کتاب صوتی «بهارستان» نوشته عبدالرحمان جامی با صدای مریم محبوب از سوی انتشارات نیستان منتشر شد.

بهارستان عبدالرحمان جامی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ کتاب صوتی بهارستان نوشته‌ عبدالرحمان بن احمد جامی، به تقلید از گلستان سعدی با نثری روان، ساده و مسجع، دربردارنده‌ حکایات و پند و اندرزهای اخلاقی است.

عبدالرحمان جامی این کتاب را برای فرزندش که آن زمان در حال یادگیری مقدمات کلام عرب و قواعد فنون ادب بود، نگاشته و آن را تقدیم به پادشاه تیموری سلطان حسین بایقرا کرده است. بهارستان یک مقدمه، هشت روضه و یک خاتمه دارد و به سبک و سیاق گلستان سعدی و به تقلید از آن نوشته شده است.

این تقلید اغلب در موضوع، شیوه نگارش و قالب‌بندی کتاب، خود را نشان می‌دهد، هر چند تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارند. در بهارستان سادگی، غلبه سخن منظوم، سجع فراوان و تکلف بیشتری دیده می‌شود. سعدی برای شرح و تفهیم عقاید و افکار خود از حکایات تاریخی، روایات و مطایبات بهره گرفته در صورتی که جامی تنها تجربیات، دانش، بینش و آمال خود را بیان کرده است.

کتاب بهارستان یا روضة‌الابرار و تحفة‌الابرار، نثری ساده و مسجع دارد که در برخی موارد رو به تکلف می‌آورد. در نثر بهارستان، صنایع بدیعی بسیاری از جمله تشبیه، تضاد، جناس و مراعات نظیر به چشم می‌خورد. علاوه بر این دسته صنایع ادبی، یکی دیگر از ویژگی‌های نثر بهارستان، استفاده از آیات قرآنی، احادیث، امثال و حکم، اشعار فارسی و عربی و کلمات و اصطلاحات عرفانی است.

بهارستان در قیاس با گلستان سعدی سخنان منظوم بیشتری دارد. با اینکه نثرش مسجع و گاهی متکلفانه است، با این حال سبک نگارش بهارستان از گلستان، حتی در بخش‌هایی که رنگ ادبی بیشتری دارد، ساده‌تر است.

نثر بهارستان انسجام و پختگی گلستان را ندارد و حجم آن تقریباً با گلستان برابر است. با وجود اینکه گلستان سعدی از نظر قالب و محتوای آن اصلی‌ترین منبع جامی در نگارش بهارستان بوده اما ظاهراً او از منابع دیگری چون تذکره‌های فارسی، مقامات عرفانی و تاریخ‌های مختلف نیز بهره گرفته است.

کتاب بهارستان با مقدمه نویسنده آغاز می‌شود که در آن هدف و انگیزه تألیف اثر بیان شده است. بهارستان به تقلید از گلستان هشت باب دارد.

انتشارات نیستان کتاب صوتی بهارستان را با صدای مرمی محبوب به مدت 5 ساعت و 11 دقیقه به قیمت 21 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...