برگ برگ | شرق


هیچ پدیده دینی دیگری غیر از پیاده‌روی اربعین را نمی‌توان در ایران معاصر سراغ گرفت که یکباره در مدت چند سال، از اجتماعی کوچک به مقیاسی میلیونی برسد. جمع 40 هزار نفری زائران کربلا در سال 1389 فقط در مدت پنج سال به دو‌میلیون‌و 200 هزار نفر می‌رسد و 55 برابر می‌شود.

محسن‌حسام مظاهری پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی»

ممکن است کسانی بگویند رشد عظیم این مناسک نتیجه حمایت سیاسی و حکومتی از آن بوده است؛ اما به‌سرعت می‌شود پاسخ داد «چرا برخی دیگر از مناسک دینی نظیر نمازهای جمعه و جماعت و مانند آنها در دهه‌های اخیر با اقبال اندک مواجه بوده‌اند و با وجود حمایت‌های فراوان رسمی بوروکراتیک، میزان مشارکت در آنها رو به کاهش بوده است؟» (ص. 57).

نویسندگان هفت مقاله‌ای که در کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی» گرد آمده‌اند، آثاری درخور و شایسته تحسین برای شناخت پدیده پیاده‌روی اربعین، علل رشد عظیم آن در چند سال، معنای این مناسک برای زائران، اثرات پیاده‌روی اربعین بر دینداری و نهاد دین در ایران، ابعاد رسانه‌ای پیاده‌روی اربعین، تفسیر زائران از مشارکت‌شان در این مراسم و پیامدهای این پدیده در عرصه‌های مختلف ارائه داده‌اند.

جبار رحمانی مقوله جغرافیا و «ارض مقدس» را در ادیان برجسته کرده و محرومیت از کربلا به‌عنوان «ارض مقدس» شیعه قبل از سقوط صدام را در مرکز تحلیل خود قرار می‌دهد. او از تولد تشیع جدیدی سخن می‌گوید که در عصر پساصدام «جغرافیای هویت‌ساز شیعی» در آن تغییر کرده و «سندرم حسرت جغرافیای مقدس و زیارت کربلا رفع شده است» (ص. 35).

مهدی سلیمانیه ضمن آنکه پیش‌بینی می‌کند پیاده‌روی اربعین به یکی از «متغیرهای تأثیرگذار در سطح معادلات سیاسی و مبادلات فرهنگی و تحولات اجتماعی منطقه» (ص. 39). تبدیل شود، برای توضیح چرایی افزایش تصاعدی تعداد زائران پیاده‌روی اربعین به 13 عامل اقتصادی، تاریخی سابقه دینداری، فرم مناسک، اثر سن و جنس زائران و عوامل دیگری اشاره می‌کند که بر روی هم تبیینی چندوجهی از این پدیده ارائه می‌کنند. سطحی از پیچیدگی (ص. 58) علل توسعه پیاده‌روی اربعین که سلیمانیه ارائه می‌کند، اهمیت بررسی‌های علمی بیشتر درباره علل و پیامدهای این پدیده را آشکار می‌کند.

احمد شکرچی در مقاله «میزبانان اربعین» کوشیده تا «نحوه تعامل میان زائران با میزبانان» (ص. 66) را تحلیل کند. او اگرچه معتقد است «زیارت اربعین، زمان و زمینه‌ای منحصربه‌فرد برای ترمیم و بازسازی شکاف‌ها و گسل‌های کهنه و ساختن بنایی نو دارد» (ص. 77)؛ اما «اگر مفهوم وسیع فرهنگ و مشترکات فرهنگی فقط به دین اسلام و مذهب تشیع تقلیل داده شود... به‌راحتی می‌توانند محرکی برای تقابل و جدایی آنها تبدیل شوند» (همان).

محمدرضا پویافر در مقاله «از نهادی‌شدن آیین اربعین تا عرفی‌شدن امر قدسی» به ساختار برگزاری این آیین، مداخله دولت در برگزاری و پیامدهای آن می‌پردازد. پویافر شرح می‌دهد که چگونه دولتی‌شدن برگزاری آیین اربعین، سبب افزایش هزینه‌های دولت در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و فرسایش مقبولیت سیاسی می‌شود. او دولتی‌شدن اربعین را بخش تکمیل‌کننده عرفی‌شدن نهاد دین در ایران توصیف کرده و از واسپاری امر دینی و در این مورد خاص، پیاده‌روی اربعین به مردم و تقویت بُعد امر خیر دینی در این آیین از طریق مردمی‌کردن آن حمایت می‌کند.

