پیتر کامنزیند یا کامنتسیند [Peter Camenzind]. رمانی از هرمان هسه1 (1877-1962) نویسنده سوئیسی آلمانی‌الاصل، که در 1904 منتشر شده است. هسه با این رمان به نخستین موفقیت ادبی خود دست یافت. او در این اثر، با توجه به سنت رمانتیسم آلمانی، زندگی یک ماجراجوی جوان را حکایت می‌کند که به قصد تسخیر جهان روستای کوچک خود را ترک می‌گوید.

پیتر کامنزیند یا کامنتسیند [Peter Camenzind]. رمانی از هرمان هسه

پتر کامنتسیند تا اندازه‌ای به پتر اشلمیل اثر شامیسو2 (سرگذشت شگفت پتر اشلمیل) شباهت دارد، اما مسائل معنوی تا حدی بر او تأثیر گذاشته است. او ماجراجوی هنر است که از دریچه‌ی زیباشناسی به زندگی می‌نگرد. هسه با واسطه‌ی شخصیت رمانش افکار شخصی خود را درباره‌ی هنر و سرنوشت آن بیان می‌کند. او طرفدار زندگی طبیعی است و مخالف تمدن شهری. تأثرات قهرمانش، به‌ویژه هنگام اقامت در پاریس، روشنگر این ادعاست، هسه به توسط قهرمانش به‌شدت از تمدن غرب انتقاد می‌کند. سرانجام پیتر از زندگی خانه به‌دوشی دست می‌کشد و به روستای کوچک خود بازمی‌گردد و در آنجا به نقش مصلح درمی‌آید. این ترک‌گفتن زندگی پیشین در سیر فکری هسه بسیار گویا و تعیین‌کننده‌ی تحول بعدی در آثار اوست.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش


1. Hermann Hesse 2. Chamisso

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...