کتاب «اسرار زمان» [Ordine del tempo یا The Order of Time] نوشته کارلو رُوِلی [Carlo Rovelli] با ترجمه محمدعلی جعفری توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

اسرار زمان» [Ordine del tempo یا The Order of Time] نوشته کارلو روولی [Carlo Rovelli]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتاب‌های فانوس» است که کتاب‌های علمیِ عمومی این‌ناشر را شامل می‌شود.

کارلو رولّی مولف این‌اثر، فیزیکدان نظری ایتالیایی است که تا به حال، فعالیت‌های زیادی در زمینه فیزیک فضا_زمان داشته و در کشور خودش و آمریکا مشغول به کار بوده است. او در حال حاضر رهبری گروه پژوهشی گرانش کوانتومی در مرکز فیزیک نظری شهر مارسی در فرانسه را به عهده دارد.

از این‌نویسنده تاکنون ترجمه دو کتاب «واقعیت ناپیدا» و «نظم زمان» توسط نشر نو و ترجمه کتاب‌های «گفتارهایی از فیزیک»، «سیر زمان»، «روی دیگر حقیقت (سفر به گرانش کوانتومی)»، «جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است» و «هلگولند؛ درک معنای انقلاب کوانتومی» توسط نشر چترنگ در ایران منتشر شده‌اند.

کتاب «اسرار زمان»‌ یکی از تالیفات رولی درباره زمان است، در پی پاسخ چنین‌سوالاتی است: چرا گذشته را به یاد می‌آوریم نه آینده را؟ منظور از «جریان زمان» چیست؟ آیا ما در زمان وجود داریم، یا زمان در ما؟ منظور از اصطلاح «زمان می گذرد» چیست؟ چه عاملی زمان را به سرشت ما انسان ها و به ذهنیت ما پیوند می‌دهد؟ و ...

رولی در این‌کتاب در نظریه جدید خود به این‌نکته اشاره می‌کند که تصور زمان نتیجه نادانی و ناآگاهی ماست و چیزی به نام زمان، آن‌گونه که می‌شناسیم، وجود ندارد. شاید زمان توهمی بیش نباشد!

کتاب پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد که فصل‌های مختلفی را در بر می‌گیرند. «فرو ریختن زمان»، «جهان بی‌زمان» و «سرچشمه‌های زمان»‌ عناوین سه‌بخش این‌کتاب هستند. در بخش اول، مخاطب با ۵ فصل روبرو می‌شود که از این‌قرارند: از دست دادن وحدت، از دست دادن جهت، پایانِ زمانِ حال، از دست دادن استقلال، کوانتوم‌های زمان.

دومین‌بخش کتاب هم ۳ فصل با عناوین «جهان از رویدادهای ساخته شده است، نه از اشیا»، «کافی نبودن دستور زبان» و «دینامیک به مثابه رابطه» را شامل می‌شود. بخش سوم هم فصول نهم تا سیزدهم کتاب را با این‌عناوین شامل می‌شود: زمان جهالت است، چشم‌انداز، از ویژه‌بودگی چه چیزی ظهور می‌کند، بوی خوش مادلن، سرچشمه زمان.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

به سهم خودم معتقدم این دو شیوه تفکر درباره فضا از تجربه روزمره ما سرچشمه گرفته‌اند. تفاوت بین آن‌ها ناشی از پیشامد خارق‌العاده دنیایی است که در آن زندگی می‌کنیم:‌ هوای سبکی که حضورش را احساس نمی‌کنیم. چیزهایی که می‌توانیم ببینیم: میز، صندلی، قلم و سقف را می‌بینم _ و اینکه بین من و میز هیچ‌چیزی نیست. یا می‌توانیم بگوییم بین این‌چیزها هوا وجود دارد. هر از گاهی از هوا چنان حرف می‌زنیم تو گویی چیزی هست و هر از گاهی چنان که تو گویی چیزی نیست. هر از گاهی چنان‌که تو گویی آنجاست و هر از گاهی چنان‌که تو گویی آنجا نیست. عادت داریم بگوییم «این لیوان خالی است.» به‌جای اینکه بگوییم پر از هواست. در نتیجه دنیای اطراف خود را «تقریبا خالی» تصور می‌کنیم، جز چند چیز در اینجا و آنجا، یا آن را «کاملا پر» از هوا تصور می‌کنیم. در نهایت، ارسطو و نیوتن درگیر متافیزیک عمیق نمی‌شوند: آن‌ها صرفا از دو شیوه شهودی و نبوغ‌آمیز مشاهده دنیای اطراف ما بهره می‌برند _ به حساب آوردن یا نیاوردن هوا _ و فضا را به شیوه خود تعریف می‌کنند.

این‌کتاب با ۱۶۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...