یک کمدی از انسان حقیقی است... بیست داستان که پیوند ظاهری دیگری جز شخصیت راوی داستان ندارند و جهان روستایی را توصیف می‌کنند... گاه توصیف ساده یا با شکوه مناظر است. گاه گفتگوهایی است که در خم بیشه‌ای شنیده می‌شود، گاه ضبط چهره‌ای نوعی است و گاه مصیبت‌هایی واقعی... این کتاب در الغای بردگی سهم داشت.

خاطرات یک شکارچی  | ایوان تورگنیف
خاطرات یک شکارچی
[Zapiski ohotrika]. (A Sportsman's Sketches) اثر ایوان سرگیویچ تورگنیف (1818-18883)، نویسنده روس، ‌که در 1852 انتشار یافت. این مجموعه داستان که به حق مشهور است از عصر پراهمیتی در تحولات روسیه در قرن گذشته حکایت می‌کند: نخست از جهت احساس طبیعت، که هرگز تا آن زمان کسی این همه شور و حرارت را با این همه دقت واقع بینانه به هم نیامیخته بود. اما بیشتر از آن جهت که دنیای تازه بر مردم مکشوف می‌ساخته: در حقیقت شخصیتی در ادبیات وارد می‌کند که از آن پس مرتبه مهمی در آن دارد،‌ یعنی شخصیت دهقان در محدوده مستقل او،‌ با عواطف و سنتهایش،‌ و فی‌الجمله با تمامی روحش که معلوم می‌شود به پیچیدگی روح بسیاری از اشراف است. تورگنیف در بیست داستان که پیوند ظاهری دیگری جز شخصیت راوی داستان ندارند تنوع بی پایان جهان روستایی را توصیف می‌کند. همه این حکایتها به صورت گزیده هایی از یادداشت‌های یک شکارچی ارائه شده است که در صحرا گردش می‌کند و گاه راه خود را گم می‌کند. آن گاه در موضع شاهد عینی، ‌بی آنکه دیده شود و غالباً خاموش،‌ در خصایص اخلاقی مردمان دقیق می‌شود، ‌به دهقانان و مالکان زمین فرصت گفتگو می‌دهد و به دقت و با بی غرضی آشکار سرگذشتها و پرگویی‌ها و دعواها و مصیبت‌ها را ثبت می‌کند.‌

کتاب در مجموع یک کمدی از انسان حقیقی است: هر چند دهقانان جای وسیعی در آن دارند، ‌ولی آنها تنها شخصیت‌های آن نیستند؛ ‌مالکان نیز در کنار آنها در صحنه ها ظاهر می‌شوند، ‌مردمی کم و بیش پست که طبیعتاً به سبب زندگی در شهر و اتلاف وقت در تنبلی و ملال و عیاشی بیشتر فاسدند تا بدجنس. توجه تورگنیف چه به عنوان نویسنده‌ای اجتماعی و چه به عنوان انسان آزاده‌ای حساس، البته معطوف به دهقانان است. آنان را با محبت اما با روشن بینی نشان می‌دهد و،‌ با آنکه این اندیشه را القا می‌کند که به دهقانان وابسته به زمین باید به دیده انسان نگریست و با آنها باید مانند موجودات انسانی رفتار کرد،‌ در کتاب او هیچ نشانه‌ای از اعتقاد ساده‌اندیشانه به ظواهر مسیحی انقلابی و استقرار جهانی بهتر دیده نمی‌شود. دهقانش آفریده‌ای ملکوتی نیست که در عمق وجودش خلوص اولیه‌ای را حفظ کرده باشد که او را باطناً از بقیه افراد جامعه متمایز کند. او فقط انسانی است مانند دیگران، ‌نه بهتر و نه بدتر؛‌ بی شک به طبیعت نزدیک‌تر است،‌ ولی در عین حال به توحش اولیه نیز،‌ که گاهی در فسق و فجورهای زشتش ظاهر می‌شود،‌ بسیار نزدیک است. با این همه، ‌صفات خاصی دارد: دلسوزی برای همه چیز، ‌اعم از جاندار و بی جان، ‌تفاهمی طبیعی با روند جهان،‌ محبتی حقیقی و طیبعی به همنوع،‌ نوعی تسلیم و رضا در برابر اتفاقات زندگی که خیلی نزدیک به اعتقاد به تقدیر است. تورگنیف می‌داند که چگونه قهرمانان خود را در زندگی و حرکات آنها نشان دهد؛ می‌گذارد که آنها کاملاً خودشان باشند، بی آنکه هرگز با حضور خود یا با تحسین مزاحمی آنها را پریشان کند.

