حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی می‌گوید: آخوندهای ما باید بلد باشند قصه بگویند؛ در حالی که فقط روضه می‌خوانند. مگر ما گاز اشک‌آوریم؟! چرا نباید مردم را بخندانیم؟

به گزارش ایسنا، مسئول ستاد اقامه نماز در نشست هم‌اندیشی نویسندگان و ناشران حوزه نماز و مهدویت که سه‌شنبه، ۱۱ تیرماه در خانه کتاب برگزار شد، درباره اهمیت توجه اهل قلم به هدایت جامعه به سوی نماز اظهار کرد: مؤمن هر قدر که قدرتی پیدا کند، اولین وظیفه‌اش اقامه نماز است. حال قدرت و آبروی شما همین قلم است.

او با اشاره به آیاتی از قرآن کریم گفت: بهترین مردم بر اساس آیات قرآن کسانی هستند که با بیان و قلم‌شان مردم را به خدا دعوت می‌کنند.

حجت‌الاسلام قرائتی با بیان این‌که اگر برای نماز آن هم برای نسل نو کاری نکرده‌اید، باید عذرخواهی کنید، اظهار کرد: آدم‌ها پنج دسته گوناگون هستند؛ یکی «توتی‌»ها که همانند درخت توت به راحتی تکان خورده و به زمین می‌ریزند. دسته دوم «اناری‌»ها که باید دانه‌دانه آن‌ها را چید. دسته سوم همانند گل هستند که هم باید آن‌ها را دانه‌دانه چید و هم تیغ دارند و دسته چهارم «نارگیلی‌»ها هستند که دست به سختی به آن‌ها می‌رسد اما شیرین و ارزشمند هستند و دسته پنجم همانند «گردو» هستند که مغزشان سفت است.

مسئول ستاد اقامه نماز با اشاره به این‌که کتاب را باید تلخیص کرد، بیان کرد: ما بعضی وقت‌ها با کارهایی که می‌کنیم و کتابی که می‌نویسیم سر کار هستیم. گاهی نمازجماعت‌ها هم سر کاری است. در واقع مناره بلند دلیلی بر صدای اذان داشتن نیست. برای کتاب و قلم هم همین‌طور است. گاهی قلم جایی می‌رود و چیزی را می‌نویسد که اصلاً نباید بنویسد و نیاز جامعه نیست. نویسندگانی که در این حوزه مشغول به کار هستند باید این را در نظر بگیرند که امروزه مردم بی‌حوصله شده‌اند. حتی قرآن هم می‌گوید وقتی مردم حوصله ندارند کوتاه بیا. پس کتاب‌ها باید مختصر شود. مثلاً اگر قرار است برای فلسفه حجاب کتابی چاپ شود، به جای آن بروشور اما با تیراژ بالاتر منتشر شود.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...