دکان پولسازی یوگی و دوستان: ماهاریشی، اوشو و سای‌بابا | آسیا


فنون و تردستی‌های یوگی و دوستان یعنی ماهاریشی یوگی، اوشو و سای بابا بسیار معروف است و اساتید فن معتقدند که با تعالیم آنها ضمن آرامش و شادی می‌توانید قطار را متوقف کنید، نامرئی شوید، از دیوار رد شوید و در هوا معلق شوید اما هیچ خبری از مدرکی مستند برای این ادعاها نیست و در عوض توسط مریدان خوش‌خیال میلیاردرها دلارها به حساب دکان پولسازی عرفان کاذب هندی رفته است و یوگی و دوستان از جیب پیروان خوش خیالشان ضمن آرامش و شادی از دیوار مشکلات رد شده‌اند و زندگی افسانه‌ای داشته‌اند.

خلاصه کتاب شبه علم چیست؟» از دکتر محمدرضا توکلی صابری

کتاب «شبه علم چیست؟» از دکتر محمدرضا توکلی صابری درصدد است تا نشان دهد چگونه غیر علم، ضد علم و شبه علم را از علم راستین باز شناسیم و چگونه با تفکر انتقادی از این که خود را فریب دهیم و یا دیگران ما را فریب دهند جلوگیری کنیم. فصل اول تا سیزدهم در مورد شیوههای درست اندیشیدن و تفکر انتقادی و موضوعات شبه علمی و شبه عرفانی است، فصل چهاردهم تا هفدهم در مورد موضوعات شبه پزشکی و پزشک نماها و روشهای درمانی دروغین است. دو فصل آخر کتاب به شبه فلسفه مربوط میشود. با هم سرفصل عرفان کاذب هندی را مرور می‌کنیم.

کتاب در نخستین گام سراغ ماهاریشی می‌رود: ماهاریشی ماهش یوگی معتقد بود که با دو بار مدیتاسیون در روز و خواندن اوردادی از متون هندو شخص میتواند به حالت چهارم آگاهی برسد که آگاهی متعالی است و مدیتاسیون سبب کاهش استفاده از مواد مخدر میشود، مقدار خواب شخص را کاهش میدهد، موجب افزایش انرژی و تمرکز شده و انسان را در برابر استرس، حوادث طبیعی و روحی و بیماریها مصونیت میدهد و خیلی ادعاهای فراطبیعی دیگر.

در سال ۱۹۷۶ مطالعهای علمی برای تعیین اثربخشی و کارایی مانتراهای مدیتاسیون متعالی در مقایسه با در حالت آرام نشستن با چشمان بسته در دانشگاه شیکاگو انجام شد. یک گروه از پیروان آموزش یافته مدیتاسیون متعالی با گروه کنترل مقایسه شدند. گروه مدیتاسیون متعالی به مدت نیم ساعت به مدیتاسیون و خواندن مانتراها پرداختند، در حالی که گروه کنترل فقط چشمایشان را بستند و در حالت آرامش نشستند. نمونه خونی آنها گرفته شد و موادی را که نشانه وجود استرس است، اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد که نتیجه حاصل از گروه مدیتاسیون شبیه گروه کنترل بود که این مطلب یعنی مدیتاسیون در ایجاد هرگونه تغییر متابولیکی متفاوت از حالت آرامش و چرت زدن موفق نبود. مطالعات مشابه همچنین نشان داد که خواندن مانتراهای هندی تفاوتی با تمرکز بر روی کلماتی مانند خربزه و موز ندارد. دکتر دیوید هولمز از دانشگاه کانزاس نیز هیچ گونه تفاوت فیزیولوژیکی میان مدیتاسیون و بیست دقیقه استراحت بر روی یک صندلی راحتی پیدا نکرد.

همچنین در سال ۱۹۹۳ در حدود پنج هزار نفر از کارشناسان مدیتاسیون متعالی از آمریکا و دیگر کشورهای جهان به واشنگتن دی سی پایتخت آمریکا آمدند تا طی برنامه کاهش جرم در واشنگتن دی سی شرکت کنند. هدف آنها این بود که در طی دو هفته اقامت در این شهر به طور دسته جمعی به مدیتاسیون بپردازند و یک برنامه آگاهی منسجم ایجاد کنند که نه تنها در میان آنها بلکه در در سراسر شهر واشنگتن اثر آرام‌بخشی داشته باشد. سازمان دهندگان این گردهمایی پیش‌بینی کردن که وقوع جرم در این شهر بیست درصد کاهش پیدا خواهد کرد. ولی روزنامه واشنگتن پست که هر دوشنبه آمار جرم و جنایت در این شهر را منتشر میکرد، نوشت: در حالی که شرکت کنندگان در این گردهمایی با چشمان بسته چهار زانو مینشستند و اورادی از کتابهای مقدس هندو را میخواندند، میزان جرم و جنایت در آن دو هفته به بالاترین حدی رسید که نه پیش از آن و نه پس از آن رسیده بود.

مدارک مستند کتاب هم به خوبی نشان می‌دهد علاقه ماهاریشی به تجمل چنان بود که همیشه با رولز رویس و هلی کوپتر سفر می‌کرد و مجموعه ساختمانها و داراییهای به جا مانده از ماهاریشی چندین میلیارد دلار بود.