این حکایت‌ها سلسله بسیار متنوعی است گاه توصیف ساده یا با شکوه مناظر: «خاتمه» است. گاه گفتگوهایی است که در خم بیشه‌ای شنیده می‌شود: «مرغزار بژین»، گاه ضبط چهره‌ای نوعی است: «کاسیان» و گاه مصیبت‌هایی واقعی: «وعده ملاقات». موفقیت راوی حکایات دقیقاً در ایجاد این احساس است که این جهان دهقانی، ‌که آن را به صورت توده‌ای زمخت و حیوانی تصور می‌کردند، ‌دستخوش همان انفعالات و به همان گونه‌ انفعالاتی است که خاص هر جامعه انسانی دیگر است. در «چمنزار بژین»، شکارچی که با فرارسیدن شب، ‌در جهان بیشه‌های آکنده از مه‌ی غلیظ، ‌راه خود را گم کرده است،‌ به آتشی نزدیک می‌شود که گروهی از چوپانان گرد آن جمع شده‌اند. چیزی نمی‌گذرد که خود را در درون دنیای ارواح و پریان جنگل می‌یابد: حضور نامرئی‌ها در تاریک و روشن افسون کننده و پرتوهای ناگهانی و زودگذر که بر قلمرو شب افکنده می‌شود به انسان القا می‌کند. و همه اینها بر زمینه تاریکی صورت می‌گیرد که از آن انسان گویی فریادهایی را می‌شوند که از اعماق رودها، مردم را به یاری می‌طلبند.

تورگنیف، با همه واقع بینی مطلق خود که به کوچکترین جزئیات توجه دارد و سخت در بند آن است که تصویری دقیق و غیر شخصی به دست دهد،‌ مع‌الوصف پیوسته به تغزل سبک خود و هماهنگ کردن زبان ملایم و شیرین خود با جریانات بی‌پایانی که مناظرش را به هم می‌زند، ادامه می‌دهد. او با اشیا نیز همان قدر همدلی دارد که با انسانها، و گاه به نظر می‌آید که موضوع حقیقی کتابش طبیعت است ولی رفته رفته در طی اثر و در توصیف شاعرانه «خاتمه» تنها چیزی که می‌ماند اوست. خاطرات یک شکارچی بی درنگ شهرت او را در پی آورد: این شهرت بیش از آنکه مدیون تازگی موضوعات باشد حاصل کمال موفقیت است، زیرا تورگنیف،‌ حتی در روسیه، ‌پیشگامانی مانند دار،‌ گریگوروویچ و آکساکوف داشته است. ولی تأثیر غالب از آن ژرژ ساند و برنولت آورباخ است. این کتاب عواقب دیگری نیز داشت: نویسنده به اتهام ایجاد آشوب اجتماعی تبعید شد. با این همه، در خاطرات یک شکارچی هیچ قصد انتقادی در میان نیست: تورگنیف از نظریه معینی حمایت نکرده بود، ‌تنها به توصیف مبتنی بر حقیقت اکتفا کرده بود. مع‌الوصف کتاب او در الغای بردگی سهم داشت.                                  

اسماعیل سعادت. فرهنگ آثار. سروش

1.Ivan sergeevic Turgenev  2. Bezin 3. Kasjan 4. Iakov  
5. Dahl   6. Grigorovic   7. Aksakov   8. Georges Sand
9. Bertold Auerbach

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...