شانزده مقاله که باید برای شناخت بحران خواند | الف
قدرت پیشبینی، قدرتی وسوسه برانگیز و رؤیایی برای انسانهاست. امروزه دیگر همچون گذشته خبری از پیشبینی و پیشگویی به روش غیبگویی نیست، بلکه پیشبینیهایی که از جهان میشود، با استفاده از دادهها، اطلاعات، شرایط و واقعیتها است. کتاب «از سقوط مالی تا رکود اقتصادی» [گردآوری و ترجمه پرویز صداقت] بحث جذابی از امکان پیشبینی وضعیت آیندهی جهان کنونی است.
امروزه در اکثر کشورهای دنیا نظام سرمایهداری برقرار است. به نظر میرسد که این نوع نظام، با کوچک کردن دولت تا حد ممکن و آزاد گذاشتن بازارها در حد نهایی آن، عملکرد قابل قبولی از خود نشان میدهد. کشورهای پیشرفته، درآمد سرانهی قابل توجهی دارند و توانستهاند با برقراری بیچون و چرای نظام سرمایهداری، رفاه زیادی را برای مردم خود تامین نمایند. نظام سرمایهداری اولویت رشد کشورها را در افزایش سرمایهگذاری میبیند و نهایت سعی خود را میکند تا سرمایهدار بتواند به کسب و کار بپردازد تا از این راه تولید افزایش یافته و درآمدی نصیب کارکنان و ذینفعان آن، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، گردد. اما همانگونه که تمامی نظامهای منقرض شدهی دنیا، روزی عملکرد بسیار خوبی داشتهاند، این نوع نظام نیز قطعا خالی از اشکال نیست و ایرادات جدی آن تنها زمانی آشکار خواهد شد که دیگر برای نجات نوشدارو هم اثری ندارد.
بحران بزرگ مالی ۲۰۰۸ زنگ خطری برای نظام سرمایهداری بود. بحرانی که آلن گریسپن، رییس پیشین فدرال رزرو، در مورد آن گفته بود: «از آن رخدادهایی است که ممکن است هر صد سال یک بار رخ دهد» این بحران نشانههای بسیار زیادی را برای بررسی و کنکاش در اختیار محققین و متفکران قرار داد تا بتوانند از نگاه به سطح شفاف و زیبای بازارهای آزاد رها شوند و واقعیتهای زیرین جامعهی جهانی را، آنگونه که هست ببینند.
«از سقوط مالی تا رکود اقتصادی» مجموعهی مقالاتی است که به دنبال یافتن ضعفهای جهان سرمایهداری و نشان دادن آنها، پیش از فروپاشی هستند. این اشارات در نهایت به دو نتیجه خواهد انجامید یا کشورها از آنها پند میگیرند و خود را اصلاح مینمایند، و یا محکوم به نابودی شده و جهان نوینی از بطن آن متولد میشود. نویسندگان نامی این مقالات در سرتاسر دنیا و به ویژه در ایالات متحده، کاملا شناخته شده میباشند. آنها در مقالات و کتب بیشماری که نگاشتهاند، نهایت سعی خود را در شفاف نمودن اوضاع مهآلود اقتصادی جهان میکنند و در این راه تا حدودی موفق شدهاند و طرفدارانی برای خود یافتهاند تا مسیرشان ادامه یابد.
با جستجو در وضعیت دنیای سرمایهداری پس از بحران ۲۰۰۸، نشانههای زیادی از تکرار تاریخ دیده میشود. تفکرات نویسندگان این مقالات، نقطهی مشترکی با یکدیگر دارند که هریک از آنها به زبان و شیوهی خود دست به تحلیل و تفسیر آن میزنند. نگاه از جنبههای گوناگون به بحران مالی اخیر که روشنگر واقعیت سرمایهداری است، برای هیچ خوانندهای خالی از لطف نخواهد بود. بهخصوص نمونههای تاریخی که کمتر به آنها اشاره میشود، بسیار گیرا هستند.
جوانی اریگی (۱۹۳۷ ـ ۲۰۰۹)، اقتصاددان سیاسی و جامعهشناس، و یکی از برترین چهرههای گرایش فکری موسوم به «سیستم جهانی» است. اریگی، موضوع بحران مالی جهان را به زیبایی میشکافد و نمونههای تاریخی متعددی برای آن نشان میدهد. وی سیر حرکت تاریخ را به خوبی دنبال مینماید و با مدل سازی زیبا و بینظیر خود، نشان میدهد که آنچه ما آن را رخدادی نادر میبینیم، هر صد سال یکبار ممکن است رخ دهد، این روند برای تاریخِ جهان پروسهای تکراری است. آنچه که اقتصاد لیبرالی به جامعه تحمیل نموده است، علاوه بر ظاهر فریبندهی آن، تضاد طبقاتی عمیق، استثمار پنهان و از میان رفتن ارزشهای انسانی است. وی با تقسیمبندی تاریخ به قرنهای طولانی، نشان میدهد که ما به سرعت در جهت پایان قرن طولانی بیستم در حال حرکت هستیم و آنچه که ما را مجزا از قرون پیش مینماید، پیچیدهتر بودن سیستمیاست که نظارهگر فروپاشی آن هستیم.
