زمینلرزه در ارکان آگاهی بشر | ایبنا
کتاب «شر در اندیشه مدرن؛ تاریخ فلسفه از چشماندازی متفاوت» [Evil in modern thought : an alternative history of philosophy] نوشته سوزان نیمن [Susan Neiman] و با ترجمه حسین نیکبخت، توسط نشر «برج»، در ۵۱۲ صفحه، منتشر شده است. همانگونه که از عنوان کتاب برمیآید، «نیمن» دست به نگارش تاریخ فلسفه، با محوریت موضوع «شر»،پرداخته است. او در مطالعه خود نشان میدهد تغییرات دیدگان انسان، بهخصوص انسان غربی، در رابطه با مفهوم شر، منجر به تحولاتی بنیادین شده که در عموم تاریخنگاریهای فلسفه، نادیده گرفته شدهاست.
![شر در اندیشه مدرن؛ تاریخ فلسفه از چشماندازی متفاوت» [Evil in modern thought : an alternative history of philosophy] نوشته سوزان نیمن [Susan Neiman]](/files/17486730093283749.jpg)
شر و تغییرات پارادایمی
شر بحرانی است که در هر دوره و در نتیجه اتفاقات خاصی، خود را در برابر انسان نمایان میسازد. مسئله شرور و بحرانهایی که در آگاهی انسان ایجاد میکند، فهم انسان از خود و هستی را در لحظههایی دگرگون ساخته است. این دگرگونیها بعضاً چنان عمیق بوده که به تغییرات پارادایمی نیز ختم شدهاند.
چرا شر چنین تاثیرات عظیمی بر آگاهی انسان میگذارد؟ آیا شر میتواند آبستن تحولات نو و مطلوب شود؟ آیا نظامهای اندیشهای گوناگون، به راههای متفاوتی به مسئله شرور پاسخ میدهند؟ یا معیاری مشخص و جهانشمول برای تعیین فعل شر از دیگر افعال وجود دارد؟ شر چگونه میتواند دیدگاه ما از خود و جایگاهمان در جهان را تغییر دهد؟
احتمالاً هر مخاطبی به این پرسشها اندیشیده باشد. شر مسئلهای نیست که تنها ذهن اندیشمندان یا فیلسوفان را مشغول کند؛ چرا که تقریباً هیچکسی از آن و پیامدهایش در امان نیست. پرسشهایی که طرح شد، در واقع پرسشهایی هستند که این کتاب ارزشمند میکوشد به آنها پاسخ دهد یا حول محور آنها تامل مفهومی کند.
کتاب حاضر، به تعبیر نویسنده، بازنویسی تاریخ فلسفه به روایتی دیگر است. مراد او از «روایت دیگر»، بازخوانی تاریخ فلسفه بر حول محور مفهوم شر است. به اعتقاد وی، مسئله شر مهمترین راهنمای فلسفه در سدههای هجدهم و نوزدهم بوده است. اتفاقات یازده سپتامبر در آمریکا، به منزله متاخرترین نقشآفرینی شر در تاریخ (تا زمان نگارش کتاب) محرک نگارنده برای تالیف این کتاب سترگ بوده است.
شر ضرباتی کاری نه تنها بر پیکر بشریت، بلکه بر روان جمعی و آگاهی او وارد میسازد. از اینرو اندیشیدن به این مفهوم، از واکنش احساسی صرف به آن بسیار پیشتر میرود. یازده سپتامبر بحثهای فراوانی در میدان سیاست و اندیشه به راه انداخت. این کتاب را میتوان تاملی فلسفی در باب مفهوم شر، پس از این حادثه دانست. در کتاب حادثه یازده سپتامبر مورد تامل قرار نمیگیرد، بلکه دو نمونه مهم پیشین، یعنی زمینلرزه لیسبون در سال ۱۷۵۵ میلادی، و اردوگاههای آشوویتس در دوران نازیسم، مورد بررسی قرار میگیرد.
آغاز و پایان مدرنیته
چرا نویسنده این دو حادثه را انتخاب میکند؟ به نظر بسیاری، زمینلرزه لیسبون آغازگر و اردوگاه آشوویتس، پایانبخش دوره مدرن است. مرگ بسیاری از مردم در پی حادثه لیسبون، ولولهای بیسابقه در جریان روشنگری و اندیشه اروپایی ایجاد کرد. این حادثه همچنین مجادلات جدیدی نزد اندیشمندان دوران خود، برای مثال میان روسو و ولتر ایجاد کرد. از دل همین مجادلات و تاملات برآمده از آن، انسان به فهمی نو از خود و جایگاهش در جهان رسید.
