌ دعوای دوستی علیه جهان معنازدایی‌ شده ‌است که خیرخواهی از آن رخت بربسته و برای نجات خودمان و جهان باید به آن بازگردیم.

این کتاب اثر دیگری درباره این روزگار تیره و تار نیست. همچنین، این کتاب تحلیل نمی‌کند که چطور به این وضع رسیده‌ایم. قرار هم نیست این کتاب در کنار نوشته‌هایی گنجانده شود که از این می‌گویند که چطور می‌توان انسان‌ها را به نور و روشنایی بازگرداند. هدف این کتاب اندکی صمیمانه‌تر است. عنوان این کتاب از آن دست عنوان‌ها نیست که در اخبار یا در بیشتر کتاب‌های عامه‌پسند درباره محتوای اخبار بیاید. این کتاب درباره این است که ما در رویارویی با خودمان و با دیگران چه کسی هستیم.

یک هدف این کتاب این است که نشان دهد کیستی ما در این روزگار در مواجهه با خودمان و با دیگران چطور محصول روزگار ماست. از این جهت، آنچه بررسی می‌شود با بیماری‌هایی در پیوند است. از جهت دیگر، اما پدیده‌هایی که در این کتاب با آنها مواجه می‌شویم ژرف‌تر و موذیانه‌تر از برخی از این بیماری‌ها هستند. این پدیده‌ها با گردش چرخه اقتصاد از میان نمی‌روند و احتمالا از دگر هراسی رایج و برخی مظاهر قطب‌بندی سیاسی جان سالم به در می‌برند. پس ممکن است چنین بنماید که مضمون کتاب من آه وناله دیگری است در میان فهرست بالابلندی از آه و ناله‌هایی که ما را فراگرفته‌اند. این هم یک معضل دیگر که هنوز متوجهش نشده‌اید و آن این که آفت به جان منش و روابطمان افتاده است.

عطف نظر به ساختار این کتاب، تقریبا یک سوم کتاب ذکر همین مصائب است. بخش اول کتاب تحلیلی است از شخصیت آسیب‌زایی که ما را ترغیب کرده‌اند مثل او باشیم، به ویژه، در سی چهل سال گذشته. این کتاب درباره این است که ما در رویارویی با خودمان و با دیگران چه کسی هستیم. نولیبرالیسم نقش بسیاری در ساختن کسی که امروز هستیم داشته است.

نمی‌توان نولیبرالیسم را صرفا یک آموزه اقتصادی یا حتی مشتی رویه اقتصادی دانست. زیستن در محدوده نولیبرالیسم، نولیبرالیسمی که دست کم برای سی چهل سال ما را آموخته کرده، یعنی غرقه شدن در مجموعه‌ای از شرایط، که محال است بر نحوه تفکر و احساس ما اثر نگذاشته باشد. اگر می‌خواهیم سویه مهمی را از کسی که هستیم بفهمیم و از دشواری و چه بسا حتی سیاه روزی آنچه از ما می‌خواهند باشیم سر در آوریم، آنگاه باید با نولیبرالیسم دست و پنجه نرم کنیم. می خواهیم بدانیم نولیبرالیسم چه فیگورهایی می‌آفریند، و ترغیبمان می‌کند چطور زندگی کنیم.

نویسنده در یادداشتی برای ترجمه فارسی کتابش نوشته است: «طرح این کتاب را حدود ده سال قبل ریختم و سپس آن را نوشتم. مفتخرم که اکنون به زبان فارسی ترجمه شده است. نیروهایی که در این کتاب از آنها نوشته‌ام (نیروهای نولیبرالیسم)، در این مدت دست از سر ما برنداشته‌اند. نولیبرالیسم هنوز در منش فرهنگ سیاسی ما باقی مانده است، هرچند، این روزها رنگ و بوی ملی‌گرایانه‌تری به خود گرفته باشد. خصوصی‌سازی، سرباز زدن دولت از عرضه خدمات اجتماعی، و فرسوده شدن تاروپود جامعه، همه اینها امروز هنوز با ما هستند. امیدوارم این کتاب راهی به ارمغان آورد. راهی مهم ولی نه تنها راه تا در مقابل مستعمره‌سازی جهانمان به دست اندیشه و سیاست نولیبرال ایستادگی کنیم. این راه برنامه سیاسی عامی برای مقاومت نیست، بلکه چارچوبی است برای این که به روابطمان به جز از مجرای بده بستان هایی فکر کنیم که نولیبرالیسم به آن دامن می‌زند. برای خوانندگان این کتاب، در گذران زندگی و در این روزگار دشوار، بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.»

کتاب «دوستی در عصر اقتصاد؛ مقاومت در برابر نیروهای نولیبرالیسم»، اثر تاد می با ترجمه کاوه بهبهانی، در 257 صفحه و با قیمت 98000 تومان از سوی نشر نی روانه بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...