کتاب «ناسپاس» [Disloyal - a memoir] خاطرات مایکل کوهن [Cohen, Michael] وکیل سابق دونالد ترامپ با ترجمه پوریا حسنی و اکبر بتوئی توسط نشر مهراندیش منتشر و در کتابفروشی‌ها توزیع شد.

ناسپاس [Disloyal - a memoir] خاطرات مایکل کوهن [Cohen, Michael]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، طی مدت ریاست جمهوری ترامپ عناوین متعددی منتشر شد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به او و خلقیات عجیب و غریبش می‌پرداخت. عمده آثاری که چهره دیگری از او را نشان می‌داد و به نوعی ضد او نوشته شده بود، با استقبال خوب مخاطبان همراه و به زبان‌های مختلف ترجمه شد. کتاب «ناسپاس» جزو همین دسته از آثار قرار می‌گیرد؛ اثری که در سپتامبر 2020 توسط انتشارات اسکای هورس منتشر و خیلی سریع به یکی از پرفروش‌ترین آثار تبدیل شد. کتابی که نویسنده‌اش علت نگارش آن را متقاعد کردن مردم آمریکا برای اینکه دیگر به ترامپ اعتماد نکنند، عنوان کرده است.

«ناسپاس» که با ترجمه پوریا حسنی و اکبر بتوئی منتشر شده، در خود ناگفته‌های بسیاری درباره رئیس جمهور آمریکا دارد. کوهن این اثر را در زندان نوشت؛ در حالی که مدت محکومیتش را به دلیل کلاهبرداری مالیاتی و دروغگویی به کنگره طی می‌کرد.

از جمله نکاتی که در این کتاب مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت، نگاه ترامپ به سیاه‌پوستان بود. بنا به گفته کوهن در این اثر، ترامپ به ماندلا توهین کرده و نگاهی از بالا به پایین به کشورهای سیاه‌پوست دارد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: رئیس‌جمهورِ ایالات‌متحده مرا مُرده می‌خواست. یا بگذارید آن‌گونه که دونالد ترامپ می‌گوید، بگویم: اگر مرده باشم، برایِ او اهمیتی ندارد. ترامپ این‌گونه صحبت می‌کرد. مانندِ سردستهٔ اراذل اوباش، جوری از زبانِ بادقت تنظیم‌شده استفاده می‌کرد تا خواسته‌ها و امیالِ خود را بیان کند و درعین‌حال به‌صورتِ عامدانه از زبانِ کنایه‌داری استفاده می‌کرد تا خود را مصون نگه دارد...

نشر مهراندیش کتاب «ناسپاس» را در 500 نسخه و به قیمت 79 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...