امواج بهت و حیرت فکریای که لیسبون پدید آورد درد زایمان عصری محزونتر اما فهیمتر دانسته میشود که آموخته بود روی پای خود بایستد (ص ۲۷). در واقع لیسبون شروعی بر پایان عصر الهیاتی و متافیزیکی و، ورود به عصر علمی بود. عصری که در آن انسان جایگاه و مسئولیت مهمی در جهان پیدا کرد.
در پی این حادثه، انسان دو راه داشت: انداختن بار گناهان بر دوش پروردگار، یا تقسیم واضح مسئولیت انسان در اعمال شرورانه؛ انسان دومین راه را انتخاب کرد. این انتخاب شروع دورانی جدید از درک انسان از جایگاه خودش در هستی به شمار میآمد.
حادثه لیسبون از این وجه، آغازگر دوران مدرن است. در واقع در چشمانداز نویسنده، که بازنویسی تاریخ فلسفه بر حول محور مسئله شر است، لیسبون چونان ضربهای بر پیکره آگاهی است. انسان در نتیجه این ضربه، ناچار از بازاندیشی در نقش و جایگاه خود است. با توجه به آنچه گفته شد، شر میتواند تولیدگر تحولی مثبت باشد!
برخلاف زمینلرزه لیسبون، که موجی از مجادلات و بحثهای فراوان ایجاد کرد، آشوویتس با سکوت همراه شد. آرنت معتقد بود که در آینده آشوویتس و مسئله شر، مهمترین مسئله در فلسفه میشود. اما به جز کتاب «آیشمن در اورشلیم» او، اثری دیگر در تامل فلسفی در باب اردوگاههای مرگ منتشر نشد. این سکوت سنگین فیلسوفان و اندیشمندان نه به این خاطر که بیاهمیت تلقی میشد، بلکه نتیجه بهت اندیشمندان از ناچیزانگاری جنایت توسط عاملان آن بود. بر همین اساس، فاجعه آشوویتس را پایانبخش دوران مدرن میدانند.
وجدان نگونبخت و پاسخ به شر
چرا واکنشها برای نگارنده مهماند؟ بهنظر کانت، برای فهم نکاتی کلیدی در باب بشریت، نه انقلاب فرانسه، بلکه واکنشها به آنرا باید موضوع مطالعه قرار داد؛ آنچه نیمن در زمینلرزه لیسبون و اردوگاه آشوویتس بررسی میکند، پیروی از ایده کانت است. واکنشها، دیدگاه اندیشمندان و حتی، تحولات بنیادین نظامهای اندیشهای را نمایان میسازد. نویسنده از این رهگذر، به این نکته میپردازد که تغییر در درک از مسئله شر چه تغییری در درکمان از خودمان و جایگاهمان در جهان ایجاد میکند.
کتاب مباحث زیادی را بهصورت ساختیافته و منظم در فصول چهارگانه خود ارائه میدهد؛ اما مدعاهای اصلی آن در صفحات ۳۰ و ۳۱ آمده است. نخست؛ به نظر نیمن مسئله شر راهنمای فلسفه در قرون هجدهم و نوزدهم به شمار میآید. دوم؛ مسئله شر را میتوان بر اساس معیارهای الهیاتی یا سکولار تبیین کرد، اما از اساس مسئلهای است بر سر فهمپذیری جهان در کلیت آن، بنابراین تامل در باب مسئله شر پیونددهنده علم اخلاق و متافیزیک است. سوم؛ تمایز بین شر طبیعی و شر اخلاقی تمایزی تاریخی است که در خلال بحث در باب این موضوع پدیدآمده است. چهارم؛ از اوایل قرن هجدهم تا امروز، دو دیدگاه را میتوان تشخیص داد. دیدگاه اول که ردپای آن را از «روسو» تا «آرنت» میتوان دنبال کرد تاکید میکند که اخلاقیات میطلبد شر را فهمپذیر سازیم. دیدگاه دوم، که ردپای آن از «ولتر» تا «ژان امری» میتوان دنبال کرد، تاکید میکند که اخلاقیات طلب میکند شر را فهمپذیر نسازیم.
کتاب حاوی نکات ارزشمندی در مورد دیدگاه متفکران مختلف در باب شر است و به طور کلی، تاریخ فلسفهای جذاب و گیرا به شمار میآید.
................ تجربهی زندگی دوباره ...............