بیست‌و‌یکمین شماره ماهنامه سه‌نقطه (مکتوب طنز [+ جد] فارسی) منتشر شد.

بیست‌و‌یکمین شماره ماهنامه سه‌نقطه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این شماره با پیش‌درآمدی از کوروش علیانی در مورد چرایی خندیدن انسان آغاز می‌شود. در قسمت پرونده این شماره علی آیینه‌ور، معین ابطحی، احسان حسینی‌نسب، مجید خسروانجم، فاطمه خسروانی، محسن رضوانی، رضا سعیدی ورنوسفادرانی، مهدی شریفی، رضا صیادی، غلامرضا طریقی، علی‌اکبر قاضی‌زاده، احسان محمدی، هادی مقدم‌دوست، احمد ملکوتی‌خواه، سیدعلی میرافضلی، سیداکبر میرجعفری، مریم نظام‌دوست و بهمن هدایتی به رفته و نیامده‌های قرن پرداخته‌اند.

محسن رضوانی در «حبه، دبه و ماجرای آذرخانم» با لهجه قدیم تهرانی از آذرخانم در شُرف صد سالگی نوشته است، مریم حسن‌نژاد در «خداحافظ و سلام» قرن، تاریخچه، اختراعات و تحولات این قرن به صورت مبسوط شرح داده است، هادی مقدم‌دوست با «دینگ، هزار و چهارصد» و بازی عددی قرن، احسان محمدی با «سرشار از شور و شرم» و آنچه گذشت و آرزو برای نیامده‌ها، مریم نظام‌دوست در «قرن رفته دیگه هیچ‌وقت نمی‌آید» و بررسی اجمالی قرنی که گذشت در پرتو دو ترانه پرمغز و نغز، مهدی شریفی با «ساختار ژنتیکی قرن چهارده» و ریشه‌یابی ژنتیکی آنچه هستیم در حوادث گذشته، مجید خسروانجم با «نام های برای نبیره نوه» و حرف‌هایش با مجید نیامده، فاطمه خسروانی با «ته دیگ سده» و معرفی انواع عددبازها به استقبال چارده دو صفر رفته‌اند.

رضا سعیدی ورنوسفادرانی در «جستارهایی به بهانه تغییر قرن» حال یک انسان در آستانه قرن آینده را شرح داده و علی‌اکبر قاضی‌زاده در «دعوای بی اساس شمع و پروانه» یکی از ماجراهای بنیادین و ادبی هزاره گذاشته را به گونه‌ای دیگر روایت کرده است. سید‌علی میرافضلی در «خیلی مهم است که آدم احساس کند چیز مهمی خورده است» و یکی از دستاوردهای مهم قرن، غلامرضا طریقی با «از نامه تا برنامه» و گفتن از تغییرات قرن اخیر، احسان حسینی‌نسب با «فراموشی چیز بهتری است» و مادربزرگی که چکیده صد سال رنج است، معین ابطحی با «عباس آقا و دوست موردنظر و همین» که روایتی است از عباس آقا و توجه به سن، احمد ملکوتی‌خواه با «صدمه زدن به اصالت در هشتاد‌و‌نهمین سال قرن» که رابطه یکی از رویدادهای مهم قرن و اصالت انسان را تبیین می‌کند، سیداکبر میرجعفری با «ذوالقرنین ماییم نه آن‌که در جستجوی آنید» که در مورد ذوالقرنین حقی و امید است، رضا صیادی با «هرگز برای شما اتفاق نمی‌افتد» و قرنی که این نسل را دیدند، علی آینه‌ور با «صدی چند می‌سوزانیم» و این دو تا صفر و بهمن هدایتی با «سده گودزیلاها» و آنچه گودزیلاهای دهه هشتاد و نودی می‌دانند، هر کدام به نوعی توضیح دادند قرنی که نکوست از کجایش پیداست.

در بخش نیمخط سه‌نقطه بیست‌و‌یک هم که ضمیمه کمی تا قسمتی جدی‌تر سه‌نقطه است، نفیسه رحمانی در «بعد از قرنی، شنبه به نوروز افتاد»، اتفاقات سده چهاردهم را مرور کرده و «مطربان رفتند و صوفی در سماع» صد چهره قرن از دید سه‌نقطه را معرفی کرده است.

در تهرانشهر شماره بیست‌و‌یکم هم مریم حسن‌نژاد با «تهران خودش را می‌تکاند» از عید و به‌ویژه عید در تهران و احسان محمدی در «تهران زادگاه من نیست، اما...» از مهاجرت و مهاجرت معکوس نوشته است.

محمود فرجامی نیز در درباره طنز با دهمین قسمت استندآپ کمدی، «آداب به جوال رفتن با دیو اضطراب» از اضطراب صحنه نوشته است و اسماعیل امینی در کارگاه طنز با درنگ در نکاتی مهم پیرامون طنز و طنزنویسی از «پرستیدن بت جاندار» گفته است. قسمت «گنجینه المنظومات» هم با حضور شاعرانی چون سعید بیابانکی، شروین سلیمانی، جواد زهتاب و... با چند شعر طنز به موضوعات روز پرداخته.

ماهنامه سه‌نقطه با همکاری هنرمندان شیما جوهرچی، فاطمه چاوشی، طیبه دالایی، نفیسه رحمانی، حامد رضوی، محمد رفیعی، حسین شمس، سیدمحمد صاحبی، محمد صمدی، فاطمه فهیمی، مرتضی کاردر، سحر نحوی و... سایر دوستان و آشنایان، و به مدیرمسئولی امید مهدی‌نژاد تولید و منتشر می‌گردد.

بیستمین شماره سه‌نقطه، در 220 صفحه و با قیمت 40‌هزار تومان در کتابفروشی‌ها و دکه‌های روزنامه‌فروشی و فروشگاه‌های آنلاین عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...