کتاب «رفاقت در رسانه‌های اجتماعی» [Friendship and social media: a philosophical exploration] نوشته دایان جسک [Diane Jeske] با ترجمه مهدی فروتن توسط نشر خزه منتشر شد.

رفاقت در رسانه‌های اجتماعی» [Friendship and social media: a philosophical exploration] دایان جسک [Diane Jeske]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دایان جسک استاد فلسفه در دانشگاه آیوای ایالات متحده، با کتاب «رفاقت در رسانه‌های اجتماعی» پا به عرصه‌ای می‌گذارد که بخشی جدایی‌ناپذیر و ضروری از زندگی امروز ما شده. یعنی رسانه‌های اجتماعی. او این پدیده نوظهور را از منظر دوستی و رفاقت بررسی می‌کند و پرسش‌هایی را مطرح می‌سازد که دغدغه‌ی خیلی از ماست: آیا تعامل در رسانه‌های اجتماعی بر توانایی ما در حفظ دوستی‌های واقعی نقش دارد؟ آیا این تعاملات نقش دوستی را در ارزشمند کردن زندگی ما کمرنگ کرده‌اند؟

جسک همچنین با دقت و وضوحی فلسفی به این مباحث و مسائل ضروری می‌پردازد: روش‌هایی که شخصیت‌های رسانه‌های اجتماعی خود را می‌سازیم، نقش جسم و بدن در شکل‌گیری و تداوم دوستی، شیوه‌هایی که در آن رسانه‌های اجتماعی بر ترس ما از کنار گذاشته شدن می‌افزایند، تأثیر حسادتِ مبتنی بر مقایسه بر روابط دوستانه ما، نقش فضای مجازی در کمرنگ یا پررنگ کردن تنهایی و...

این کتاب که به سبکی روشن و جذاب نوشته شده، برای تعیین چگونگی استفاده مسئولانه از این رسانه‌ها در زندگی، یک اثر کاربردی و سودمند است.

«رفاقت در رسانه‌های اجتماعی» در ۱۴۴ صفحه با قیمت ۱۰۰ هزار تومان توسط نشر خزه منتشر و روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...