کتاب «پایان غیاب»[The end of absence] نوشته مایکل هریس [Michael Harris] با ترجمه مجتبی ویسی توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

پایان غیاب»[The end of absence] مایکل هریس [Michael Harris]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «پایان غیاب؛ جنگ و صلح با اینترنت،‌ در جستجوی حافظه از دست‌رفته» نوشته مایکل هریس به‌تازگی با ترجمه مجتبی ویسی توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شده است.

مایکل هریس نویسنده این‌کتاب، اندیشمند و روزنامه‌نگار کانادایی، تاکنون فقط دو کتاب منتشر کرده و با همین دو کتاب تبدیل به چهره‌ای بین‌المللی شده است.

این‌کتاب به بررسی یک‌بزنگاه تاریخی مهم اختصاص دارد؛ جهان در قبل و بعد از اینترنت. هریس در این‌کتاب، از نسل خود به‌عنوان آخرین نسلی یاد می‌کند که جهان پیش از دیجیتال‌شدن را دیده‌ و به یاد می‌آورد. او بدون جانبداری با پشتوانه علمی‌اش به مقایسه‌ این دو جهان پرداخته تا نشان دهد در کدام یک خوشبخت‌تر بوده‌ایم؛ وقتی به اینترنت و شبکه‌های مجازی متصل نبودیم یا حالا که زندگی بدون اینترنت، امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد.

بروس گرییرسن، نویسنده‌ و پژوهشگر، درباره کتاب «پایان غیاب» و نویسنده‌اش گفته است: «مایکل هریس با دقت و صراحتی مثال‌زدنی، مقطعی محوری در تاریخ مدرن را ثبت کرده است: قبل و بعد از شیفتگی انسان به وسایل دیجیتالی. کتابش اثری شاخص و مهم است و همچنین نشاط‌بخش.»

«پایان غیاب» اولین کتاب مایکل هریس است که سال ۲۰۱۴ منتشر شد. کتاب دیگر این‌نویسنده نیز سال ۲۰۱۷ با عنوان «تنهایی» چاپ شد. این کتاب هم با عنوان فرعی «راهنمای خلوت‌گزینی در یک جهان شلوغ» هفته آینده با ترجمه سامان شهرکی توسط نشر خزه منتشر می‌شود.

«پایان غیاب» با ۲۲۴ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...