محسن امین در مقاله «حاد واقعیت ژان بودریار: بررسی شایعات رسانه‌ای درباره آیین پیاده‌روی اربعین» با اتکا به نظریه ژان بودریار متفکر فرانسوی، روایت‌های ساخته و پرداخته‌شده درباره این آیین را تحلیل کرده است. او شایعات شکل‌گرفته بر محور پیاده‌روی اربعین را تحلیل کرده و مستعد‌بودن آن برای بروز چنین شایعاتی را نشان می‌دهد. امین نشان می‌دهد که شایعات چگونه تولید شده‌اند و حتی در رسانه‌های پرمخاطب رسمی هم بازتاب یافته‌اند.

ندا رضوی‌زاده در مقاله «دعوت شده‌ام به زیارت رنج‌آلود» تلاش می‌کند تا از طریق مصاحبه و گفت‌وگو با زائران اربعین، ادراک و تفسیر آنها از عمل خودشان برای پیوستن به پیاده‌روی را کشف و طبقه‌بندی کند. او نشان می‌دهد تجربه منحصربه‌فرد آیین اربعین چگونه با تجربه امر متعالی و مقدس، جست‌وجوی هویت و معنویت خارج از زندگی روزمره (ص. 158) پیوند می‌خورد. سه مضمون اصلی که به گمان او تفسیر و معنای پیاده‌روی اربعین را برای زائران شکل می‌دهند، عبارت‌اند از: تجربه تعلیق امر مادی و روزمره، رنج مقدس به‌مثابه مولد معنا و برانگیزانندگی عاطفی مناسک جمعی زیارت (ص. 161).

محسن‌حسام مظاهری در مقاله «اربعین ایرانی» دلایل و پیامدهای رشد تصاعدی آمار زائران پیاده‌روی اربعین را بررسی می‌کند. او معتقد است جاذبه‌های اربعین چهار وجه «فراغتی، گفتمانی، سیاسی و بین‌المللی» (ص. 205) دارند. نگاه او در‌بر‌دارنده ابعاد مرتبط با گردشگری مذهبی، ظهور گفتمان متکثر شیعی در ابعاد گوناگون از‌جمله خروج از زیر سیطره قدرت دولت و مانور قدرت شیعیان نیز هست. نکته مهم اینکه مظاهری نسبت به تغییرات ناشی از این پدیده در الگوهای فرهنگ دینی، حساسیت‌زایی سیاسی در منطقه و جهان، منازعه بین گفتمان‌های شیعی و تعمیق شکاف شیعه و سنی نیز آگاه و هشداردهنده است.

کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی» به جهات زیادی اهمیت دارد. این کتاب از کنار مسئله‌ای مهم و بروزکرده در ابعاد عظیم، به‌راحتی نمی‌گذرد و آن‌ را در کانون بررسی جامعه‌شناختی منظم و قاعده‌مند قرار می‌دهد. مقالات کتاب را نسل جوان جامعه‌شناسان ایرانی نوشته‌اند و نگاه نزدیک آنها به واقعیت اجتماعی ایران امروز بسیار امیدوارکننده است. کتاب به دور از سیاست‌زدگی یا نگاه کلیشه‌ای به پدیده دینی است و نویسندگان بسیار کوشیده‌اند تحت تأثیر دینداری، ایرانی‌بودن یا فرهنگ شیعی خود قرار نگیرند. کتاب هم‌زمان طیف وسیعی از مسائل مرتبط با این پدیده، از سطح معنا و تفسیر شخصی پیاده‌روی اربعین برای زائران تا اثرات آن بر سیاست منطقه‌ای را پوشش می‌دهد.

کتاب «پیاده‌روی اربعین: تأملات جامعه‌شناختی» به کوشش محسن‌حسام مظاهری در نشر آرما در 248 صفحه در سال 1397 و با قیمت 30 هزار تومان منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...