جوزف استیگلیتز، قائم مقام پیشین بانک جهانی، رییس مشاوران اقتصادی بیل کلینتون و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۱، یکی از مطرحترین منتقدان سیستم اقتصادی حاکم بر جهان است. وی معتقد است که تاثیر بحران مالی بر بنیادگرایی بازار همچون تاثیری است که سقوط دیوار برلین بر کمونیسم داشت. طی ۳۰ سال گذشته، اقتصادهای مبتنی بر بازار با بیش از ۱۰۰ بحران مواجه شدهاند. از این رو استیگلیتز معتقد است با اینکه سرمایهداری بهترین سیستم اقتصادی است که انسان تاکنون تجربه کرده است، اما نمیتوان مدعی بود که در اقتصاد ثبات ایجاد میکند. بنابراین تنظیم و نظارت دولت، بخش ضروری برای کارکرد اقتصاد بازار است.
وی در مقالهی خود با عنوان «اقتصاد را نجات دهیم نه وال استریت را» با نشان دادن مسیر درست، امکان بازگشت اعتماد دوباره به آمریکا و دور شدن از مسیر تباهی آن را نشان میدهد. استیگلیتز در مقدمهی سقوط آزاد که آخرین کتاب وی و در زمرهی پرفروشترین کتب اقتصادی سالهای اخیر است، به وضوح مثال نقض خودتصحیح بودن بازارها را به مخاطب نشان میدهد. گواه مدعای او بحران مالی ۲۰۰۸ است که در آن میلیونها نفر در سرتاسر جهان شغلهایشان را از دست دادند - تنها ۲۰ میلیون نفر در چین- و صدها میلیون نفر به ورطهی فقر افتادند. وی به دنبال ریشههای بحران میگردد و آنچه را که اقتصاددانان بنیادگرا، بدیهی میپندارند، با دلیل و شاهد نقض میکند.
امانوئل والرشتاین یکی از بزرگترین متفکران سوسیالیست قرن ۲۱ است. وی به عنوان یک جامعهشناس، رویکرد عمومی را به راه انداخت که در نهایت به ظهور «سیستم جهانی» منجر گردید. وی در مقالات خود در این کتاب به چرخههای کندراتیف و چرخههای هژمونی اشاره میکند که مانند چرخههای تجاری اقتصاد در حال نوسان سینوسی هستند. تفاوت آنها در این است که طولانی مدت میباشند و ۵۰ تا ۶۰ سال به طول میانجامند. در چرخهی کندراتیف اقتصاد جهان هر ۵۰ تا ۶۰ سال در رکود و رونق قرار میگیرد. در چرخههای هژمونی قدرتهای دنیا صعود و افول مینمایند که حتی بلند مدتتر از چرخههای کندراتیف هستند. با توجه به اثبات وجود چنین چرخههایی، والرشتاین بیان میکند که در دورهی بحران اخیر، روند نزولی این چرخهها سرعت بیشتری نیز به خود گرفته است که باعث تغییر قطب قدرت جهان خواهد شد.
وی به پیشبینیهای کوتاه مدت و میان مدتی برای اقتصاد دست میزند که جسارت و جرأت این نویسندهی برجسته را نشان میدهد. برای مثال کاهش ارزش دلار، خروج نیروهای آمریکا از عراق و افغانستان، کودتای نظامی در عربستان و بسیاری از پیشبینیها دربارهی ایران و خاورمیانه، از جمله پیشبینیهای کوتاه مدت والرشتاین میباشند. آنچه برای میان مدت پیشبینی میشود، نظامی پیچیدهتر، مخوفتر و بهتر از سرمایهداری کنونی در جهان است که با فروپاشی سرمایهداری، قدرت خواهد گرفت.
مکتب مانتلی ریویو اصطلاحا به دیدگاههای نویسندگان ثابت این ماهنامه گفته میشود که متاثر از تحلیل پل سوییزی، پل باران و هری مگداف از سرمایهی انحصاری پیشرفته، گرایش رکودی حاکم بر آن و سلطهی سرمایهی مالی به تبیین بحران کنونی دست زدهاند. ویلیام تب، متخصص اقتصاد سیاسی و علوم اجتماعی و استاد ممتاز کویینز کالج و نویسندهی هفت کتاب مهم در زمینهی اقتصاد سیاسی است. وی معتقد است که چهار حوزهی بحران در نظام معاصر به عنوان مهمترین عناصر تناقضزا باید مورد بررسی قرار گیرند.
