روز چهارشنبه ۱۳ آذرماه نسخه مرمت شده فیلم «فردوسی» به كارگردانی عبدالحسین سپنتا كه ساخت آن به 85 سال پیش بر می‌گردد در موزه سینما نمایش داده می‌شود.

سپنتا را اهالی سینما با نگارش فیلم «دختر لر» اولین فیلم ناطق سینمای ایران و دیالوگ ماندگارش كه خاطره فراموش نشدنی برای سینمای این مرز و بوم دارد به یاد می‌آوردند كه «تهرون، تهرون كه میگن شهر قشنگیه، اما مردمونش بدن.»درباره عبدالحسین سپنتا به این نكات می‌توان اشاره كردكه او نویسنده و بازیگر اولین فیلم ناطق ایرانی «دختر لر» بود. او در سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد و بخشی از تحصیلات خود ر‌ا در مدرسه امریكایی‌های تهران گذراند.سپنتا در این شهر بزرگ شد و تعلیم گرفت اما علاقه‌اش به تاریخ ایران و جهان و دانستن بیشتر، از تهران فراتر رفت و به همین دلیل برای تكمیل تحصیلات به كشور هندوستان عزیمت كرد. در سال ۱۳۰۶ بود كه وی مطالعه و تحصیل در زمینه تاریخ و فرهنگ و ادبیات كهن را در بمبئی آغاز كرد. آن زمان سینمای ایران فیلم‌های صامت نمایش می‌داد. اما علاقه سپنتا به فرهنگ و تاریخ ایران در هند ادامه پیدا كرد و او در این زمینه تلاش كرد فیلمنامه‌ای بنویسد كه در آن برای نخستین‌بار بازیگر ایرانی بتواند در فیلم سخن بگوید، سپنتا در این راه با فردی به نام «اردشیر ایرانی» آشنا شد و در نهایت، با همكاری اردشیر ایرانی به ساخت نخستین فیلم ناطق فارسی در سرزمین هند دست زد كه محصولش «دختر لر» شد.

اولین فیلم او فردوسی بود. سپنتا «فردوسی» را با بودجه وزارت معارف، فیلمی را برای هزاره فردوسی در سال 1313 كلید زد و بدین ترتیب فیلم «فردوسی» ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت. این فیلم براساس زندگی فردوسی همراه با نشان دادن بخش‌هایی از شاهنامه ساخته شده است كه نشان‌دهنده شناخت سپنتا از ادبیات فارسی است.سپنتا بعد از ساخت فیلم «فردوسی» سه فیلم دیگر با عناوین «شیرین و فرهاد»، «چشمان سیاه» و «لیلی و مجنون» را ساخت كه همگی داستان‌هایی اصیل و تاریخی را بیان می‌كردند. به این نكته هم باید اشاره كرد كه عبدالحسین سپنتا طی سال‌های فعالیت خود در سینما سابقه انجام اموری از جمله فیلمنامه‌نویسی، شاعری، آواز، دكوراتوری، تدوین، بازیگری و مجری‌گری را علاوه بر كارگردانی دارد.قرار است هفته آینده 20 دقیقه از نسخه بازسازی‌شده فیلم« فردوسی» اولین ساخته این كارگردان كه قدمت 80 ساله در سینما دارد برای مخاطبان نمایش داده شود. براساس بعضی از روایت‌ها، داستان فیلم فردوسی از خانه فردوسی آغاز می‌شود كه وی از پنجره اتاقی به پل خراب شهر توس با چهره‌ای گرفته و مغموم نگاه می‌كند و در بخش‌هایی هم فردوسی، صحنه‌هایی از شاهنامه را در مقابل سلطان محمود برای حاضرین می‌سراید. فیلم «فردوسی» به تهیه‌كنندگی اردشیر ایرانی محصول سال ۱۳۱۳ است و نسخه آن توسط فیلمخانه ملی ایران ترمیم و بازسازی شده است.نسخه مرمت‌شده فیلم «فردوسی»روز چهارشنبه ۱۳ آذرماه ساعت 19 در سالن سینما فردوس موزه سینما نمایش داده خواهد شد و حضور در این برنامه رایگان است. اولویت حضور در این برنامه با سینماگران، منتقدین، اهالی سینما، رسانه و تاریخ‌نگاران خواهد بود.

اعتماد

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...