نگاهی به کتاب ناصح کامگاری | هنرآنلاین


کتاب «سه نمایشنامه جانوری» به نویسندگی ناصح کامگاری در نشر دایره سفید به چاپ رسیده است. این کتاب شامل سه نمایشنامه برای رده سنی کودکان و نوجوانان است. نمایشنامه نخست با نام «شیری که می‌غرید» اقتباسی است از داستان «لافکادیو» نوشته سیلور استاین؛ اما «شیری که می‌غرید» با روایت کامگاری توسط دو دلقک آغاز می‌شود.

سه نمایشنامه جانوری ناصح کامگاری

در این نمایشنامه روی خط سیر تحول شخصیتی شیر تاکید شده است. به‌طوری که شیر پس از زندگی در جنگل وارد زندگی شهری می‌شود و مشهور و معروف می‌شود و تمول مالی پیدا می‌کند، ولی وقتی از شهر دلزده می‌شود و می‌خواهد به جنگل بازگردد، دیگر جایگاه خود را در آنجا نمی‌یابد. (شیری که می‌غرید) مفهوم از خود بیگانگی و استثمار سرمایه‌داری را خاطر نشان می‌کند و از این نظر قابل تامل است که مخاطب بزرگ‌سال را نیز که اغلب در سالن‌های تئاتر کنار فرزندان هستند، مورد توجه قرار می‌دهد.

بی‌گمان این روزها در فضای مجازی کودکان و نوجوانانی را دیده‌اید که مانند شخصیت شیر نوشته شده توسط نویسنده سودای ثروتمند شدن دارند. زیرا کودکان مستقیم یا غیرمستقیم تحت‌تاثیر بزرگ‌سالان قرار دارند. رفتار و کردار و گفتار آنان را تقلید می‌کنند و ناخواسته وارد دغدغه‌هایی می‌شوند که دوران کودکی‌شان را تباه می‌کند. درست مثل سرنوشت شیری که می‌غرید که با ورود به دنیای شهری و پوشیدن لباس‌های انسان‌ها، غرش و قدرت خود را از دست می‌دهد.

این نمایشنامه قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای برای اجرا دارد. از صحنه‌ای تقریبا خالی آغاز می‌شود و با روایت دلقک‌ها طراحی‌صحنه شکل می‌گیرد. قابلیت سایه بازی و استفاده از عروسک فضای تصویری و نمایشی را گسترده و امکان اجرا را منوط به شکوفایی خلاقیت گروه کارگردانی می‌کند.

دومین نمایشنامه کتاب، «گنجشکک آشتی‌جو» داستان بسیار زیبایی با محوریت عشق دارد و خواننده را به یاد نمایشنامه «رومئو و ژولیت» می‌اندازد. مشکین و موچک مورچه‌هایی عاشق و معشوق هستند ولی پدرهایشان به‌سبب تعلقات نژادی، جنگ افروزی و رقابت تسلیحاتی، دنیای این عشق را سیاسی کرده‌اند و رضایت به این وصلت نمی‌دهند. گنجشک همان‌طور که از نام نمایش پیداست هنرمند آوازخوانی است که تلاش می‌کند این وصلت را محقق کند. در این بین نویسنده انواع عشق‌های کذایی را نشان می‌دهد؛ قورباغه‌ای که عاشق توپی شده یا ماهی خودبینی که عاشق تصویر خودش در آب شده و... گنجشک در پیچ و خم ماجرا در صدد ایجاد صلح است.

یکی از بارزترین نکات این نمایشنامه دیالوگ‌نویسی بر اساس شخصیت جانوران است. قورباغه‌ای که نامش سبزک است با تاکید برخی حروف شخصیتش را به زیبایی نشان می‌دهد. تکرار حرف «ر» و «غ» در کنار آوای کلمات، هارمونی و ترکیب زیبایی به وجود می‌آورد. یا لیزک که نام شخصیت ماهی است، لحن و گفتار کوچه بازاری و لوتی مرامی دارد و در انتها لحن و بیانش را با تمرین تصحیح می‌کند.

نمایشنامه پایانی کتاب، با عنوان «شبنمی در اقیانوس» ماجرای تنهایی و عشق یک طرفه ماهی و غولی به نام هیبت را روایت می‌کند. ماهی در برکه‌ای تنها افتاده است و غول او را در کاسه دستانش و در مسیری پر خاروخس به دریا می‌رساند. ماهی یک روز برای تخم‌ریزی بر می‌گردد در حالی که بزرگ و پر هیبت شده و غول با این‌که بزرگ شده جثه‌ای کوچک در برابر او دارد.

نمایشنامه مانند دو دیگر نوشته‌های این مجموعه استعاری و پر رمز و راز است، خلاقانه و زیبا نگارش شده و خصایص انسانی را با زبان جانوران بیان می‌دارد. شبنمی در اقیانوس از زیبایی‌های درونی سخن می‌گوید. از رفتن و در حرکت بودن تا ذهن کودک و نوجوان را با خیال و تصویر همراه کند. پر پیداست متن توانایی اجرا با شیوه‌های متعدد کارگردانی را دارد و برای اجرا متنی کامل و کم نقص است.

«شبنمی در اقیانوس» با مفهوم سواستفاده از عشق و علاقه فرد عاشق و جفا پیشگی، مانند متونی چون «شازده کوچولو» دوسنت اگزوپری یا «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی علاوه بر این‌که به‌ظاهر مناسب برای مخاطب کودک و نوجوان است برای مخاطبان بزرگ‌سال هم قابل تامل است.

ناصح کامگاری بار دیگر با «سه نمایشنامه جانوری» نشان داد ادبیات نمایشی جای بسیاری برای خلاقیت و نوآوری دارد و می‌توان استفاده از کلمات کم کاربرد را برای غنای ادبیات استفاده کرد حتی اگر مخاطب آن کودک و نوجوان باشد».

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...