کتاب «از ریشه تا امروز» ‎(پژوهشی در تاریخ و اسنادِ سه ناشر) انتشارات فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب و میراث‌دارِ این دو یعنی انتشارات علمی و فرهنگی، با پژوهش و تألیف معراج قنبری و زیر نظر علی دهباشی به تازگی منتشر شده است.

از ریشه تا امروز» انتشارات فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر کتابانتشارات علمی و فرهنگی معراج قنبری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، با گذر از حوادث گوناگون تاریخی در هفت دهه از عمر انتشارات فرانکلین، اسناد و مستندهای تاریخی گران‌بهایی انباشته می‌‌شود. عجیب که این اسناد ارزشمند در سال‌های گذشته در استخر و انباری دور ریخته می‌شوند و در معرض پوسیدن و از بین رفتن قرار می‌گیرند.

در پی این اتفاق در دوره‌ جدید انتشارات علمی و فرهنگی برای نجات، جمع‌آوری، دسته‌بندی و اسکن آن اسناد خاک‌گرفته و ارزشمند تصمیم گرفته می‌شود و سرانجام تاریخچه‌ سه ناشر ریشه‌دارِ برآمده از همین منابع تاریخی در دستور تدوین و تألیف کتابی نو، یعنی «از ریشه تا امروز»، قرار می‌گیرد؛ این کتاب نو منتخبی است از نامه‌ها، قراردادها، طرح جلدها، دست‌خط‌ها، تصاویر و اسناد سه ناشر از سال ۱۳۳۳ تا ۱۴۰۰ شمسی. در از ریشه تا امروز ۵۶۳ نامه، سند و تصویر تاریخی و ۲۸۷ طرح جلد آورده شده است.

‎فصل اول کتاب «از ریشه تا امروز» به تاریخچه‌ و تحولات انتشارات فرانکلین، زندگی همایون صنعتی‌زاده و فعالیت‌های متنوع این سازمان انتشاراتی از جمله سازمان کتاب‌های جیبی، سازمان چاپ افست، کتاب‌های درسی، کاغذ پارس، نشریه‌ی کتاب امروز و... اختصاص دارد. در ادامه تاریخچه‌ی بنگاه ترجمه و نشر کتاب و زندگی احسان یارشاطر و در انتهای فصل نخست نیز تاریخچه‌ی میراث‌دار این دو یعنی انتشارات علمی و فرهنگی بررسی شده است.

در فصل دوم نامه‌ها و اسنادِ مربوط به مترجمان، نویسندگان، ویراستاران و طراحان گرافیک مرتبط با این ناشران آورده شده است. از همایون صنعتی‌زاده و احسان یارشاطر گرفته تا ایرج افشار، کریم امامی، نجف دریابندری، منوچهر انور، محمدابراهیم باستانی پاریزی، سیدمحمدعلی جمال‌زاده، سیدحسن تقی‌زاده، ژاله آموزگار، پوری سلطانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین دانشور، عبدالحسین زرین‌کوب، غلامحسین یوسفی، حمید عنایت، اسماعیل فصیح، بهمن فرسی، پرویز کلانتری، مرتضی ممیز، عباس زریاب خوئی، محمود بهزاد، بهمن فرزانه، احمد آرام، فروغ فرخ‌زاد، شاهرخ مسکوب، غلامحسین مصاحب، سعید نفیسی، مجتبی مینوی و...؛ شخصیت‌هایی که شمارشان در کتاب بیش از صد نفر است.

فصل سوم نیز به اسناد روابط فرانکلین با دیگر ناشران شاخص اختصاص دارد. نیز گفتنی است مدیریت هنری و طراحی جلد این کتاب را مجید کاشانی در «استودیو دفتر» انجام داده است.

کتاب از «ریشه تا امروز» ‎(پژوهشی در تاریخ و اسنادِ سه ناشر) انتشارات فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب با پژوهش و تألیف معراج قنبری و زیر نظر علی دهباشی به تازگی در قطع رحلی و ۶۴۸ صفحه از سوی انتشارات ‌علمی و فرهنگی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...