کتاب «عواطف در جامعه و فرهنگ ایرانی» توسط نشر آگاه منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «عواطف در جامعه و فرهنگ ایرانی» به قلم جمعی از نویسندگان، با گردآوری و ویراستاری محمدسعید ذکایی به‌تازگی راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب یک مجموعه‌ مقاله در زمینه جامعه‌شناسی ایران است که گردآورنده و ویراستارش، آن را تلاشی برای ایجاد حساسیت و بازشناسی تجربی قالب‌بندی و منطق اجتماعی و فرهنگی عاطفه‌ورزی در سویه‌هایی از متن جامعه ایران می‌داند. فصل‌ها یا مقالات این‌کتاب با تحلیل برش‌هایی از ظرفیت‌های اجتماعی، فرهنگی و نهادین عواطف در متن‌های تاریخی و معاصر زندگی روزمره مردم ایران، سازوکار پیوند آن‌ها با قدرت، ساختار و تعاملات در میدان‌های مختلف زیستی ترسیم می‌کند.

محمدسعید ذکایی درباره چرایی تولید چنین کتابی، می‌نویسد شاید در هیچ زمان دیگری در تاریخ، عواطف در چنین گستره و با چنین تراکمی در زندگی انسان‌ها حضور نداشته‌اند و شاید در هیچ مقطعی انسان‌ها به اندازه امروز به حضور و اهمیت آن‌ها توجه نشان نداده‌اند. عواطف به‌عنوان سازه‌هایی زیست‌شناختی، روان‌شناختی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی تنظیم‌کننده نظم زندگی روزمره و مبنای مهمی در تعاملات انسانی در سطوح مختلف است.

دو فصل ابتدایی کتاب، بیشتر جهت‌گیری نظری دارند و برای معرفی منظر مطالعات فرهنگی و مطالعات انسان‌شناختی حوزه عواطف و جهت‌گیری تحلیل و دستور کارهای مطالعاتی آن‌ها نوشته شده‌اند. در فصل‌های سوم و چهارم، ظرفیت‌های عاطفی و عاطفه‌ورزی مردم ایران در تاریخ کلاسیک و معاصر با نگاه تحلیلی و تاریخی بررسی شده‌اند. فصل‌های پنجم و ششم هم با تلاشی تاریخی، منطق، نقشه‌بندی و تحولات عواطف در جامعه ایرانی را بازسازی می‌کنند. تحلیل تجربی عواطف در متن امروز جامعه ایرانی، کاری است که در دو فصل هفتم و هشتم کتاب شده است.

موضوع فصل‌های نهم و دهم کتاب «عواطف در جامعه و فرهنگ ایرانی»، وجوه بازنمایانه عواطف است. دو فصل پایانی کتاب هم برای تحلیل درک ساختار عاطفی ایرانیان از زاویه گفتمان دینی و حافظه تاریخی نوشته شده است.

عناوین فصل‌ها یا مقالات این‌کتاب به‌ترتیب عبارت است از: «مطالعات فرهنگی عواطف»،‌ «انسان‌شناسی فرهنگی عواطف: از عشق و خشم تا ترس و شرم»، «درآمدی بر فهم امید اجتماعی در ایران معاصر»، «جریان عاطفه در تاریخ و فرهنگ ایرانی: شمه‌ای از اختلالات هیجانی و مشکلات عاطفی ما»، «قدرت نهادی و کنترل عواطف: پیکربندی من ایرانی در عصر شکل‌گیری دولت ایرانی»، «تحولات مفهوم شادی در ایران باستان»، «عواطف و تشکل‌های مردم‌نهاد در زمانه ما: تصاویری مردم‌نگارانه از ایران و جهان»، «احساس خوشبختی ما ایرانیان»، «بازنمایی‌های عواطف: سیاست فرهنگی و زیبایی‌شناسی عاطفه در شعر و ادبیات داستانی ایران»، «پارودی و منطق براندازی»، «قدسیان اندوهگین رنج مقدس در تشیع و صورت‌بندی ساختار ادراک عاطفی زندگی شیعیان»، «سیاست‌های حافظه و شکل‌گیری احساسات جمعی در ایران پیشا/پسا انقلابی»، «رژیم احساسات و تولید امر سیاسی: شکل‌گیری سوژه سیاسی در دانشگاه» و «گوش‌سپردن به سکوت: خوانشی نظری از "شهرزاد" در عبور از دوگانه عاشق راوی و معشوق خاموش».