یکی از معلمان مدیتاسیون به نام آریه سیگل که ده سال معلم این مکتب بوده و سپس از این فرقه جدا شده است در کتابی به نام فریب متعالی شرح ورود خود به این فرقه و سالها عمل به آن و سپس جدا شدن از آن را شرح میدهد که خط بطلانی به ادعاهای ماهاریشی یوگی و دوستانش است.

درباره اوشو نفر دوم تیم یوگی و دوستان در این کتاب می‌خوانیم که او در سال ۱۹۷۴ مقر خود را به پونا در هندوستان منتقل کرد و معبدی در آنجا ساخت ولی با حکومت محلی بر سر نپرداختن پنج میلیون دلار مالیات اختلاف پیدا کرد و حکومت توسعه معبد او را محدود کرد. سپس اوشو به آمریکا رفت و با بهم بافتن مشتی لفاظی‌ توخالی تمام ارزشهای اخلاقی را زیر سوال برد و با هدایای عده‌ای ثروتمند سرگشته صاحب پولهای باد آورده نود و سه رولز رویس را به نام خود زد. اوشو بعدها توسط پلیس به جرم تخلف از قوانین مهاجرت و ترتیب دادن ازدواجهای دروغین برای افرادش جهت اقامت در آمریکا دستگیر و زندانی شد. او چهارصد ازدواج قلابی پیروانش را با آمریکایی‌ها ترتیب داده بود تا بتوانند در آمریکا اقامت کنند. اوشو پس از محاکمه به پرداخت چهارصد هزار دلار و ده سال زندان تعلیقی و ممنوعیت بازگشت به آمریکا تا پنج سال، بدون داشتن اجازه رئیس شورای عالی قضایی آمریکا محکوم شد. در طی این سالها اوشو تأکید زیادی داشت که جهان در سالهای دهه نود میلادی در اثر جنگ اتمی منهدم خواهد شد اما پیش‌بینی او درست در نیامد. پیش‌بینیهای دیگری هم کرد مانند اینکه دو سوم بشریت در اثر بیماری ایدز نابود خواهد شد. اوشو در این دوران تحث تأثیر گاز نیتروس اکساید که دندانپزشکش به او میداد که گازی است که حالت بیحسی و نشاط میآورد و در دندانپزشکی برای بیحسی به کار میرود، سه کتابش را دیکته کرد. شیلا منشی اوشو بعدها گفت که او روزی شصت میلی گرم والیوم میخورد و به گاز نیتروس اکساید اعتیاد پیدا کرده بود.

درباره سای بابا هم آمده است که قصر بسیار بزرگی در هند داشت و هر پنج شنبه از قصرش بیرون میآمد و با شعبدهبازی جواهرات مختلف، ساعت، غذاهای گرم و میوههای مختلف را از دهان و از کف دست میآفرید و به هوادارانش میداد و گفته میشد که او آب را به بنزین تبدیل میکند. اما روی هم رفته او یک شعبدهباز متوسط بود.

در سال ۱۹۹۲ در جشنی که نخست وزیر هند نیز در آن شرکت داشت، سای بابا زنجیری را از هوا تولید کرد و به یکی از شرکت‌کنندگان داد اما چون صحنه فیلم برداری میشد با نمایش آهسته فیلم به خوبی مشخص شد که دستیارانش زنجیر را به طور پنهانی به او رد کردند و او با تردستی وانمود کرد آن را از هوا گرفته است. فیلمهایی از او در اینترنت هست که پیروانش حولهای را به او میدهند و او آن را در برابر دهانش میگیرد و سپس ساعت و یا حلقه طلا از دهانش روی حوله میگذارد. در حالی که شعبدهبازان برجسته این کار را حتی بدون نیاز به حوله که معمولاً شیء در لابلای آن پنهان است، انجام میدهند.
پس از مرگ سای بابا در محل اقامتش ۹۸ کیلوگرم طلا به ارزش ۴/۷ میلیون دلار، ۳۰۷ کیلوگرم زینت آلات نقرهای به ارزش ۳۰ هزار دلار و ۱۶ میلیون روپیه معال ۱۶/۲ میلیون دلار یافتند. یک ماه بعد معال ۸/۷ میلیون دلار دیگر به همراه جواهرات، لباسها و اموال بسیاری در اتاقهای دیگر پیدا کردند. در همان ماه در اشرام بنگلور ۶ کیلو گرم سکه طلا، جواهرات، ۲۴۵ کیلوگرم زینت آلات نقرهای و ۸ میلیون روپیه پیدا کردند. اداره مالیات بر درآمد هندوستان ثروت او را نه میلیارد دلار تخمین زد.

از گوروهای هندی که از این حرفه دست شست و به روکردن دست مرتاضان و گوروهای هندی به ویژه سای بابا پرداخت باساوا پرماناند است. او از سال ۱۹۷۵ مبارزه شدیدی را علیه شیادیهای سای بابا انجام داد و کتابهایی را راجع به او منتشر کرد. او یک تنه در حدود هزار و صد ترفند شعبدهبازیهای سای بابا و گوروهای دیگر هند را برملا کرد.

با مطالعه کتاب شبه علم چیست درباره این شعبده‌بازان عرصه شبه عرفان بیشتر بدانید و البته بخندید.
کتاب شبه علم چیست از دکتر محمد رضا توکلی صابری را انتشارات اختران در ۳۶۶ صفحه و با قیمت 150هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...