کتاب «اسب کربلا: زیست مذهبی مسلمانان در هند» [Horse of Karbala: Muslim devotional life in India] اثر دیوید پینالت[David Pinault] از مجموعه مطالعات فرهنگی شیعه منتشر شد.

اسب کربلا: زیست مذهبی مسلمانان در هند [Horse of Karbala: Muslim devotional life in India]  دیوید پینالت[David Pinault]

به گزارش کتاب نیوز کتاب «اسب کربلا: زیست مذهبی مسلمانان در هند» اثر دیوید پینالت با ترجمه‌ی طاها ربانی توسط نشر آرما منتشر شد. این کتاب هفدهمین عنوان از مجموعه «کتابهای سرو» است که زیر نظر محسن‌حسام مظاهری منتشر می‌شود.

نسخه اصلی این کتاب در سال 2001 میلادی توسط انتشارات پالگریو مکمیلان و در لندن منتشر شده است.

در بخشی از مقدمه‌ی کتاب آمده است:

در این کتاب، توجه خود را به‌طورخاص به سه مبحث اختصاص داده‌ام. در اولین مبحث به این نکته پرداخته‌ام که جوامع مسلمان امروزی در مقایسه با گذشته چگونه سنت‌های مذهبی شیعی را پیاده می‌کنند و چه اصلاحاتی در آن‌ها ایجاد کرده‌اند. در بخشی از این جستجو، درون‌مایه‌ی سنت‌های مکتوب قدیمی را پژوهیدم و به این نکته توجه کردم که چگونه این درون‌مایه‌ها در شعرهای محلی و رسم‌های دینی امروزی متجلی می‌شوند. در مبحث دوم به چیزهایی پرداخته‌ام که آن‌ها را نقاط هم‌گرایی میان درک مذهبی اسلامی و درک مذهبی مسیحی می‌بینم، یا به‌صورت مشخص‌تر، میان زندگی آیینی مسلمانان شیعه و زندگی آیینی پیروان کلیسای کاتولیک. من این مبحث را فقط به این خاطر در این کتاب نگنجانده‌ام که شعائر شیعی برای بعضی از خوانندگانی که پیشینه‌ی غیراسلامی دارند قابل فهم‌تر شود، بلکه این کار را به این خاطر نیز کرده‌ام که به پیروان سنت‌های اسلامی و مسیحی راهی را نشان دهم که از همدیگر چیزهایی یاد بگیرند. در جاهای مختلفی از این کتاب، و به‌خصوص در فصل آخر، درباره‌ی این حرف می‌زنم که این امکان فراهم است که اسلام و مسیحیت، که به همراه یهودیت میراث مشترک ابراهیمی دارند، بتوانند در قرن بیست‌ویکم در کارهای معنوی با هم همکاری داشته باشند. در آخر، در این کتاب، تلاش کرده‌ام تجربیات خودم را در مقام فردی آمریکایی که در هند درباره‌ی جوامع شیعه تحقیق می‌کند به خوانندگان منتقل کنم.

[کتاب «اسب کربلا: زیست مذهبی مسلمانان در هند» در 400صفحه و با قیمت 70هزارتومان توسط نشر آرما (کتابهای سرو) منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...