کتاب «فرهنگ و فاجعه» جستارهای انسان‌شناختی درباره‌ی مصیبت‌های جمعی در ایران، مجموعه گفتارها و پژوهش‌های جامعه- انسان‌شناختی دکتر نعمت‌الله فاضلی است که به صورت تحلیلی- تفسیری به مهم‌ترین مصیبت‌ها و فاجعه‌های طبیعی در ایران می‌پردازد و این فجایع را در زمینه‌های فرهنگی مورد بررسی و مداقه قرار می‌دهد.

فرهنگ و فاجعه  نعمت‌الله فاضلی

کتاب شامل دیباچه‌ای است که در آن نویسنده به چگونگی شکل‌گیری کتاب و تفکر انتقادی- تحلیلی خود از شیوه‌های مرسوم مدیریت بحران و فاجعه‌ها در ایران می‌پردازد. درآمد کتاب شامل مقاله‌ای مفصل و پژوهشی است که در آن به فهم فاجعه و مطالعات آکادمیک فاجعه‌شناسی در دانشگاه‌های معتبر دنیا اشاره می‌کند و ضرورت شکل‌گیری این حوزه‌ی مطالعاتی در ایران را تبیین می‌کند. این مقاله برای نخستین‌بار ضرورت مطالعات دانشگاهی فاجعه‌شناسی را به عنوان یکی از زمینه‌های مدیریت بحران فاجعه‌ها در کشور برمی‌شمرد و پیشنهادها و پیام‌های مهمی برای مدیران و کارشناسان حوزه‌های مختلف دارد.

کمتر از نیمی از کتاب به سیل و زلزله به عنوان پربسامدترین مصیبت‌های جمعی در ایران اختصاص دارد و زلزله‌های معروف و تأسف‌باری چون زلزله‌ی رودبار و منجیل و زلزله‌ی بم و زلزله‌ی اخیر در کرمانشاه به صورت عمیق و مردم‌شناسانه مورد بازبینی قرار گرفته‌اند و شیوه‌های مثبت و منفی مدیریت این بحران‌ها واکاوی شده و پیامدهای سیاست‌های اتخاذشده یا ناکارمدی‌ها به‌دقت بازخوانی شده‌اند.

بدین‌ترتیب پس از درآمد، کتاب شامل سه بخش است و هر بخش جستارهای متعددی را در درون خود جای داده است. بخش نخست سیل و زلزله به‌مثابه‌ی مسئله‌ی فرهنگی نام دارد. در ۴ جستار مفصلی که در این بخش گنجانده شده است، نویسنده عمیقاً به سیاست‌های فرهنگی که به رشد فرهنگ عمومی می‌انجامد و توان پیشگیری و یا مدیدریت بحران را هم در سطح مدیران و کارشناسان و هم در میان اقشار عامه تقویت می‌کند، می‌پردازد و با بازخوانی فجایعی که سیل و زلزله به بار آورده‌اند، راهبردهای عملگرایانه‌ی مشخصی را برای رویارویی با چنین بحران‌هایی تشریح می‌کند.

بخش دوم کتاب که شامل جستار پنجم تا هفدهم است همگی به بحران و ترومای فرهنگی حاصل از بیماری پاندمیک کووید-۱۹ اختصاص دارد. تفکر نویسنده در تحلیل وقایع کرونایی از بطن حادثه بر می‌خیزد و مردم‌شناسانه با دیدگاهی تفسیری تمامی شرایط و محدودیت‌های ایجادشده توسط بحران کرونا را مورد تحلیل فرهنگی قرار می‌دهد. جستارهای مهمی در این بخش هست که به تغییر یا انقلاب ایجادشده در روند جاری زندگی اشاره دارند و مسئولیت‌پذیری شهروندان و آگاه شدن، به‌کار بردن روش‌های خلاقانه، و تقویت تفکر انتقادی در مواجهه با بحران را به خواننده القا می‌کند. بازبینی مفهوم سلامت در روزگار جدید و پس از اوج‌گیری پاندمی کرونا و تشریح گفتمان‌های مختلف برای ارتقا و افزایش توان فکری در مدیران و شهروندان از راهکارهای کاربردی نویسنده‌ی مردم‌شناس این کتاب است که از طریق شناخت همه‌جانبه و طولانی‌مدت جامعه و آشنایی نزدیک با روحیات و خلقیات مردم بر آن تسلط کامل دارد.

سرانجام بخش سوم کتاب که جستارهای هجدهم تا بیست‌ویکم را دربردارد، علم و دانشگاه در بحران اپیدمی نام دارد، نقش و موقع دانشگاه و دانشگاهیان و سودمندی یا ناسودمندی علوم انسانی را در جریان این بیماری همه‌گیر مورد بررسی قرار داده است. نویسنده که خود از دانشگاهیان فعال و پرکار در حوزه‌ی مطالعات فرهنگی و پژوهش‌های شهری است، به ایستایی و انفعال دانشگاه و حوزه‌های علوم‌انسانی در شرایط بحرانی انتقاد می‌کند و به ضرورت بازاندیشی و تغییر به سمت کیفی‌شدن آموزش عالی و کاربردی‌شدن هرچه بیشتر علوم انسانی، تاثیرگذاری محسوس علوم انسانی و اجتماعی در زندگی مردم پای می‌فشرد. کتاب با جستاری خواندنی تحت عنوان نامه‌ای به نسل آینده، امید بدون خوشبینی و زیستن در پیچیدگی پایان می‌یابد.

کتاب «فرهنگ و فاجعه» در ۲۴۰ صفحه در قطع رقعی و با قیمت ۴۵ هزار تومان توسط انتشارات فرهامه منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...