تاریخ‌نگاری رژ لب | هم‌میهن


نشر «اگر» در یک اقدام خلاقانه انتشار مجموعه‌کتاب‌هایی را درباره سرگذشت اجتماعی اشیاء آغاز کرده که اتفاقی جدید و جذاب در حوزه علوم اجتماعی است. مجموعه «سرگذشت اجتماعی اشیاء» درواقع در پی فهم تاریخ معاصر ایران از خلال اشیاء است. واقعیت این است که در علوم اجتماعی امروز به‌ویژه در سنت مطالعات فرهنگی، اشیاء صرفاً چیزهای ساده، دورانداختنی و بی‌هویت نیستند و می‌توانند روابط اجتماعی انسان‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهند. آنها می‌توانند در تکوین تاریخ اجتماعی ما انسان‌ها سهیم باشند.

سرگذشت اجتماعی لب‌آرایی در ایران

در این مجموعه‌ها که دکتر عباس کاظمی، استاد جامعه‌شناسی که نزدیک دودهه است که در حوزه مطالعات فرهنگی و جامعه‌شناسی زندگی روزمره تحقیق و پژوهش می‌کند به عهده دارد، نشان داده می‌شود که چگونه مدرنیته را می‌توان از خلال اشیایی چون تقویم، خزینه، توالت و رژ لب درک کرد. به‌عبارتی‌دیگر می‌توان کتاب‌های این مجموعه را بازنمایی مدرنیته به میانجی اشیاء دانست. به‌همین‌دلیل مخاطبان چنین کتاب‌هایی تنها پژوهشگران و دانشجویان نیستند بلکه چنان ساده و قابل‌فهم نوشته شده‌اند که عموم مردم بتوانند از آن بهره ببرند.

یکی از کتاب‌های این مجموعه که نویسنده آن سمانه کاظمی است، «سرگذشت اجتماعی لب‌آرایی در ایران» نام دارد که درواقع به ‌مرور تاریخی «رژ لب» به‌عنوان یکی از مهمترین ابزارهای آرایش در جغرافیای ایران و جهان می‌پردازد. در نیمه‌دوم قرن نوزدهم، با انقلاب صنعتی و پیشرفت‌های بشر در حوزه شیمی، ساختن لوازم آرایش آسان شد. هم در ساخت، هم در تنوع محصولات آرایشی، تولید لوازم آرایشی پا به عرصه‌های جدیدتری گذاشت. ازجمله تاثیرات این دستاوردهای علمی در مقوله آرایش و زیبایی‌شناسی بدن، ارزان شدن و در دسترس قرار گرفتن لوازم آرایش میان طبقه‌های مختلف اجتماعی بود که در پس آن، خرده‌فرهنگ‌های برساخته شده از این لوازم به‌ویژه در مد و مدگرایی شکل گرفت که از حیث جامعه‌شناسی قابل تأمل و مطالعه است. نظریه‌های مختلفی درباره رژ لب‌ زدن زن‌ها وجود دارد. برخی معتقدند، زنان از رژ لب برای جوان نشان‌دادن خودشان استفاده می‌کنند و برخی‌هم بر این باورند که استفاده از رژ لب راهی‌است که زنان با آن مردان را به خود جذب می‌کنند و استفاده از آن به هنر اغوا در تاریخ برمی‌گردد. به‌عبارت‌دیگر، دو خوانش زیبایی‌شناسانه و کارکردگرایانه اجتماعی درباره استفاده از رژ لب وجود دارد که با ارجاع به هریک از آنها می‌توان روایتی متفاوت از سرنوشت اجتماعی آن ارائه کرد.

در گذشته، زدن رژ لب می‌توانست قدرت زنان را نشان دهد، چون کاری بود که قیود و محدودیت‌ها را کنار می‌زد. زمانی که هنوز زدن رژ لب زیبایی تلقی نمی‌شد، زنان در حین راهپیمایی برای حق‌رأی در اواخر دهه 1890 و اوایل 1900، به لب‌های‌شان رژ لب می‌زدند تا کاری خلاف هنجار انجام دهند. در دهه 1980 زنانی که می‌خواستند راهی در دنیای مردانه برای خودشان بازکنند حتی اگر لباس معمولی پوشیده بودند، از رژ لب برای شکستن محدودیت‌ها استفاده می‌کردند. جالب اینکه رژ لب کارکردی مردانه هم پیدا کرده است. امروزه مردها هم در برخی جوامع برای دفاع از حقوق پایمال‌شده زنان، یا برای مقابله با خشونتی که به هر نوعش در جوامع به زنان تحمیل می‌شود، روی صورت‌شان رژ لب می‌زنند؛ شبیه کاری که رئیس پارلمان اروپا در سال 2018 در دفاع از منع‌خشنونت علیه زنان انجام داد. درواقع در اینجا رژ لب کارکرد نمادین پیدا کرده و از ساحت زیبایی‌شناسی به ساحت سیاست آمده و بازمعنا می‌شود.

«سرگذشت اجتماعی لب‌آرایی در ایران» در سه فصل با عناوین؛ «تاریخ رژ لب در جغرافیای غیرایران»، «تاریخ رژ لب در جغرافیای ایران» و «تولید صنعتی رژ لب»، به ابعاد مختلف این ابزار آرایشی و تحولات اجتماعی آن می‌پردازد. سمانه کاظمی، نویسنده اثر برای نوشتن این کتاب در کنار پژوهش‌های کتابخانه‌ای، از سایت‌های حوزه زیبایی بهره برده و با فعالان حوزه تبلیغات و زیبایی و فروشندگان و مصرف‌کنندگان این‌حوزه نیز گفت‌وگو کرده است. درواقع داده‌های این کتاب از روش کیفی مصاحبه و استخراج روایت‌های افراد از مصرف رژ لب و لوازم آرایش جمع‌آوری شده، سپس به روش تحلیل درآمده است. عباس کاظمی در متنی که به‌عنوان سخن سردبیر مجموعه آمده، می‌نویسد: «در مطالعه سرگذشت ابژه‌ها، معمولا به این پرسش‌ها جواب می‌دهیم که آنها کجا و چگونه و برای چه‌هدفی ساخته شده‌اند و هنگامی که به نهایت زندگی خود می‌رسند، چه بر سر آنها می‌آید؟» به گفته او: «می‌توان برحسب ساخت اجتماعی یک‌جامعه، هویت تازه شکل‌یافته در یک شیء را مطالعه کرد. ممکن‌است یک شیء در خدمت توسعه امر مدرن قرار گیرد و شیء‌دیگر به‌شدت به جانب سنت برود و ازسوی‌دیگر، برخی اشیاء جنبه‌های ستمگرانه و سلطه بیشتر را تقویت کنند و برخی‌دیگر در مقابل، وجوهی رهایی‌بخش بیابند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...