هفتمین شماره از مجله انگلیسی زبان «نشر در ایران» توسط آژانس ادبی پل منتشر شد. این مجله تلاشی است برای معرفی نشر ایران به جهان.

مجله انگلیسی زبان نشر در ایران آژانس پل

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، مجید جعفری‌اقدم، مدیر آژانس ادبی پل، از انتشار هفتمین شماره مجله انگلیسی زبان نشر در ایران خبر داد و گفت: این مجله تلاشی است برای معرفی نشر ایران به جهان.

وی با اشاره به عناوین مطالب این شماره این نشریه اضافه کرد:‌ مقالاتی با موضوع چرا کتاب‌های ادبیات عرب در ایران رواج چندانی ندارد؟،‌ حضور ناشران و آژانس‌های ادبی ایرانی در ششمین دوره فلوشیپ ادبی استانبول، نگاهی به بازار نشر کتاب‌های خارجی در ایران، نگاهی به آثار ترجمه و منتشر شده نویسندگان ایرانی در جهان، کتاب‌های ایرانی ترجمه و منتشر شده در کشورهای خارجی در فصل گذشته، معرفی نویسنده ایرانی محمدرضا شمس، معرفی ناشر ایرانی با تمرکز بر انتشارات هزاره ققنوس، معرفی آثار برتر ایرانی برای ترجمه و نشر در کشورهای خارجی از جمله مهمترین عناوین این شماره است.

جعفری اقدم ادامه داد:‌ شماره هفتم مجله نشر ایران در 36 صفحه به صورت تمام رنگی منتشر و نسخه الکترونیکی آن در اختیار بیش از دو هزار ناشر خارجی قرار گرفت و نسخه چاپی آن در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ابوظبی توزیع خواهد شد. نسخه الکترونیکی مجله در سایت www.pol-ir.ir قابل دسترسی است.

وی گفت:‌ آژانس ادبی و ترجمه پل از معرفی آثار و فعالیت‌های ناشران، مؤسسات فرهنگی و ادبی، نویسندگان، مترجمان و تصویرگران محترم ایرانی در این مجله استقبال می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...