رمز سیاست | شرق


پروژه فلسفی-سیاسیِ معروف آگامبن [Giorgio Agamben] «هومو ساکر» [Homo sacer : sovereign power and bare life] به نقطه تقاطع پنهان میان الگوی حقوقی-نهادی و الگوی زیست‌-سیاسیِ قدرت می‌پردازد. از دیدِ آگامبن، ادغام حیات برهنه در قلمرو سیاسی برسازنده‌ی هسته‌ی آغازین قدرت حاکم است. حتی می‌توان گفت که تولید یک بدن زیست‌-سیاسی همان دستاورد آغازین قدرت حاکم است.

هومو ساکر» [Homo sacer : sovereign power and bare life]  جورجو آگامبن [Giorgio Agamben]

آگامبن قهرمان اصلی کتاب «هوموساکر» را «حیات برهنه» می‌خواند، همان حیات هوموساکر یا انسان مقدس؛ کسی که می‌تواند کشته شود ولی نمی‌تواند قربانی شود. تصدیقِ کارکرد اساسی هوموساکر در سیاست مدرن، ایده‌ای است که آگامبن در این کتاب پیگیری می‌کند. او می‌کوشد تا مسئله‌ی امکانِ محض و بالقوگی و قدرت را به مسئله‌ اخلاق سیاسی و اجتماعی در بستری پیوند بزند که اخلاق مذکور شالوده‌ دینی و مابعدالطبیعی و فرهنگی سابق خویش را در آن از کف داده است. هوموساکر به‌عنوان «چهره متعلق به قانون رومی کهن»، قانونی که در آن حیات انسانی در هیئت حذفش در نظام حقوقی ادغام می‌شود، رمزهای قدرت سیاسی را آشکار می‌کند. ازاین‌روست که آگامبن مفهوم هوموساکر را در مقام انسانی که بیرون از دایره قانون قرار می‌گیرد، از حقوق روم قدیم احضار کرده و این تمثال را برای فهم رمز سیاست در دنیای مدرن احیا می‌کند.

«هوموساکر: قدرت حاکم و حیات برهنه» که پیش از این بخش‌هایی از آن در کتاب «قانون و خشونت» منتشر شده بود، از مهم‌ترین آثار آگامبن است که اخیرا با ترجمه مراد فرهادپور و صالح نجفی در نشر مرکز به چاپ رسیده است. آگامبن در این اثر مهم خود، مفهومِ زیست‌سیاست را در نوشته‌های فوکو راهنمای کار خود می‌گیرد و با دیدی گسترده حضور ضمنیِ برداشتی از زیست‌سیاست را در تاریخ نظریه‌ سنتیِ سیاست می‌کاود. در عین حال، نشان می‌دهد «از کهن‌ترین رساله‌های نظریه سیاست به‌ویژه تلقی ارسطو از انسان در مقام حیوان سیاسی (یا شهرنشین)، و در سرتاسر تاریخ تفکر غرب درباره حاکمیت تا به امروز برداشتی از قدرت مستتر است، قدرتی مستولی بر زندگی انسان».

چنان‌که مترجمان در مقدمه خود می‌نویسند، «به اعتقاد آگامبن این تلقی از قدرت از آن روی مستتر مانده است که امر مقدس یا ایده قداست را نمی‌توان از ایده حاکمیت جدا ساخت. آگامبن از این دیدگاه کارل اشمیت بهره می‌گیرد که جایگاه شخص حاکم استثنای قواعدی است که او مسئول محافظت از آنها است و در ضمن از پژوهشی در رشته انسان‌شناسی مدد می‌گیرد که از پیوند نزدیک مقدسات و محرمات پرده برمی‌دارد. بر این اساس، آگامبن می‌گوید شخص مقدس (هوموساکر) انسانی است که او را می‌توان کشت اما نمی‌توان قربانی‌اش کرد - این حقیقت خارق اجماعی است که به گمان آگامبن جایگاه فرد را در نظامی تعیین می‌کند که مهار حیات برهنه تمامی افراد را در جوامع مدرن به دست دارد». آگامبن از «وضعیت استثنایی» سخن می‌گوید که تبدیل به قاعده شده است؛ وضعیتی که در آن زندگی هوموساکر که همبسته قدرت حاکم بود به صورتی از هستی بدل می‌شود که قدرت ظاهرا دیگر استیلایی بر آن ندارد. این کتاب سه بخش یا به ‌تعبیر مترجمان، سه دفتر دارد: «دفتر اول- منطق حاکمیت» که از پارادوکس حاکمیت و بالقوگی و قانون سخن می‌گوید، «دفتر دوم- هومو ساکر» که درباره ابهام معنایی امر مقدس و اختیار مرگ و زندگی است و «دفتر سوم- اردوگاه، سرمشق زیست سیاسی دنیای مدرن»، که به زیست‌سیاست و حقوق انسان و سیاسی‌شدنِ زندگی می‌پردازد.

[«هومو ساکر: قدرت حاکم و حیات برهنه»، با ترجمه‌ مراد فرهادپور و صالح نجفی، توسط نشر مرکز منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...