این مقالات به‌ترتیب به قلم محمدسعید ذکایی، حسین میرزائی، نعمت‌الله فاضلی، مقصود فراستخواه، شروین وکیلی، مریم امن‌پور، نهال نفیسی، سعید امینی، عبدالله کریم‌زاده، سید عبدالرضا حسینی و محمدرضا رشیدی، جبار رحمانی، مسیحا والا، حامد کیا، سارا نادری.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

یوسفعلی اباذری و حمیدرضا پرنیان در مقاله «استقرار آموزشی مکتب نیاوران» در سال ۱۳۹۴، منشا بسیاری از این تحولات اجتماعی در ایران را سیاست‌های تعدیل ساختاری و خصوصی‌سازی می‌دانند که «گروهی منسجم از اقتصاددانان ایرانی معتقد به سیاست‌های اقتصاد آزاد» طی حضور در سازمان برنامه‌وبودجه در دو دهه اول انقلاب و با داشتن مسئولیت تنظیم برنامه‌های اول تا سوم توسعه کشور (و اکنون ششم در دولت یازدهم) تجویز کردند. گرچه این مقاله برای نورتاباندن بر آنچه می‌تواند یکی از مکانیسم‌های رواج اندیشه نولیبرال در ایران زمان ما باید ارزشمند است، به نظر می‌رسد وضعیت موجود را باید به صورت همگرایی چندین تحول مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دهه‌های اخیر ( و نه لزوما فقط پس از انقلاب یا پس از جنگ) دید و نه صرفا پروژه یک جماعت مشخص و منسجم.

علیرضا دوستدار در رساله دکتری انسان‌شناسی خود درباره معنویت‌های نوظهور در ایران پنج فرایند را مسئول شکل‌گیری زمینه اقتصادی، اجتماعی، گفتمانی و فکری‌ای دانسته که این معنویت‌ها در ایران پس از جنگ در آن رشد کرده است. توجه به این فرایندها می‌تواند فهم ما را از اتمسفر عاطفی زمانه‌مان در ایران تسهیل کند:

اول، روی‌کارآمدن دولت هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸ به‌عنوان آغازکننده شانزده سال لیبرالیزاسیون اقتصادی و تجاری‌شدن روزافزون جنبه‌های مختلف زندگی شهری که فرصت ثروت‌اندوزی را برای طبقات متوسط و بالا از طریق اشتغال در بخش خصوصی ( که در سال‌های انقلاب و جنگ تضعیف‌ شده بود) فراهم کرد. به گفته دوستدار، گرچه ثروت این طبقات در کل بیش‌تر شد، موفقیت‌شان به دلیل بالاوپایین‌شدن‌های بازار و قیمت نفت، فساد و رانت‌خواری و غیره نامتعادل و نامطمئن بود؛ و «صنعت موفقیت» از طریق کتاب‌ها و سمینارهای کمک _ به _ خود (بالابردن تمرکز، حافظه، چهره‌خوانی، زبان بدن، تصویرسازی خلاقانه، فرستادن انرژی به کائنات) با معجونی از توصیه‌های مالی و کسب‌وکار و محتوای معنوی-عرفانی نویسندگان امریکایی همچون وین‌ دایر به کارشان آمد. دوم، آنچه فریبا عادلخواه درباره رشد تمایز و فردیت اجتماعی در ایران پس از جنگ و اهمیت روزافزون رقابت در زندگی روزمره می‌گوید نه‌فقط در کسب‌وکار که در ورزش، راهیابی به مدارس و دانشگاه‌های مطرح و مسابقه‌های کوچک و بزرگ دینی، ادبی، هنری، حرفه‌ای و غیره که توسط دولت یا بخش خصوصی حمایت مالی و در رسانه‌ای جمعی تبلیغ می‌شدند. سوم، توجه به روان‌شناسی و روان‌کاوی پس از ترومای دهه شصت. چهارم، جریان «روشنفکری دینی» که در شخصی کردن دین و شکل‌گرفتن سنخی از دین‌داری مبتنی بر آرامش، شادکامی، معنا، امید و رضایت باطن در این دنیا و نه فقط در وعده‌های جهان آخرت موثر بود. و پنجم، بازشدن بازار نشر در دوران وزارت و ریاست‌جمهوری خاتمی که ورود آثار پائولو کوئیلو، جبران خلیل جبران، کارلوس کاستاندا، کریشنا مورتی و دیگران در حوزه معنویت‌های «عصر جدید»، مدیتیشین، یوگا و مانند آن‌ها را به بازار کتاب ایران تسهیل کرد.

این‌کتاب با ۴۹۱ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...