همراهان و مخاطبان عزیز!

متاسفانه طی چند روز اخیر، پایگاه اطلاع‌رسانی کتاب نیوز تحت حملات سنگین سایبری از نوع دیداس قرار گرفته است.
لذا اولا لازم است بابت کندی و بالانیامدن سایت در ساعاتی از این چند روز، از مخاطبین عزیز پوزش بطلبم و ثانیا تقاضا دارم و امیدوارم، اهالی کتاب، در صورت ادامه یافتن این حملات، باز هم با صبر و شکیبایی ما را در مقابله با این دشمنی کور و بی‌ثمر همراهی کنند.

اگرچه منشا و طراحان این حملات مشخص نیست، اما چند حدس منطقی وجود دارد: مافیای حقیر فروش کتاب، فرقه‌های متحجر با عقبه سیاسی و در نهایت خصومت‌های شخصی*.

عامل یا عاملان این حملات حتما می‌دانند که جایگاه و اعتبار فعلی کتاب‌نیوز در میان اهالی کتاب، با سیاه‌بازی‌های مشهور سایبری به دست نیامده که با فشار بر پهنای باند و امید به تغییرات ایندکس گوگل از دست برود؛ و این دشمنی‌های ناجوانمردانه جز نشان حقارت آورده‌ای برای آنها نخواهد داشت.

خوشبختانه میزان ورودی مخاطب و بازدید از طریق گوگل اگرچه با نوساناتی در ساعاتی از روز مواجه شده ولی کتاب‌خوانان پارسی همچنان مایه افتخار کتاب نیوز هستند.

12 آبان 1402
محمدرضا حدادی

.....

* در طول سال‌های اخیر، تنها گروهی که با اسم و رسم، کتاب‌نیوز را تهدید کرده؛ یکی از مخالفان سایت وب‌آموز بوده است. درج بنر این سایت و همراهی با تلاش یگانه‌، شجاعانه و قدرنادیده‌ی محمد جرجندی در افزایش آگاهی‌های مردمی در برابر کلاشان و کلاهبرداران سایبری، کمترین کاری بود که از ما در این مسیر بر‌می‌آمد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...