درک یک متن دشوار فلسفی | هم‌میهن


کتاب «اخلاق اسپینوزا»، یکی از دشوارترین متون کلاسیک است. از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین آثار فلسفه غرب، اثر باروخ اسپینوزا، فیلسوف عقل‌گرای قرن هفدهم که تصویری منسجم از واقعیت هستی و راهنمایی برای معنای زندگی اخلاقی ارائه می‌دهد. این کتاب که اندکی پس از مرگ اسپینوزا منتشر شد، بدون شک بزرگترین اثر اوست. باروخ اسپینوزا (Benedict de Spinoza) که فیلسوفی یهودی‌تبار بود، با اندیشه‌های خود انقلابی در دنیای فلسفه ایجاد کرد و تاثیر بسزایی بر فلسفه‌ی پس از خود بر جای گذاشت. فیلسوفانی که بعد از اسپینوزا زیسته‌اند معمولاً اندیشه‌های او را با تفاسیر متفاوتی سنجیده‌اند.

جِی. تامس کوک [J. Thomas Cook] اخلاق اسپینوزا؛ راهنمای خواننده» [Spinoza's Ethics : a reader's guide]

او در کتاب اخلاق (Ethics)، کلیات نظام فلسفی را با بعضی از نتایج علوم جدید دوران خود ترکیب کرده و برداشت مذهبی و اخلاقی خود را که هدف غایی کتاب است، ارائه می‌‌دهد. برخی از فلاسفه کتاب اخلاق را عمیق‌ترین و پرمحتواترین اثر اسپینوزا می‌دانند و معتقدند که این اثر منتخبی از تمام افکار و آرای فلسفی این فیلسوف بزرگ است.

بسیاری از فیلسوفان بزرگ جهان بعد از اسپینوزا مانند اینشتین، هگل و... کتاب اخلاق را کتاب فلسفی مورد توجه خود برمی‌شمارند. این اثر که یکی از مشهورترین آثار فلسفی جهان است به روش اقلیدسی به نگارش درآمده و در آن به‌طور تاثیرگذار و موجز از اخلاق سخن گفته می‌شود و عقاید نویسنده در مورد خدا و جهان هستی را شرح می‌دهد. اسپینوزا براساس اندیشه‌های خود ماهیت خدا، ذهن، عواطف، اسارت انسان به احساسات و قدرت درک را شرح می‌دهد. اسپینوزا در این کتاب از روش هندسی برای اثبات قضایا و حل‌مسائل استفاده کرده است؛ هرچند انتظار می‌رود موضوع کتاب اخلاق باشد اما تنها در فقراتی از بخش‌های سوم، چهارم و پنجم به اخلاق پرداخته ‌شده ‌است. به‌همین‌دلیل برخی این نام را مناسب نمی‌دانند.

در مقابل، برخی دیگر معتقدند از آنجا که اسپینوزا در آثار خود در‌ پی‌رسیدن به کمال و سعادت نهایی است، به‌همین‌دلیل نام اثر را اخلاق گذاشته است. کتاب اخلاق اسپینوزا یکی از شاهکارهای بلامنازع فلسفه‌ی مدرن متقدم است. اسپینوزا، به‌دیده‌ برخی بت‌شکن نستوه و به‌دیده‌ی برخی بت‌گر سرمست، در کتاب نه‌چندان مطول اخلاق شرحی آیین‌ستیز از خدا، نگرشی نوین در باب نسبت ذهن و جسم، نظریه‌ای نظام‌مند درباره‌ عواطف و قواعدی برای فضیلت و سعادت بشری به دست می‌دهد. در حوزه اخلاقی هدف اسپینوزا این است که یک ساختار اخلاقی بنا کند و در پی آن دستوری به شما می‌دهد که بسیار حکیمانه و جذاب است و حاوی چند پارامتر اخلاقی است که رنگ و بوی دکارتی دارد؛ یعنی بنیاد حرف به‌نحوی متعلق به دکارت است. اما آن‌گونه که اسپینوزا آنها را سامان داده و بیان کرده، باید نامش را فلسفه اسپینوزایی گذاشت. این ساختار اخلاقی به این صورت است که دو عاطفه «لذت» و «درد» عواطف اصلی تعیین‌کننده شخصیت انسان هستند. البته این حرف‌ها بعداً توسط دیگران هم تکرار شد، «جرمی بنتام» در انگلستان قرن نوزدهم به زبان دیگری و متناسب با مذاق انگلیسی‌ها این حرف را تکرار کرد. اینکه لذت و درد پایه رفتار اخلاقی است نیز در قدیم توسط رواقی‌ها گفته شده بود. به‌نظر اسپینوزا، رابطه لذت و درد رابطه مثبت و منفی است یعنی دردمندی و متألم‌بودن یک جنبه منفی است. حرف اسپینوزا این بود که وضع روح انسان از لحاظ لذت و درد خنثی نیست.

