دموکراسی در آزمون زمان | ایبنا


فرانسیس فوکویاما [Francis Fukuyama] یکی از تأثیرگذارترین متفکران سیاسی معاصر است که آثارش، به‌ویژه «پایان تاریخ و انسان واپسین» جهانیان را به بازاندیشی در مورد ماهیت دموکراسی و لیبرالیسم واداشته است. فوکویاما، با بهره‌گیری از فلسفه سیاسی و تحلیل تاریخی، بر این باور است که دموکراسی لیبرال به‌عنوان نقطه پایانی تکامل ایدئولوژیک بشر ظهور کرده است. جایگاه او در جهان اندیشه سیاسی، به‌ویژه در نقد و تبیین مفاهیم لیبرالیسم، حقوق بشر و حکمرانی، موجب شده که آثارش نه تنها در دانشگاه‌ها و محافل علمی، بلکه در سیاست و رسانه‌ها نیز بازتاب گسترده‌ای داشته باشد.

خلاصه لیبرالیسم و ناراضیانش» [Liberalism and its discontents

فوکویاما در طول دهه‌ها، با مواجهه با تحولات جهانی مانند حملات ۱۱ سپتامبر، جنگ‌های افغانستان و عراق و بحران مالی ۲۰۰۸، بازنگری‌هایی در دیدگاه‌های اولیه خود انجام داده است. او از حمایت‌های اولیه خود از نئوکان‌ها فاصله گرفته و با تحلیل رشد اقتدارگرایی در جهان، چالش‌های پیش روی لیبرالیسم را به‌طور شفاف مطرح کرده است.

کتاب «لیبرالیسم و ناراضیانش» [Liberalism and its discontents] در سال ۲۰۲۲ منتشر شد و در قالبی کوتاه و خواندنی، به بررسی بحران‌ها و چالش‌های لیبرالیسم پرداخته است. فوکویاما در این اثر، ضمن نقد چپ و راست سیاسی، به دفاع از ارزش‌ها و اصول بنیادین لیبرالیسم می‌پردازد و تلاش می‌کند راهکارهایی برای بازسازی و احیای آن در قرن بیست و یکم ارائه دهد. این کتاب با ترجمه رحمن قهرمان‌پور از سوی نشر روزنه منتشر شده است. این مترجم پیشتر نیز آثار دیگری از فوکویاما از جمله «هویت» و «نظم و زوال سیاسی» ترجمه کرده بود.

فوکویاما در کتاب خود اشاره می‌کند که لیبرالیسم کلاسیک، که پس از جنگ‌های مذهبی و ملی‌گرایانه اروپا شکل گرفت، سیستمی برای اداره جوامع متنوع است و بر اصول بنیادی برابری و حاکمیت قانون بنا شده است. این نظام، حقوق افراد را برای پیگیری خوشبختی شخصی بدون مداخله دولت تضمین می‌کند.

با این حال، لیبرالیسم همواره نتوانسته به تمام آرمان‌های خود دست یابد. در آمریکا، بسیاری از مردم برای قرن‌ها از برابری قانونی محروم بوده‌اند و تعریف انسان کامل و دارای حقوق برابر تنها اخیراً شامل زنان، آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، افراد LGBTQ+ و گروه‌های دیگر شده است. فوکویاما نشان می‌دهد که در چند دهه اخیر، اصول لیبرالیسم توسط جناح‌های سیاسی به افراط کشیده شده‌اند: نئولیبرال‌ها آزادی اقتصادی را به منزله هدف نهایی تلقی کرده‌اند و پیشروان چپ هویت گروهی را بر انسانیت مشترک مقدم دانسته‌اند. نتیجه این رویکردها، به گفته فوکویاما، شکاف در جامعه مدنی و تهدیدی فزاینده برای دموکراسی بوده است.

چالش‌های راست سیاسی نیز به روشنی مطرح می‌شوند: اقتدارگرایانی چون پوتین، شی جین‌پینگ و اردوغان قدرت جهانی را به چالش کشیده‌اند و جریان‌های پوپولیستی راست و چپ نیز نفوذ قابل توجهی در سیاست غربی داشته‌اند. اقدامات دولت‌ها در دوران پاندمی، مانند رعایت فاصله اجتماعی، واکسیناسیون و استفاده از ماسک، توسط راست‌های افراطی به عنوان نشانه‌های کنترل پنهان نخبگان تعبیر شد.

از سوی دیگر، چپ پست‌مدرن معتقد است نابرابری و بی‌عدالتی نه نقص لیبرالیسم، بلکه بازتاب قدرت‌های ساختاری است که در بنیان‌های اجتماعی تعبیه شده‌اند. فوکویاما در تحلیل خود، نظریه انتقادی از مارکوزه تا فوکو را مرور می‌کند و نشان می‌دهد که برخی اصول لیبرالیسم، مانند خودمختاری فردی و تحقق خویشتن، به دام سیاست هویتی افتاده‌اند که فرد را در گروه‌های سفت و سخت تعریف شده بر اساس نژاد، جنسیت یا گرایش جنسی قرار می‌دهد. این نوع تحلیل، اگر به افراط برسد، به آزادی منجر نمی‌شود بلکه لایه‌های عمیق‌تر سرکوب را نمایان می‌سازد و فکر فردی را به توهمی تبدیل می‌کند.

لیبرالیسم و ناراضیانش رحمان قهرمانپور

با وجود تمامی انتقادات، فوکویاما معتقد است که لیبرالیسم همچنان یک نیروی ضروری برای جامعه بشری است و باید بازنگری، بازسازی و تقویت شود. او می‌گوید موفقیت‌های لیبرالیسم باعث خودکامگی و رکود آن شده و بسیاری از گروه‌ها از پیشرفت‌های دموکراسی عقب مانده‌اند. اصول لیبرالیسم، با تمرکز بر برابری حقوق فردی، قانون و آزادی، باید با توجه به عدالت اقتصادی و اجتماعی بازتعریف شوند.

فوکویاما پیشنهاد می‌کند که لیبرالیسم جدید باید نه تنها به تنظیم و محدود کردن قدرت شرکت‌ها بپردازد، بلکه سرمایه اجتماعی حاصل از توزیع مجدد منابع و کاهش نابرابری‌ها را نیز ارج نهد. چنین رویکردی می‌تواند جامعه مدنی را احیا کرده و دموکراسی را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مقاوم سازد.

کتاب «لیبرالیسم و ناراضیانش»، با نثری شفاف و تحلیلی، تصویری واقعی از بحران‌های لیبرالیسم در جهان امروز ارائه می‌دهد. فوکویاما، با ترکیب تجربه علمی و تحلیل تاریخی، نشان می‌دهد که لیبرالیسم نیازمند بازاندیشی و تقویت است تا بتواند ارزش‌های بنیادین خود را در دنیای پیچیده و متغیر قرن بیست و یکم حفظ کند. این اثر، برای پژوهشگران، سیاستمداران و علاقه‌مندان به فلسفه سیاسی، نقطه شروعی ضروری برای بازنگری در مفاهیم آزادی، برابری و حقوق بشر محسوب می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...