«خدا، فلسفه، دانشگاه» [God, philosophy, universities : a selective history of the Catholic philosophical tradition] اثر السدیر مک‌اینتایر [Alasdair MacIntyre] با ترجمه عرفان مصلح و عطا حشمتی روی پیشخوان کتابفروشی های قرار گرفت.

خدا، فلسفه، دانشگاه» [God, philosophy, universities : a selective history of the Catholic philosophical tradition] اثر السدیر مک‌اینتایر [Alasdair MacIntyre]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «خدا، فلسفه، دانشگاه» نوشته السدیر مک‌اینتایر توسط نشر نقد فرهنگ منتشر شد.

الَسدِیر چالمرز مک‌اینتایر (زاده‌ی ۱۲ ژانویه ۱۹۲۹، گلاسکو، اسکاتلند) فیلسوف نو-ارسطویی معاصر است که او را در زمره‌ی اجتماع‌گرایان قرار می‌دهند. اهمیت او به‌دلیل مساهمت‌اش در فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی سیاسی است. کتاب درپی فضیلت او بیش از ۱۷۰ بار در جهان‌انگلیسی‌زبان تجدید چاپ شده‌است.

نشر نقد فرهنگ در معرفی این اثر او آورده است:

السدیرمک‌اینتایر یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان زنده در حوزه‌ی فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی سیاسی است. وی با نگارش کتاب پس از فضیلت به عنوان یکی از بنیانگذاران اخلاق فضیلت‌گرا معرفی شد. کتاب خدا، فلسفه، دانشگاه یکی از آخرین آثار این فیلسوف و شاید تنها اثر وی در حوزه‌ی «دانشگاه‌اندیشی» است. این کتاب چکیده‌ای از تأملات فلسفی مک‌اینتایر درباره‌ی پیوندهای فلسفی و الهیاتی و نهاد ریشه‌دار دانشگاه است که به بررسی خاستگاه‌های مفهومی نهاد دانشگاه در رابطه و در نسبت تاریخی‌اش با سنت الهیاتی می‌پردازد و چشم‌انداز نسبتاً نوآورانه‌ای برای فهم هر دو پدیده ارائه می‌کند.

«خدا، فلسفه، دانشگاه» نوشته السدیر مک‌اینتایر در 270 صفحه و با قیمت 52 هزار تومان در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به آثار فلسفی است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...