واقعیت این است که اخلاق یکی از شاهکارهای مسلم فلسفه مدرن اولیه است. اسپینوزا در کتاب اخلاق خود، روایتی غیرمتعارف از خدا، نسخه‌ای بدیع از رابطه ذهن و بدن، نظریه‌ای سیستماتیک از احساسات و نسخه‌ای مفصل برای فضیلت و برکت انسانی به خواننده ارائه می‌دهد. کتاب «اخلاق» بسیار بحث‌برانگیز بود که در زمان حیات او منتشر شد، پس از مرگ او به‌طور مخفیانه توسط دوستان اسپینوزا چاپ شد. امروزه اخلاق در کلاس‌های دانشگاه به‌عنوان اثری نمونه از خردگرایی مدرن اولیه مورد مطالعه قرار می‌گیرد. جِی. تامس کوک [J. Thomas Cook] در کتاب «اخلاق اسپینوزا؛ راهنمای خواننده» [Spinoza's Ethics : a reader's guide] پس‌زمینه‌ی تاریخی و فلسفی نگارش کتاب و مضامین مهم آن را توضیح می‌دهد.

سپس با ارجاع مدام به متن فیلسوف می‌کوشد خواننده را به فهمی روشن از آن برساند و در نهایت درباره‌ی تأثیر این اثر فلسفی کلاسیک بر فیلسوفان دیگر سخن می‌گوید. کتاب راهنمای حاضر، دریچه‌ی مناسب برای ورود به جهان جذاب اخلاق را به روی همه‌ی دانش‌آموزان فلسفه و الهیات می‌گشاید. واقعیت این است که برای خواننده تازه‌کار یا کسی که با اسپینوزا و فلسفه‌اش آشنایی ندارد خواندن این کتاب دشوار است. براین‌اساس کتاب راهنمای خواننده اخلاق اسپینوزا کمک می‌کند تا به فهم‌پذیری آسان‌تر آن کمک کند بدون اینکه دچار ساده‌انگاری شود. فصل اول کتاب، نسبت اسپینوزا و اخلاق را به‌مثابه پس‌زمینه و بافتار مورد بحث قرار داده تا مقدمه‌ای برای ورود به بحث باشد. فصل دوم به طرح مضامین اصلی کتاب و تاثیرات فیلسوفان گذشته بر اسپینوزا می‌پردازد تا اینکه در فصل سوم به خواندن متن کتاب می‌رسد. در این فصل 5 بخش کتاب اخلاق اسپینوزا با عناوین درباره خدا، درباره طبیعت و منشأ نفس، بخش سوم درباره منشأ و طبیعت عواطف، بخش چهارم درخصوص بندگی انسان یا قوت عواطف و بخش پنجم درباره قدرت عقل یا آزادی انسان مورد خوانش قرار می‌گیرد که بخش اصلی کتاب است. در فصل چهارم و پایانی کتاب هم نویسنده به تاثیر اخلاق می‌پردازد. کتاب را علی حسین‌زاده ترجمه کرده و توسط نشر نی منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...