کتاب «اندیشیدن فراگیر؛ آدمی و جهان او» [Penser global: l'homme et son univers] نوشته ادگار مورن [Edgar Morin] با ترجمه محمدعلی انواری از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.

اندیشیدن فراگیر؛ آدمی و جهان او» [Penser global: l'homme et son univers] نوشته ادگار مورن [Edgar Morin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ کتاب «اندیشیدن فراگیر» درباره آینده انسان و جهان است. مسئله مورن این است که زندگی آینده انسان روی این کره خاکی با چه خطرات و تهدیدها و در عین حال نویدها و امیدهایی رو‌به‌روست. صد البته، مورن قصد پیشگویی آینده را ندارد. او سر آن دارد که با نگاهی چندوجهی به ما نشان دهد که وضعیت زندگی انسان در حوزه‌های مختلف علم و فن‌آوری و اقتصاد و دین و محیط زیست و... احتمالاً با چه چالش‌ها و فرصت‌هایی روبه‌روست. از همین روی، مورن در کتاب اندیشیدن فراگیر با نگاهی کل‌گرا و جامع‌نگر ارتباط حوزه‌های مختلف زیست انسان را ردیابی می‌کند.

کتاب با مرور زمینه‌های کیهانی، طبیعی، زیستی و اجتماعی زندگی بشر پیچیدگی و درهم‌بافتگی مسائل انسانی و راه ورود به این دنیای پیچیده را می‌کاود و با استخراج بینش‌ها و بصیرت‌هایی از انسان‌شناسی، البته به معنایی که خود از این لفظ مراد می‌کند، نشان می‌دهد که چرا بی‌اعتنایی به پیچیدگی و درهم‌بافتگی امور راه‌حل‌های متخصصان جزءنگر را چه‌بسا با شکست رو‌به‌رو کند. در عین حال، مورن بر محدودیت‌های معرفت انسانی تأکید دارد و هرگونه خوش‌بینی ناشی از غرور شناختی و جزمیت را نگران‌کننده می‌یابد. واقعیت‌های مطرح‌شده در اندیشیدن فراگیر در کنار نگاه چندجانبه مورن به آینده حیات بشری این کتاب را به اثری جذاب و خواندنی بدل کرده است.

انتهای کتاب نوشته شده است: «ما در جهانی به سر می‌بریم که در معرض خطر دغده‌های بیمارگونه نسبت به اعداد و داه‌های کمی است. یا همان چیزی که پیتیریم سوروکین‌ آن را جنون کمیت‌گرایی می‌نامید و بر این باور بود که این موضوع نباید ما را از اندیشیدن و تفکر بازدارد. ما همچنان نیازمند تشویق و ترغیب به اندیشیدن هستیم و باید در این آشفتگی معاصر که تلاطمی از ایده‌هاست بتوانیم ایده‌هایی را که می‌تواند روشنگر باشند و به افزایش توانایی تفکرمان منجر شوند شناسایی کنیم. این همان چیزی است که خواننده در این اثر می‌یابد.»

ادگار مورن فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی نویسنده این‌کتاب، به‌دلیل نظریه‌اش درباره «امر پیچیده»‌ شناخته می‌شود و اعتقاد به پیچیدگی امر شناخت به‌ویژه شناخت انسان و هستی دارد. از این‌نویسنده تاکنون کتاب‌های «درآمدی بر اندیشه پیچیده»، «روش» و «هفت‌دانش ضروری برای آموزش و پرورش آینده» به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند. او نیازی به معرفی ندارد و نویسنده آثار برجسته و ستایش شده جهانی است.

میشل ویویورکا معتقد است ادگار مورن چنانکه در این کتاب می‌بینیم از همیشه تازه‌تر، عمیق‌تر و نوآورانه‌تر است. او شناخت انسان و هستی فقط برپایه یک‌دانش معین مثل فیزیک، روان‌شناسی یا زیست‌شناسی را یک‌شناخت ناقص و ناتمام می‌داند و می‌گوید انسان‌شناسی نیازمند رویکردی میان‌رشته‌ای و فراگیر است. یعنی برای مطالعه و شناخت انسان، به یک‌نگاه همه‌جانبه و چندسویه نیاز است.

کتاب «اندیشیدن فراگیر» نسخه گردآوری‌شده درس‌گفتارهای ادگار مورن در دانشگاه سوربن است. مواضع و اندیشه‌های مندرج در این‌کتاب، بیانگر پیچیدی وضعیت انسان در پیوندش با هستی هستند.

این‌ کتاب هفت فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «انسان و سه‌گانه زیستی- اجتماعی- انسان‌شناختی»، «فرد انسانی»، «ظهور انسان»، «آدمی در جهان»، «عصر سیاره‌ای»، «آینده: محتمل و نامحتمل» و «اندیشه پیچیده و اندیشه فراگیر». برای این‌فصول یک‌پیشگفتار به‌قلم میشل ویویورکا نیز در نظر گرفته شده است. این‌کتاب به‌خاطر خواسته این‌فرد از مورن برای گردآوری کنفرانس‌ها و درس‌گفتارهایش تولید شده است.

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «عصر جهانی با دو جنگ جهانی در سده بیستم به اوج خود می‌رسد. با پایان جنگ جهانی دوم روند تازه‌ای از آزادسازی مستعمرات یا نیمه‌مستعمرات، دست‌کم از بعد سیاسی، آغاز می‌شود. افزون بر آن، نئولیبرالیسم اقتصادی، که از دهه ۱۹۸۰ به‌ویژه با سیاست‌های رونالد ریگان و مارگارت تاچر به اوج خود رسید، پدیدار می‌گردد. از این پس این‌اقتصاد موسوم به بازار یا همان اقتصاد سرمایه‌داری است که در عمل تمام جهان از جمله چین را در بر می‌گیرد. در دهه ۱۹۹۰ یکپارچگی اقتصادی جهان افزایش می‌یابد، و همزمان با آن گسترش مخابرات و گسترش اقتصاد بر پایه فناوری رخ می‌دهد، همان چیزی که می‌توان جهانی‌شدن نامید.»

کتاب «اندیشیدن فراگیر؛ آدمی و جهان او» نوشته ادگار مورن با ترجمه محمدعلی انواری در 128 صفحه و قیمت 60 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...