ترجمه «ابن فارض؛ زندگی، شخصیت و شعر ابن فارض» توسط مهدی محبتی با هدف پر کردن خلأ شناخت از بزرگان فرهنگ اسلامی به علاقهمندان عرفان اسلامی عرضه شده است.
یکی از مهمترین موضوعات فرهنگ و تمدن اسلامی، عرفان و تصوف است که علیرغم ارج و اهمیت بسیار آن نسل امروز آشنایی عمیق و همهجانبهای از آن ندارند. این عدم شناخت از پیشینه غنی فرهنگ اسلامی و متون عرفانی آن، برای پژوهشگران و دانشجویان جوانتر بیشتر اوقات به دلیل کمبود منابع مطالعاتی درباره برخی از تأثیرگذارترین شخصیتهای جریانساز عرفان اسلامی است. قطعاً یکی از این بزرگان شعر و عرفان اسلامی، ابن فارض مصری است که تا امروز کتابی به زبان فارسی (جز چند مقاله در دانشنامهها و دو سه رساله کوچک) که ابعاد مختلف شعر و عرفان این عارف مسلمان را نشان دهد، در دسترس عموم نبوده است.
خوشبختانه بهتازگی ترجمهای از دکتر مهدی محبتی، عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان، با هدف پر کردن همین خلأ شناخت از بزرگان فرهنگ اسلامی به علاقهمندان عرفان اسلامی عرضه شده است که امید میرود در این راه مورد توجه قرار گیرد. اصل این اثر که به عربی و به قلم منتقد عرفان شناس مصری، عاطف جوده النصر - استاد رشته نقد ادبی و تصوف دانشگاه عین شمس قاهره - در معرفی زندگی، شخصیت و شعر ابن فارض، (در چهار باب) و با عنوان «شعر عمر ابن فارض، دراسه فی فن الشعر الصوفی» تألیف شده است.
این کتاب با توجه به موضوع و گستره تحقیقش میتواند به بسیاری از آنچه یک پژوهشگر علاقهمند به مباحث ابنفارضپژوهی نیاز دارد، پاسخ دهد و از آنجا که در همهجای کتاب ضمن بیان وجوه مختلف زندگی، شعر و اندیشه ابن فارض همواره بیافراط و تفریط و با نگاهی نقادانه و به دور از جانبداری، جزئیترین موارد را در معرض دید و نگاه خواننده نکتهجو قرار میدهد، غنیمتی محسوب میشود. "این ابن فارض است: عارفی مشتاق زندگی، اهل بسط و بسیار شیفته زیبایی، تنها و بیتوجه به تمامی اسباب دنیایی، گوشهگیر و دور از همنشینی شاهان و آمیزش با حاکمان و قدرتمندان…" (ص ۴۳۸، ترجمه فارسی کتاب).
جودهالنصر مصری، در باب اول کتاب که درآمدی است به مراحل شکلگیری، تطوّر و همچنین بیان آبشخورهای مختلف تصوف، اگرچه گذرا اما با انتقاد و بررسی منابع مختلف خواننده غیرحرفهای را برای ورود به مباحث تخصصیتر کتاب خود آشنا میکند. در باب دوم (: شاعر) ضمن اشاره به روزگار زیست این شاعر عربزبان، مظاهر حیات فرهنگی و اجتماعی مسلمانان با تمرکز بر قرن شش و اوایل قرن هفتم (مانند حکومت فاطمیان مصر، قیام ایّوبیان و جنگهای صلیبی) را به منظور بررسی عمیقتر مراحل رشد شخصیت و فکر یکی از بزرگترین عرفای مسلمان نشان داده است و حتی از جزئیترین مسائل حیات فردی او همچون رؤیاهای صادقانه، کرامتها و برخورد او با مسألة رقص و سماع غافل نبوده است. در بخش انتهایی بحث پیرامون شاعر، به معرفی کاملی از دیوان و گونههای مختلف شعری او و آوردن نمونهای از اشعارش و حتی اشاره به نسخههای خطی اشعار ابن فارض اختصاص دارد.
در باب سوم (: ویژگیهای فنی و تکنیکی) مباحث تخصصی شعر شاعر خمریهپرداز مصری، ابنفارض، مانند فرم، صنایع ادبی و نمادهای شعری او (رمزهای شرابی و تلویحات خمری) مباحث دقیق و کاملی ارائه میشود. از آنجا که این نویسندة مصری در فصلی به مقایسه بین نمادهای عاشقانه شعر فارسی و عربی علاقه نشان داده است، میتواند منبعی برای علاقهمندان ادبیات تطبیقی فارسی و عربی بهویژه در شعر عرفانی بهشمار آید. در باب چهارم و آخر کتاب (: ویژگیهای معنوی) از آنجا که تحقیقاتی در بیان شباهتها و اختلافات فکری ابن فارض و ابن عربی (دو شخصیت اثرگذار عرفان اسلامی بر آثار ادبی عرفانی فارسی قرن هفتم به بعد) دارد، هم به ابن عربیشناسی و هم به ابن فارضپژوهی کمک زیادی میکند؛ مباحث مهم و جدی عرفان نظری اسلامی همچون انسان کامل، وحدت وجود و وحدت شهود، حقیقت محمدیه و….
