کتاب «پیشینه‌های اقتصادی اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» اثر خسرو شاکری است و آنچه خواهید خواند بریده‌ای از این کتاب درباره تلاش جمعی دهقانان رشت در برابر نظام ارباب رعیتی‌ست که توسط امید حسینی انتخاب و در کانال تلگرامی‌اش منتشر شده است:

پیشینه‌های اقتصادی اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» اثر خسرو شاکری

برخلاف دیدگاه رایج در مورد دهقانان ایران، به نظر می‌رسد که آنان نسبت به تحول انقلابی در ایران واکنش کاملا جدی نشان داده باشند و در شمال در درخواست‌های خود بسیار جلو رفته بوده باشند. بر اساس یادداشت‌های برجا مانده از کنسول بریتانیا در رشت، جنبش شورایی دهقانی در ابتدا با اقدامات فردی، گاه خشونت‌آمیز علیه اربابان ستمگر آغاز شد.  این را چلنگریان، سوسیال دموکرات ایرانی ارمنی در مقاله‌ای که در روزنامه ارمنی تفلیس منتشر می‌شد، تصدیق می‌کند. به گفته او، دهقانان از پرداخت مالیات خودداری می‌کردند و زمین‌هایی را که کشت می‌کردند به تصرف خود در می‌آوردند.

در کشوری که یک دهقان غالبا مجبور بود در برابر ارباب زانو بزند یا دختر نوعروس خود را پیش از فرستادن به خانه شوهر، تسلیم پسر ارباب کند، شگفت‌انگیز نیست که شروع شدن جنبش انقلابی به زودی دهقانان را از اقدامات انتقامجویانه فردی به اقدام جمعی سوق دهد، از جمله به امتناع از دادن بخش بزرگ‌تر محصولشان به زمین‌دار و دفاع از رویکرد جدیدشان با توسل به خشونت علیه پیشکار، مردان مسلح او یا قزاق‌های اعزامی از سوی دولت.

بی‌توجهی ناظران و تاریخ‌نگاران آن زمان نسبت به اقدامات دهقانان، ما را از تمام اطلاعات مربوط به آن محروم کرده است. با این حال، درجایی‌که چنین اقدامی علیه یک ارباب زمین‌دار بزرگ صورت گرفت، اطلاعات آن ثبت شده است. نمونه‌ی آن، بست‌نشینی حدود ۱۰۰ دهقان در فروردین ۱۲۸۶ در مسجد خواهرامام در رشت برای جلب حمایت از امتناع تمام از تسلیم سهم مرسوم محصول به ارباب است. به نظر نمی‌رسد که انجمن ملی، گرچه در آغاز نسبت به مطالبات دهقانان بست‌نشین تردید داشت، با آنان به کلی مخالفت کرده باشند اما به محض اینکه فشار از ناحیه اربابان زمین‌دار و روحانیت، به ویژه از سوی نمایندگان رشت در مجلس شکل گرفت، انجمن علیه خواست‌های دهقانان موضع گرفت و خواستار آن شد که دهقانان به بست‌نشینی پایان دهند.

فقدان همدردی از سوی اکثریت انجمن ملی که بیشترشان تاجر بودند، ناشی از وضعیت خاص زمین‌داری یعنی وجود یک گروه تاجر زمین‌دار در میان آنان بود. مسأله زمین‌های وقفی نیز این وضعیت را تشدید می‌کرد. در این زمان همچون دوران بعدی جنبش جنگل (۱۲۹۳_۱۳۰۰) این ویژگی مانع عمده بر سر راه‌حل مسأله ارضی بود. با این حال، جواب رد انجمن ملی، دهقانان گیلانی را دلسرد نکرد. جنبش دهقانی که ظاهراً مورد پشتیبانی اعضای رادیکال انجمن بود، به سرعت در سراسر گیلان گسترش یافت. زمینداران نسبت به موجودیت خود به نحو روزافزونی احساس خطر می‌کردند و روحانی سرشناس حاجی خمامی (روحانی ضد مشروطه) که منافع آنان را نمایندگی می‌کرد، به عنوان اعتراض گیلان را به مقصد تهران ترک گفت، به این امید که در آنجا بتواند علیه دهقانان به جلب حمایت بپردازد. به زودی سایر روحانیون گیلان نیز به او ملحق شدند. یکی از آنان حاجی رضا، زمین‌دار ثروتمندی بود که به گفته رابینو، حاضر بود تمام ثروتش را برای از بین بردن انجمن ملی صرف کند. حاجی رضا با اعلام حمایت کامل خود از حاجی خمامی، خواستار تحویل اجباری سهم مالکانه از جانب دهقانان شد، اما بر اثر تهدید دهقانان، ناچار شد املاکش را رها سازد و روانه تهران شود...

حمالان ایرانی در قرن قبل

در نتیجه تلاش‌های مشترک حاجی خمامی و حاجی رضا، حکومت مرکزی ۲۰۰ قزاق را به گیلان اعزام داشت تا شورش دهقانان را سرکوب کنند و تلاش‌هایشان را متلاشی سازند.

«پیشینه‌های اقتصادی اجتماعی جنبش مشروطیت، خسرو شاکری، صفحه ۱۹۱_۱۹۳»

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...