کتاب «پدر، پسر، روح‌القدس» نوشته «محمدرضا زائری» در حالی در نمایشگاه کتاب عرضه ‌شد که جلد اولیه کتاب با وجود داشتن مجوز تغییر کرده و جلدی ساده جای آن را گرفته است.

به گزارش کتاب نیوز طرح جلد اولیه‌ی کتاب حساسیت برانگیز شد و علی رغم کسب مجوز، تغییر کرد.

پدر پسر روح القدس محمد رضا زائری

«پدر، پسر، روح‌القدس» مجموعه‌ای است از یافته‌ها و پژوهش‌های محمدرضا زائری در مواجهه با مسیحیانی که اشعاری در مدح امام علی و امام حسین(ع) سروده‌اند.

زائری که در مقدمه این کتاب، از علاقه خود به ادبیات عرب از کودکی اشاره می‌کند،‌ در میان سروده‌های بولس سلامه، جرج شکور، جوزف هاشم، سلیمان کتانی و جورج زکی‌الحاج، به رشته تحصیلی خود در دانشگاه فرانسوی بیروت که روابط اسلام و مسیحیت بود، نزدیک شد و آن را درمتن مردم لبنان زندگی کرد.
 
کتاب «پدر، پسر، روح‌القدس» نیز حاصل زندگی در بافت فرهنگی و اجتماعی لبنان و در میان مسیحیان و مسلمانان این کشور است و زائری در این کتاب به نمود و بازنمایی علاقه شاعران و نویسندگان مسیحی عرب‌زبان به امیرالمومنین و امام حسین علیهم السلام پرداخته است.


در این کتاب با دیدگاه شاعران مسیحی عرب‌ زبانی که در مدح امام علی(ع) و حسین‌بن‌علی(ع)شعر سروده‌اند و علاقه آنان به بزرگان اسلام آشنا می‌شویم. 
 
زائری با اشاره به زندگی‌نامه تک تک شاعران مذکور، برخی از اشعار آنان را که ملهم از زندگانی امیرالمومنین و سیدالشهدا و در ستایش آنان نوشته شده، آورده است.

از این افراد همچنین می‌توان به نویسنده و هنرمند مشهور و نامدار لبنانی "جبران خلیل جبران" اشاره کرد که با انتشار کتاب " پیامبر" به شهرت رسید. کتابی که همچنان جزو پرفروش ترین کتابهای جهان است.
 
یادآور می‌شود، پیش از این کتاب «ثارالله» و مجموعه شش جلدی «عاشورا نامه» توسط انتشارات خیمه منتشر شده بود.

زائری کتاب خود را به استاد قدیمی‌اش، نویسنده و استاد دانشگاه دکتر سید عبدالمجید حیرت سجادی تقدیم کرده است که در سالهای نوجوانی به او ادبیات فارسی درس می داده است.

محمدرضا زائری متولد کرمان است و دارای کارشناسی فقه و حقوق اسلامی، کارشناسی ارشد در فلسفه و حکمت اسلامی و همچنین کارشناسی ارشد روابط اسلام و مسیحیت و دکترای ادیان است. وی از چند سال‌ پیش در لبنان به تحصیل و پژوهش می‌پردازد.

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...