شماره 157 نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت» با عنوان «فلسفه میان‌فرهنگی» به دبیری محمدحسن یعقوبیان منتشر شد.

شماره 157 نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، شماره 157 نشریه اطلاعات حکمت و معرفت با عنوان «فلسفه میان‌فرهنگی» به دبیری محمدحسن یعقوبیان ویژه زمستان 1399 منتشر شد. در بخش کتاب این نشریه کتاب هنر طراحی ایرانی(انتشارات سمت- 1399) به قلم محمد خزایی بررسی شده و با نویسنده اثر نیز گفت‌وگو شده است. همچنین دو کتاب زبانِ آلمانی ترسناک (نشر حکمت کلمه) و زیبایی‌شناسی و جامعه‌شناسی هنر (انتشارات فرهنگستان هنر- متن) معرفی شده است.

از آن‌جا که در شماره 154 این نشریه با عنوان فلسفه تطبیقی نکاتی از نسبت­‌سنجی آن با فلسفه میان­‌فرهنگی نیز مطرح شد، این شماره به فلسفه میان­‌فرهنگی اختصاص یافته است. در بخشی از سخن دبیر چنین آمده است: «در این باب، اگرچه گاه این دو به اشتباه، یکسان پنداشته شده‌­اند اما در نسبت میان آن­ها، برخی به طرح کالتوریزم تطبیقی و میان‌­فرهنگی ذیل فلسفه تطبیقی، هنگامی که در واقع، فلسفه تطبیقی به پارادایم فرهنگ رسیده است، توجه نموده‌­اند و مباحث دیوید هال با رویکرد پراگماتیک را آغاز این بحث­‌ها در توجه به فرهنگ اندیشی دانسته اند. در مقابل، اندیشمندان میان فرهنگی به تفکیک و مرزبندی فلسفه میان­فرهنگی از فلسفه تطبیقی نظر داده‌­اند.»

در این ویژه‌نامه ضمن پرسش­‌ها و گفت‌و‌گوهایی که در مصاحبه‌­ها شکل گرفته و یا مقالاتی که ارائه شده است، به ماهیت فلسفه میان‌فرهنگی چه هستی و چه نیستی آن، خاستگاه اولیه و پیدایش فلسفه میان­فرهنگی، غرض، روش‌شناسی و رویکرد­های متنوع هرمنوتیکی و پدیدار شناختی، ابعاد و لوازم آن در نظام آموزشی مانند رویکرد میان فرهنگی در علوم انسانی و تاریخ­نگاری نوین فلسفه، پرداخته شده است. همچنین، به انتقادات فلسفه میان‌­فرهنگی به فلسفه تطبیقی نیز، توجه شده است تا نقاط خلاف و وفاق واقعی میان آن دو، فرصت طرح برای مباحث جدی‌­تر را بیابند.

این دفتر مشتمل بر 9 نوشتار است. چهار نوشتار نخست گفت‌وگوهای دبیر دفتر با چهار تن از صاحب‌نظران این حوزه است که به ترتیب عبارتند از: «فلسفه آینده، میان فرهنگی است» گفت‌و‌گو با علی اصغر مصلح، «فلسفه میان فرهنگی و اندیشیدنی فراخور زمان» گفت‌وگو با سید محمد رضا حسینی بهشتی، «از بینش میان فرهنگی تا جامعه میان فرهنگی» گفت و گو با رضا دهقانی، «تاملی جامعه شناختی بر رهیافت «میان فرهنگی» با تاکید بر مسئله ایران»، گفت و گو با مقصود فراستخواه.

برای آشنایی بیشتر با شخصیت‌­های برجسته جهانی در رویکرد هرمنوتیکی، دو مقاله از رام ادهر مال و پروفسور فرانتس مارتین ویمر، در روش شناسی و مسائل فلسفه میان­فرهنگی ارائه شده است که عناوین‌شان به این شرح است: «ملاحظات روشی در باب هرمنوتیک فلسفه میان فرهنگی» رام ادهر مال، ترجمه رضا دهقانی، «فلسفه میان فرهنگی، مسائل و چشم اندازها» فرانتز مارتین ویمر، ترجمه علیرضا رضایت.

هفتمین نوشتار با عنوان «فلاطوری و دیالوگ دینی – فرهنگی» به قلم محمد حسن یعقوبیان است. به موازات تلاش‌­های رام ادهر مال، پروفسور عبد­الجواد فلاطوری نیز-که با رام ادهر مال هم، آشنا بوده و گفت و گوهایی داشته است- به عنوان یکی از اولین اساتید ایرانی‌­تبار در آلمان که به دیالوگ بین­ فرهنگی و بین­ الادیانی پرداخته است، در اینجا مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یک گفت و گو ­گر فرهنگی در مقیاس جهانی، به تصویر کشیده شده است. هشتمین نوشتار «توهم هویت در ترجمۀ میان فرهنگی» به قلم ریوزوکه اهاشی است که الهام حسینی بهشتی به فارسی ترجمه کرده است.

همچنین برای بررسی این موضوع با رویکرد پدیدار­شناختی نیز، مقاله­ای از پروفسور گئورگ اشتنگر، استاد کرسی فلسفه جهانی گلوبال و صاحب کرسیِ فلسفه میان فرهنگی دانشگاه وین، با عنوان «تمایز: تفاوت گذاری ها، تمایزگذاری ها، ابعاد» گئورگ اشتنگر، ترجمه رضا دهقانی آمده است. آخرین نوشتار بخش ویژه‌نامه معرفی انجمن فلسفه میان فرهنگی ایران است.

بخش دوم نشریه «اندیشه و نظر» نام دارد و مشتمل بر دو نوشتار است. نخستین نوشتار با عنوان «فلسفه اخلاق کانت (بخش دوم) به قلم انشاءالله رحمتی است و نوشتار دوم با عنوان «پیشینه پیوندهای ایران و ژاپن» به قلم فربود شکوهی است. بخش چهارم با عنوان «گزارش» نیز مشتمل بر دو مطلب است که عبارتند از: «آشنایی با ادیان شرقی» به قلم خلیل قنبری و «آشنایی با ادیان ایران باستان» محمد شکری فومشی که تنظیم و ویرایش هر دو را فاطمه محمد به عهده داشته است.

بخش آخر نشریه با عنوان «کتاب» به دبیری منیره پنج‌تنی مشتمل بر چهار نوشتار است. نخستین مقاله با عنوان «جهان خفته خط» به قلم دبیر این بخش با طرح مسئله دربارۀ جایگاه و اهمیت هنر طراحی ایرانی آغاز می‌شود و در ادامه علاوه بر طرح سوال درباره استقلال هنر طراحی ایرانی از نگارگری به بررسی کتاب تازه‌منتشر شده محمد خزایی با عنوان هنر طراحی ایرانی (سمت-1399)می‌پردازد.

دومین نوشتار با عنوان «رموز خط» گفت‌و‌گوی دبیر بخش کتاب با محمد خزایی درباره کتاب درباره کتاب هنر طراحی ایرانی است. همچنین در بخش پایانی این نشریه دو کتاب زبانِ آلمانی ترسناک (نشر حکمت کلمه- 1399) و کتاب زیبایی‌شناسی و جامعه‌شناسی هنر (فرهنگستان هنر) معرفی شده است.

شماره 157 نشریه اطلاعات حکمت و معرفت به سردبیری و مدیر مسئولی انشاءالله رحمتی ویژه زمستان 1399 در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...