این چهار بحران عبارتند از: مالیگرایی و بحران مالی، بحران امپریالیسم به رهبری آمریکا، رشد کانونهای جدید قدرت و استفاده از منابع، توزیع نامتوازن ضرورتهای زندگی و الگوی رشد ناپایدار. این چهار حوزه با تحلیل دقیق و در عین حال موجزی که نویسنده با ظرافت خاصی به شرح آنها میپردازد، تعیینکنندهی آیندهی نهچندان دور جهان هستند. سودی که پیچیدگی مالی، بدون ارزش افزودهی تولید ایجاد مینماید، به مرور تبدیل به حباب شده و با ترکیدن پی در پی حبابها، بیثباتی در اقتصاد ایجاد میشود. ویلیام تب نیز مانند دیگر نویسندگان مقالات حاضر در کتاب، معتقد است که آمریکا با ایجاد سلطهی بی حد و حصر خود و انتخاب سیاستهای نادرست بینالمللی، زمینهی انتقال قدرت را فراهم آورده است و اکنون زمان تحویل قدرت فرا رسیده است.
پیشبینی میشود که کشورهای گروه هفت در آینده، برزیل، چین، هند، اندونزی، مکزیک، روسیه و ترکیه خواهند بود که از گروه هفت کنونی حدود ۲۵ درصد بزرگتر شوند و محرک اقتصاد جهانی باشند. آنچه که مسلم به نظر میرسد، جهان راه ثبات را در پیش نگرفته و بزودی همه چیز تغییر خواهد کرد. به علاوه، روند رشد کنونی با مصرف بیش از حد طبیعت و آلودگی بینهایتی که ایجاد کرده است، روند باثباتی نیست و روزی فرا خواهد رسید که باعث ایجاد بحرانهای جدیتری خواهد شد.
جان بلامی فاستر، سردبیر مانتلی ریویو، یکی دیگر از نویسندگان مقالات این کتاب است. وی متخصص اقتصاد سیاسی، استاد جامعه شناسی در دانشگاه اورگان و جامعهشناس میباشد. فاستر نیز هشدارهای متعددی در زمینهی مالیگرایی میدهد و بیان میکند که شکوفایی مالی با رکود در اقتصاد واقعی همراه است وآنچه که به صورت کیمیاگرانهای باعث ایجاد سود میگردد، باعث تشکیل حباب میشود که روزی خواهد ترکید و باعث بروز بحران میگردد. وی مراحل پنجگانهی حباب را ارائه میدهد که به زبان بسیار زیبایی، آنچه را که باعث ایجاد حباب میشود را تشریح مینماید.
مقالات زیبای نویسندگان سرشناس دیگری نیز در این کتاب گردآوری شدهاند که مجال اشاره به همهی آنها وجود ندارد. انور شیخ، اقتصاددان دگراندیش آمریکایی پاکستانی تبار، نگاه متفاوتی به بحران اقتصادی ۲۰۰۸ میاندازد و انباشت سرمایه را مقصر ایجاد بحران میداند. دیوید هاروی به عنوان یکی از مهمترین نظریهپردازان علوم اجتماعی، به ریسک سیستمی اقتصاد سرمایهداری اشاره میکند و به تشریح اقتصادی/ اجتماعی زیبایی از بحران میپردازد.
در مجموع میتوان گفت که پرویز صداقت، مقالات اثرگذاری را در این زمینه گردآوری نموده و با ترجمهی روان خود، اثری قابل قبول را در کتاب «از سقوط مالی تا بحران اقتصادی» ساخته است. هر یک از نویسندگان با وسواس انتخاب شده و در کنار یکدیگر سیر کاملی از نظریات منتقدان سرمایهداری و نئولیبرالیسم را بوجود آوردهاند. همچنین یادداشتهای جامع مترجم در پایان هر مقاله، بیشتر به غنای این اثر افزوده و خوانش آن را برای خواننده دلپذیرتر کرده است. با توجه به اینکه کتب اقتصادی آکادمیک در دانشگاههای ایران و جهان، تحت سیطرهی تقریبا کامل تفکرات نولیبرالی میباشند، به نظر میرسد که خواندن این کتاب مختصر، بسیار مفید خواهد بود و باعث آشنایی با انواع نگاهها و نظراتی میگردد که شاید در شلوغی تبلیغات هیجان انگیز سرمایهداری نادیده گرفته شوند.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............