شماره پانزدهم مجله «دستور»، از مجموعه ویژه‌نامه‌های نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این شماره شامل سه بخش کلی است. بخش مقاله با این مطالب همراه است: «ترکیب عطفی و ملاک تقسیم‌بندی آن‌ها در زبان فارسی» نوشته بهروز محمودی بختیاری و راحله کلانتری درونکلا، «تحلیل اسنادسازی در زبان فارسی از منظر دستور ساختاری» از یونس عزیزیان، «تحلیلی‌شدگی زبان فارسی: بررسی کمّی متون موازی» نوشته محمد راسخ‌مهند و مهدی پری‌زاده، «انواع الگوهای ساخت مجهول در زبان فارسی» نوشته آزاده میرزائی، «بررسی رخداد هم‌زمان صفات پیشین اسم و بند موصولی» از نسرین آژیده و مهرداد نغزگوی کهن، «نشانه تفضیلی مضاعف در ساخت «صفت + تر + تر»» از محمود ندیمی هرندی و تهمینه عطائی کچوئی، «سنجش عناصر زبانی و محتوایی دو روایت از قصه «مهْسَتی و امیرمحمد»، قصه‌ای کهن از ادبیات عامیانۀ فارسی» از شهره معرفت، ««با» در نقش حرف اضافه و نیز همپایه‌ساز در فارسی» از مژگان همایون‌فر و الهام خزاما و «درباره ترجمه جمله «إشتَعَلَ الرّأسُ شیباً» در آیه چهارم سوره مریم» از مهدی سالاری‌نسب.

در بخش «نقد و بررسی» هم این سه مطلب آمده است: «معرفی و نقد کتاب دستور توصیفی فارسی معاصر» از زهرا زندی‌مقدم، «معرفی و نقد مقاله «ویژگی‌های خاص نحو زبان فارسی: ساخت اضافه، مفعول‌نمایی افتراقی و محمول‌های پیچیده»» نوشته سیدسجاد صامت و «معرفی و نقد کتاب فارسی شکسته؛ دستور خط و فرهنگ املایی» نوشته زهرا زندی‌مقدم.

در بخش «یادبود» این شماره هم مطلبی در موضوع «نگاهی به زندگی و آثار زنده‌یاد دکتر محسن ابوالقاسمی» از ندا زادگان میاردان درج شده است.

شماره پانزدهم مجله دستور با دبیری و ویراستاری علمی محمد دبیرمقدم در ۳۵۲ صفحه و به بهای ۲۰هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...