خاک خوب | پرل باک

27 اسفند 1384

وانگ لونگ به زمین پای‌بند است، ‌زیرا زمین «خون و گوشت هر کس است». او نیز،‌ با استفاده از این ایام آشفته، ‌خود مالکی بزرگ می‌شود. با این حال،‌ خاک خوب تنها صعود یک دهقان نیست که در ایام کهولت به «گل گلابی» دل‌فریب دل می‌بازد و موجب ناخشنودی پسرانش می‌شود؛ بلکه این اثر، ‌در عین حالی که رمان است،‌ به ویژه نوشته مستند ارزشمندی است درباره دورانی که وانگ لونگ هنوز فقیر بود و فریاد برداشته بود: «دیگرچه! پس این وضع هرگز عوض نخواهد شد؟»

خاک خوب[The good Earth] پرل باک
خاک خوب [The good Earth] کتاب نخست از رمانی سه گانه، ‌نوشته پرل باک (1892-1973)، بانوی نویسنده امریکایی و برنده ‌جایزه نوبل،‌ در 1930 انتشار یافت و،‌ به دنبال آن،‌ پسران(1932) و خانواده پراکنده(1935) منتشر شد. این نویسنده،‌ که در کودکی به چین برده شد و قسمتی از زندگی‌اش را در آنجا گذراند، ‌در خاک خوب، زندگی وانگ لونگ، دهقان فقیر شهرستان آن هوئی، را که در کنار شانگهای واقع است روایت می‌کند. در این کتاب،‌ عرف و عادات و باورهای دهقانان متوسط چینی را که با فقر و گرسنگی و جنگ‌های داخلی پیش از انقلاب درگیرند با دقتی واقع‌بینانه توصیف شده است. اما، ‌از ورای شخصیت وانگ لونگ، به ویژه روحیه چینی سر بر می‌آورد. وانگ لونگ به زمین پای‌بند است، ‌زیرا زمین «خون و گوشت هر کس است». او نیز،‌ با استفاده از این ایام آشفته، ‌خود مالکی بزرگ می‌شود. با این حال،‌ خاک خوب تنها صعود یک دهقان نیست که در ایام کهولت به «گل گلابی» دل‌فریب دل می‌بازد و موجب ناخشنودی پسرانش می‌شود؛ بلکه این اثر، ‌در عین حالی که رمان است،‌ به ویژه نوشته مستند ارزشمندی است درباره دورانی که وانگ لونگ هنوز فقیر بود و فریاد برداشته بود: «دیگرچه! پس این وضع هرگز عوض نخواهد شد؟» و به او پاسخ داده بودند: « چرا، ‌رفیق روزی عوض خواهد شد. وقتی که ثروتمندها زیادی ثروتمندند،‌ امکاناتی وجود دارد. و وقتی که فقیرها زیادی فقیرند، ‌امکاناتی وجود دارد.»

پسران (وانگ ارشد، ‌وانگ دوم و وانگ سوم که پرقدرت است و ملقب به «ببر» و یکی از آخرین سرلشکران ماجراجوی رژیم قدیم خواهد شد)، پس از مرگ پدر، به تقسیم زمین‌ها اقدام می‌کنند. اما ببر به زودی برادرانش را از سر باز خواهد کرد. زمین برایش چه اهمیتی دارد: او چیزی جز پول نمی‌خواهد تا ارتشی در حد جاه طلبی‌هایش ایجاد کند. او که «سالار جنگ»  شده است،‌ پیروزی‌ها را پشت سر می‌گذارد. و چون پسرش یوآن به دنیا بیاید، خوشبختی‌اش کامل خواهد شد. او آرزو دارد که از پسرش یک «سرلشکر کوچک» بسازد. اما پسر جوان،‌ که بسیار هوشمند است و متنفر از کشتار، ‌خود را به دست اندیشه‌هایی نو می‌سپارد. تضاد شدید میان کهنه پرستی ببر و تحول‌طلبی پسر بسیار محبوبش قدرتی دراماتیک به کتاب دوم می‌بخشد. یوآن سنت‌های خانوادگی را می‌گسلد و از نفوذ وانگ سوم می‌گریزد. با این حال،‌ چون مبارزی سمج نیست، ‌عضویتش را در یک انجمن مخفی که در اندیشه دوران نو است مدتها به تعویق می‌اندازد. سرانجام، به اصرار یکی از پسرعموهایش،‌ تصمیم خود را عملی می‌کند به امید آنکه «رنجهای ملت فقیر» که او شاهد طغیانگری آنها بوده است، ‌پایان گیرد. یوآن، ‌کمی پس از آنکه جانب انقلاب را می‌گیرد، دستگیر می‌شود و تنها در برابر  باجی کلان، که بستگانش می‌پردازند، از مرگ نجات می‌یابد. همین که آزاد می‌شود، به خارج از کشور می‌رود تا آموزش خود را کامل کند و با تمدن غرب آشنا شود. کتاب با تولد عشقی ساده میان یوآن و می‌لینگ،‌ یک دانشجوی چینی، ‌پایان می‌گیرد. و نهایتا سالار پیر جنگ به دست دهقانان شورشی کشته می‌شود. 


مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1. Pearl Buck  2.sons  3. A House Divied   4. Wamg Lung 
5.An-Hoei  6.Yuan  7. Mei-Ling

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...