کتاب «رابطه قرآن و کتاب مقدس؛ بررسی دیدگاه آنجلیکا نویورت» محصول مشترک پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن و پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی و به قلم سید حامد علیزاده موسوی منتشر شد.

رابطه قرآن و کتاب مقدس؛ بررسی دیدگاه آنجلیکا نویورت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در معرفی این کتاب آمده است: یکی از مهم‌ترین مباحثی که همواره مورد توجه قرآن پژوهان و مستشرقان بوده و دیدگاه‌های بسیاری را سبب شده است، رابطه میان قرآن و کتاب مقدس است. در این میان آنجلیکا نویورت[Neuwirth, Angelika] از جمله مستشرقانی است که سال‌ها به بررسی این موضوع پرداخته و دیدگاهی متفاوت با اسلاف خود رقم زده است. این کتاب سعی دارد ضمن معرفی دیدگاه نویورت، نقاط قوت و ضعف دیدگاه وی را بازشناسد و به صورت مطالعه تطبیقی و موردیِ موضوعات مشترک میان قرآن و کتاب مقدس، آن را نقد و ارزیابی نماید.

این کتاب در ۴ فصل تألیف شده که فصل اول آن به مبانی دیدگاه آنجلیکا نویورت درباره قرآن و کتاب مقدس، فصل دوم به تبیین دیدگاه آنجلیکا نویورت درباره رابطه قرآن و کتاب مقدس، در فصل سوم به موضوع بازخوانی دیدگاه نویورت به صورت مطالعات موردی و در فصل چهارم به ارزیابی دیدگاه آنجلیکا نویورت درباره رابطه قرآن و کتاب مقدس پرداخته شده است.

کتاب «رابطه قرآن و کتاب مقدس؛ بررسی دیدگاه آنجلیکا نویورت» در ۳۴۰ صفحه، از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...