نویسنده مصری این کتاب، جودهالنصر، در بخش خاتمه کتاب مهمترین نتیجهگیریهای خود پیرامون شخصیت، اندیشه و شعر ابنفارض را خلاصه کرده است تا خوانندگان این کتاب، دورنمایی کلی از شاعر و شعر عرفانی او را در چند صفحه از نظر بگذرانند. «شعر ابنفارض میوة تکاملیافته دو ساحت درهمتنیدة هنر و عرفان است؛ یعنی از یک جهت شعرش دارای سرشتی کاملاً عاشقانه و تمثیلی است که تمام خصایص شعر غنایی و خمری را در تعبیرات شاعر از مواجید و یافتههای شخصی خویش مینمایاند و از جهتی دیگر، شعرش آئینه تمامنمای ویژگیهای معنایی و معنوی صوفیانه است که ماده اصلی این نوع شعر به شمار میآید» (ص ۴۳۹، ترجمه فارسی کتاب).
این کتاب جامع درباره شعر و شخصیت ابنفارض به همت مهدی محبتی، منتقد ادبی و عرفانپژوه دانشگاهی صورت ترجمه پیدا کرده است که پیش از این ترجمه و تصحیحهایش پیرامون آثار کلاسیک عرفان اسلامی (ترجمه اللمع فی التصوف و تصحیح رسالة قشیریه) و هم تألیفاتش پیرامون شخصیت مهم عرفان ایرانی، شمس تبریزی (در جدال با خویشتن: نگاهی دیگر به احوال و اقوال شمس تبریزی) و گزیدههایش از قصههای کوتاه عرفانی (پیمانههای بیپایان در دو جلد) با اقبال خوب خوانندگان و علاقهمندان عرفانپژوهی مواجه شده است.
ترجمه فارسی علاوه بر ارائه نمایههای مفصل و کشفالابیات فارسی و عربی که پژوهندگان را در یافتن مطالب دلخواه یاری میکند، ضمیمه و پیوستی پیش از ورود به متن اصلی کتاب از مؤلف عربزبان کتاب، جودهالنصر، پیرامون بوطیقای شعر رمزی اضافه دارد (ترجمه اولبار این مقاله عربی که در اردیبهشت ۱۳۷۶ در کیهان فرهنگی چاپ شده بود، نشانی از انس چندین ساله مترجم فارسی با قلم و تألیفات مؤلف مصری کتاب دارد) که بهخاطر مناسبت موضوع در ابتدای ابواب کتاب قرار گرفته است. در ترجمه فارسی کتاب هم ترجمه اشعار ابنفارض چشمگیر است (بیش از نیمی از قصیده تائیة ابنفارض به شکل پانوشت به فارسی روان ترجمه شده است) و هم پانوشتهای مترجم فارسی در بیشتر موارد به فهم مطالب فنیتر بهویژه برای علاقهمندان جوانتر و دانشجویان نوآموز راهگشاست.
همچنین مهدی محبتی در مقدمه ترجمه خود با انتقاد از عدم شناخت دانشگاهیان و اندیشمندان مسلمان دوره معاصر در شرق و غرب جهان اسلام از یکدیگر، دلایل این موضوع را بررسی کرده است و با اشاره به پیشینه تعاملات علمی مسلمانان در دوره رونق تمدن اسلامی میگوید: «چرا علیرغم این همه ادعا و طمطراق و بانگهای بلند، هنوز نمیتوانیم – مثلاً – در بلخ یا نیشابور یا بغداد و یا مشق یا قونیه و قاهره و رباط، از سرگذشت و سرنوشت مشترک و غمآلودی که بدان گرفتار گشتهایم، سخنی بگوییم و بشنویم؟ مگر جوینی و غزالی و سعدی، از نیشابور و طوس و شیراز به بغداد نمیرفتند و سالهای سال نمیگفتند و نمیشنیدند؟ مگر برهانالدین، بها ولد و اوحدالدین و نجمالدین و فخرالدین و شمسالدین و عراقی از ترمذ و بلخ و تبریز و ری و کرمان و اراک برنمیخاستند و راه سفر پیش نمیگرفتند و در دمشق و حلب و قاهره و قونیه با ابن عربی و ابن فارض و صدر قونوی، ساعتها و بلکه سالها به بحث و فحص و تعلیم و تعلم نمیپرداختند؟ …»
مترجم با چنین دغدغهها و به امید برداشتن قدمی در عرصه تفهیم و تفاهمی چنین دست به ترجمه این کتاب زده است که به تازگی و به همت انتشارات هرمس در ۴۸۵ صفحه (در قطع وزیری) روانه بازار چاپ شده است.